روزنامه اعتماد
1399/06/02
بهرهبرداري انتخاباتي ترامپ از ديدار با كاظمي
شهاب شهسواريمصطفي كاظمي سهشنبه هفته گذشته بغداد را به مقصد واشنگتن ترك كرد تا در سفري دو روزه به امريكا با مقامهاي اين كشور ديدار و گفتوگو كند. ديداري كه از آن با عنوان «دور دوم گفتوگوهاي استراتژيك» بغداد و واشنگتن ياد شد. كاظمي در پايان اين سفر خبر داد كه رييسجمهور امريكا به او وعده داده است نظاميان امريكايي تا سه سال ديگر خاك عراق را ترك ميكنند، او همچنين از امضاي توافقهاي اقتصادي بزرگ با امريكا در حوزه نفت و انرژي خبر داد. محمد صالح صدقيان، مدير مركز عربي مطالعات ايران چندان به دستاوردهاي اين سفر و وعدههاي رييسجمهور امريكا به نخستوزير عراق خوشبين نيست. صدقيان ميگويد كه تمام اين وعدهها را نخستوزيران پيشين عراق هم از واشنگتن شنيدهاند، اما هيچ گام عملي براي اجراي آنها توسط امريكا برداشتهنشده است. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با محمد صالح صدقيان، مدير مركز عربي مطالعات ايران، مطالعه ميكنيد.
دستاوردهاي مصطفي كاظمي از سفرش به امريكا چه بود؟
سفر مصطفي كاظمي به واشنگتن، كاملا يك سفر پروتكلي و تشريفاتي بود. در واقع هدف اين سفر فقط يك عكس يادگاري براي دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا در آستانه انتخابات بود. ادعاي ترامپ در مورد خروج فوري نظاميان امريكايي از عراق، جز يك شعار تبليغاتي براي جمع كردن راي در انتخابات نيست. تمام حرفها و وعدههايي كه رييسجمهور امريكا در اين سفر به نخستوزير عراق داد، وعدههاي تكراري و توخالي هستند. همين حرفها را جورج دبليو بوش، رييسجمهور پيشين امريكا به نوري مالكي داد، باراك اوباما همين وعدهها را تكرار كرد، ترامپ در ديدارش با حيدر عبادي هم همين وعدهها را دادهبود. از روزي كه امريكا وارد عراق شد تا به امروز 18 سال است كه واشنگتن هيچ يك از وعدههايش را عملي نكرده است.
در طول اين 17 سال داعش در عراق ظهور كرد و همين رييسجمهور كنوني امريكا، وزير خارجه پيشين اين كشور را به ايجاد داعش در عراق متهم كرد. امريكاييها جز آسيب زدن به عراق كار ديگري نكردهاند و همواره در ديدارهاي رسمي، وعده و وعيدهايي ميدهند كه هرگز عملي نميشود. نه مالكي، نه عبادي و نه عبدالمهدي نتوانستند امريكا را مجبور به عملي كردن وعدههايش كنند و حالا همهچيز از نو شروع شده است. يك نخستوزير جديد در عراق، يك سفر رسمي جديد و يك سري وعده و تفاهمنامه جديد؛ من بعيد ميدانم هيچ يك از وعدههاي اقتصادي و امنيتي امريكا عملي شود، مگر اينكه اين وعدهها عملا شروع شوند و آثار آن ديدهشود.
اما آقاي كاظمي در مصاحبهاي گفته است كه رييسجمهور امريكا وعده داده است نيروهايش را تا سه سال ديگر از عراق خارج ميكند .
مساله نيروهاي امريكايي در عراق هم چندان روشن نيست. در اين سفر دو پيام كاملا متناقض از دونالد ترامپ و مايك پمپئو، وزير امورخارجهاش شنيديم. مايك پمپئو گفت كه نيروهاي امريكايي در عراق هستند و در آينده هم در عراق باقي خواهند ماند. نميتوان با يك ادعاي دونالد ترامپ در يك نشست خبري فرض را بر اين گذاشت كه مجموعه حاكميت امريكا، خروج نظاميان امريكايي از عراق را پذيرفته است. با يك ديدار و به خاطر دل آقاي كاظمي، حاكميت امريكا استراتژيهايش را تغيير نميدهد، اگر قرار باشد تغييري در سياست امريكا ايجاد شود، مجموعهاي از نشستها، مذاكرات، برنامهريزيها لازم است، همانگونه كه در افغانستان رخ داد، دولت ترامپ با طالبان مذاكره كرد، بر يك برنامه صلح و زمانبندي به توافق رسيد و حالا ادعا ميكند كه بر اساس آن برنامه نيروهايش را از افغانستان خارج ميكند. اين برنامهريزي و زمانبندي براي عراق انجام نشده است. ديدگاه دونالد ترامپ، بر مبناي شعار «اول امريكا» است. سال 2018 دونالد ترامپ دستور خروج نظاميان اين كشور از سوريه را صادر كرد، اما بعد كشورهايي مانند عربستان سعودي و امارات از او خواستند كه اجراي اين فرمان را متوقف كند، ترامپ هم به ازاي نگه داشتن بخشي از نيروهايش در سوريه گفت كه كشورهاي عربي متحد سعودي بايد 8-7 ميليارد دلار هزينه پرداخت كنند.
علاوه بر اينها، دونالد ترامپ بهرغم ادعايش مبني بر تمايل به بازگرداندن نيروها از عراق، به صورت واضح گفت نيروهايش را براي مقابله با ايران در عراق نگه داشته است. در نتيجه تا وقتي كه رويكرد و راهبرد امريكا مقابله با ايران است، مساله خروج نيروهاي امريكايي از عراق وعده سرخرمن است. من معتقد نيستم كه اساسا هيچ يك از اين وعدهها معنايي داشتهباشد. مجموعه حاكميت امريكا بايد براي خروج از عراق به نتيجه برسد، راهبرد و رويكرد امريكا بايد تغيير كند و وزارت دفاع، سازمان سيا، كنگره، وزارت خارجه و نهادهاي سياستگذار ديگر امريكا همگي بايد براي خروج از عراق به اجماع برسند. به اعتقاد من اين اجماع هنوز وجود ندارد، نه برنامه زماني مشخصي براي كاهش نيروها مشخص شده است و نه هنوز مشخص است نيروهايي كه در عراق هستند كجا مستقر ميشوند. امريكا هنوز دقيقا نميداند ميخواهد نيروهايش را به اقليم كردستان ببرد و در پايگاه حرير مستقر كند يا ترجيح ميدهد كه در پايگاه عينالاسد بماند يا اينكه تمركز حضورشان را به جنوب عراق منتقل كنند. هيچ كدام از اين تصميمگيريها دست شخص دونالد ترامپ نيست، بلكه سازوكارهاي فني و نظامي است كه نهادهاي تصميمگير امريكا بايد براي آن برنامهريزي كنند.
نمايندگان پارلمان عراق هشدار دادهبودند كه اگر نخستوزير عراق در اين سفر در مورد مصوبه پارلمان براي اخراج نظاميان امريكايي مذاكره نكند، او را به پارلمان ميكشند. فكر ميكنيد وعده آقاي ترامپ براي خروج نظاميان امريكايي نمايندگان پارلمان را راضي كردهباشد؟
تاكنون چيزي در مورد تلاش نخستوزير براي اجراي مصوبه پارلمان منتشر نشده است. در طول 72 ساعت گذشته نمايندگان متعدد پارلمان از عدم گفتوگو در مورد نحوه اجراي مصوبه يا قطعنامه پارلمان عراق در سفر كاظمي به واشنگتن، سخن گفتهاند. اما متاسفانه مجلس كنوني عراق تاكنون نشان داده است كه توان واكنش قاطع و محكم در مقابل دولت ندارد و ضعيف واكنش نشان ميدهد. من بعيد ميدانم كه مسوولان امريكا اساسا به درخواست پارلمان و نمايندگان مردم عراق توجهي نشان بدهند. تجربه 17 ساله از زمان اشغال عراق توسط امريكا تاكنون نشان ميدهد كه امريكاييها نه به مردم، نه به نمايندگان مردم و نه به دولتمردان عراقي كوچكترين احترامي نشان نميدهند. مبناي عملكرد امريكا در عراق هيچ ارتباطي با منافع ملي، حاكميت ملي و تماميت ارضي عراق ندارد، مگر ترور شهيد سليماني و شهيد ابو مهدي مهندس با هدف حفظ استقلال و تماميت ارضي عراق بود كه بقيه رفتارهاي امريكا بر اين اساس باشد؟ امريكا فقط دنبال منافع خودش در عراق است و هيچ اهميتي به مردم عراق، استقلال عراق نميدهد. من بعيد ميدانم كه در آستانه انتخابات امريكا هم تغييري در سياست امريكا ايجاد شود.
پس چرا مصطفي كاظمي نتيجه مذاكراتش با ترامپ را مثبت ارزيابي كرده است و گفت كه نخستينبار بود كه ميديد امريكاييها، خواست مردم عراق را درك ميكنند؟ دليل اين خوشبيني چيست؟
اين نخستينبار نيست كه ما اين حرفها را ميشنويم، اين يك مشكل اساسي در عراق است. نوري مالكي هم وقتي با بوش ديدار كرد گفت كه يك ديدار خيلي موفقيتآميز داشته است، عبادي هم كه با ترامپ ديدار كرد دقيقا همين حرف را زد. عبادي از ديدارش خيلي خرسند بود و ميگفت كه رييسجمهور امريكا كاملا از اوضاع عراق خبر دارد و كاملا بر مسائل و مشكلات مسلط است و قول كمك سياسي، اقتصادي و امنيتي داده است. براي بار سوم دقيقا همين حرفها را آقاي كاظمي هم تكرار كرده است. امريكاييها نه وعدههايي را كه به نوري مالكي دادهبودند را عملي كردند، نه وعدههايي را كه به حيدر عبادي دادند، نه كمكي به دولت عادل عبدالمهدي كردند. حرف و شعار و وعده زياد است، در ميدان عمل ما چيزي نديدهايم. بايد صبر كرد تا ببينيم كدام يك از اين وعدهها، كي عملي ميشود.
آنچه مستند و واضح است، خلاف اين وعدههاست. همين يك ماه پيش بود كه سفير آلمان در عراق مشخصا گفت كه ما ميخواستيم براي كمك به توليد برق در عراق سرمايهگذاري كنيم، حتي شركت زيمنس تا پاي توافق با دولت عراق رفت، اما امريكاييها اجازه ندادند كه اين توافق انجام شود. اين عين حرفهاي سفير آلمان است، يك عراقي اين ادعا را مطرح نكرده است. امريكاييها در 17 سال گذشته نه تنها خودشان كمكي به وضع اقتصادي و خدمات عمومي در عراق نكردهاند، بلكه جلوي كساني كه ميخواستند كاري انجام بدهند را هم ميگيرند. دماي هوا در عراق به 55 درجه سانتيگراد ميرسد، اما هنوز مشكل بيبرقي در اين كشور ادامه دارد، چونكه امريكا اجازه نميدهد هيچ سرمايهگذاري پايداري براي حل مشكلات عراق انجام شود.
در سفر كاظمي تفاهمنامههايي هم براي توسعه ميادين نفتي در استان ذيقار با كمپاني شورون و همچنين تفاهمنامهاي كه به نظر ميرسد براي توسعه نيروگاه برق باشد با جنرال الكتريك امضا شد، نظرتان در مورد اين توافقنامهها چيست؟
دو تا موضوع مختلف است: يكي مساله نفت و ديگري مساله خدمات عمومي در عراق. مساله نفت وضعيتش مشخص است، امريكا نفت عراق را دربست براي خودش ميخواهد. سال 2003 وقتي به عراق حمله كردند، از كل صنعت نفت عراق فقط ساختمان وزارت نفت و مدارك مرتبط با ميادين نفت را حفظ كردند. كل استراتژي نفت عراق را امريكاييها مينويسند، عراقيها اصولا جايگاهي در تصميمگيري در مورد صنعت نفتشان ندارند. مساله شورون هم جزو منافع داخلي امريكا محسوب ميشود، دولت عراق اصولا اختياري ندارد كه بين شركتهاي امريكايي انتخاب انجام دهد، با اين شركت توافق كند يا آن شركت. امريكاييها در مورد نفت عراق، مثل مسائل داخلي خودشان تصميم ميگيرند و نظر دولت عراق فقط امضاي تشريفاتي پاي تصميماتي است كه امريكاييها ميگيرند.
اما در مورد برق و كمك امريكا به خدمات عمومي در عراق يك مساله ديگر است. حالا ادعا شده است كه جنرال الكتريك قرار است در عراق فعاليت كند. سوال اينجاست كه آيا قرار است كمپاني عراقي تابع منافع مردم عراق و زيرنظر وزارت برق عراق فعاليت كند يا تابع مصلحتهاي امريكا؟ تا الان امريكاييها مانند يك اشغالگر با دولت عراق رفتار كردهاند، خودشان ميبرند و خودشان ميدوزند، ميگويند كه بايد در فلان منطقه فلان كارخانه را بسازيد، خودشان شركتهايشان را دعوت ميكنند، دولت عراق را مجبور به پذيرش ميكنند. دولت عراق اصلا حق انتخاب ندارد، ما نميدانيم كه اساسا اين توافقنامهاي كه امضا شده است براي مردم عراق فايدهاي داشتهباشد يا هزينهاش بيشتر از فايدهاش باشد. هيچ جزيياتي از توافقها منتشر نشده است، حتي نميدانيم با چه مبلغي براي چند سال و با چه حجمي توافق امضا شده است.
در مجموع شما فكر ميكنيد كه اين سفر دستاورد چندان زيادي براي عراق نداشت؟
من معتقدم كه بايد منتظر بمانيم تا نتيجه عملي اين سفرها را ببينيم. بر مبناي سابقه عملكرد امريكا در عراق، نميتوان به هيچ يك از اين وعدهها و توافقها اعتماد كرد. به نظر من مهمتر از سفر مصطفي كاظمي به امريكا، سفري بود كه او براي ديدار سه جانبه با پادشاه اردن و رييسجمهور مصر به امان پايتخت اردن اعلام كرد. من اين نشست را خطرناك ارزيابي ميكنم. ادعا شدهبود كه اين نشست سران اردن، عراق و مصر در امان با هدف همكاريهاي اقتصادي و امنيت برگزار ميشود. من احساس ميكنم كه اين نشست ممكن است با رويدادهاي اخيري كه در روابط امارات متحده عربي و اسراييل رخ داده است، مرتبط باشد. اگر چنين موضوعي صحت داشتهباشد، بلافاصله بعد از سفر كاظمي به امريكا، ممكن است رويداد خطرناكي باشد. به نظر من ديدار كاظمي با عبدالله دوم، پادشاه اردن و عبدالفتاح سيسي، رييسجمهور مصر، به مراتب رويدادي مهمتر از ديدارهايش با ترامپ و وعدههايي است كه از او شنيد.
بيش از سه ماه بعد از نخستوزيري مصطفي كاظمي، با توجه به اينكه قول داده است كمتر از يك سال ديگر در عراق انتخابات زودهنگام برگزار كند، چه ارزيابي از دستاوردهاي دولت او داريد؟ آيا دولت او تا انتخابات پايدار ميماند و ميتواند بار ديگر جايگاه نخستوزيري را بر عهده بگيرد؟
مصطفي كاظمي در مقابل يك واقعيت قرار گرفته است كه به تدريج برايش محرز ميشود فقط جمهوري اسلامي ايران است كه آمادگي و اراده كافي براي كمك به عراق دارد. كاظمي وعده و وعيد زيادي از امريكا شنيده است، حالا به بغداد باز ميگردد و بعد از مدتي ميبيند كه هيچ يك از اين وعدهها عملي نميشوند. يعني اگر وهمي در مورد اراده و نيت امريكا در مورد عراق وجود داشتهباشد هم بعد از اين سفر، آقاي كاظمي به تدريج متوجه خواهد شد كه نبايد انتظاري از امريكاييها داشتهباشد.
همين پريروز بار ديگر شاهد اعتراضات گسترده مردمي در بصره بوديم. الان مهمترين وظيفه پيش روي مصطفي كاظمي برگزار انتخابات زودهنگام است. نخستين و مهمترين هدف دولت كاظمي برگزاري انتخابات است. تاكنون ما در عراق شاهد انتخاباتي نبوديم كه مردم عراق از نتيجه آن رضايت كامل داشته باشند و آن را نمايانگر خواست و اراده خود بدانند. دور اول انتخابات كه به نخستوزيري نوري مالكي منجر شد، تا حدودي انتظارات را برآورده كرد، اما بعد از آن شاهد انتخاباتي نبوديم كه خواست عمومي مردم عراق را برآورده كند، هم در مورد برگزاري انتخابات، هم در مورد نتايج آن و هم در مورد عملكرد پارلمان، انتقادهاي زيادي در طول سالهاي گذشته وجود داشته است. مصطفي كاظمي اگر بتواند يك انتخابات پاك و سالم برگزار كند، قطعا استمرار نخستوزيري خودش را هم تضمين كرده است. او بايد بتواند انتخاباتي برگزار كند كه دست امريكا، احزاب قدرتمند سياسي، دولتمردان فاسد و پول كثيف، نتواند در نتيجه آن اثرگذار باشد. برگزاري انتخابات آينده بزرگترين چالش دولت مصطفي كاظمي است و تصور ميكنم كه تاثيرگذارترين موضوع در سرنوشت كاظمي همان انتخابات باشد. قطعا اگر دستاوردي در سفرهاي كاظمي به تهران، واشنگتن و ديدارش با پادشاه اردن و رييسجمهور مصر و تلاشهايش براي رابطه با عربستان سعودي وجود داشته باشد، در صورتي كه نتواند يك پارلمان برآمده از خواست ملت پشت خود داشتهباشد، در ميان مدت و درازمدت اين دستاوردها هم از بين ميروند. در نتيجه اول از همه او بايد بتواند يك انتخابات پاك و سالم برگزار كند، تا با تشكيل يك پارلمان قدرتمند و استمرار احتمالي نخستوزيرياش بتواند از دستاوردهاي ديپلماتيك سفرهايش بهرهمند شود.
به زودي براي كاظمي محرز ميشود كه تنها جمهوري اسلامي ايران يك تكيهگاه قابل اعتماد براي عراق است و عزم و اراده براي كمك به مردم عراق دارد
امريكا با نفت عراق مانند مسائل داخلي خودش برخورد ميكند و حقي براي دولت عراق قائل نيست
دولت عراق حق انتخاب ندارد كه با كدام شركت براي توسعه ميادين نفتي توافق كند يا نكند
در طول 17 سال گذشته امريكاييها هيچ احترامي براي مردم، دولت و پارلمان عراق قائل نشدهاند
پربازدیدترینهای روزنامه ها