روزنامه شرق
1399/06/18
رهیافتهایی از قیام خیابانی
رهیافتهایی از قیام خیابانی حسین روحانیصدر * شیخ محمد خیابانی، پرورشیافته محله خیابان تبریز و از مدرسان حوزه علمیه طالبیه آن شهر، ضمن اقامه جماعت در یکی از مساجد همان محدوده، همچون پدرش در امور تجاری - بازرگانی نیز سررشته داشت. او از منتقدان جدی گردانندگان امور آذربایجان بود به همین دلیل مدتی در مشهد و قفقاز با گروههای انقلابی همکاریهای زیادی کرد. با سقوط محمدعلیشاه، بهعنوان نماینده این شهر در دوره دوم مجلس برگزیده شد و از گردانندگان مشهور تبریز در دوران حضور اشغالگرانه روسها و عثمانیها بود و تلاشش برای کاهش قحطی در آن ناحیه، مورد تأیید عموم منابع آن دوره است.بیتدبیریها یا سوءنیت برخی گردانندگان ولایت آذربایجان پس از خروج نیروهای روس و عثمانی و پایان جنگ جهانی اول، بخشهایی از نیروهای مشروطهطلب و منتقد آذربایجان را رنجاند و این رنجش زمینه حرکتهایی مقابلهگرانه را ایجاد کرد. نتیجه همین کجسلیقگیها منجر به آغاز قیامی به رهبری خیابانی در 16 فروردین 1299 شد و دفتر روزنامه تجدد دموکرات تبریز، مرکز اداره امور قیامکنندگان شد. جالبتر آنکه او و همفکرانش انگیزه صریحی از این حرکت ابراز نکردند. برخیها اختلاف بر سر قرارداد 1919 وثوقالدوله، نخستوزیر احمدشاه، با انگلیسیها را بستر دیگر این قیام تلقی کردهاند، اما ادعای اصلیشان، برقراری آسایش عمومی و از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطه بود و دائم میگفتند: «قیام نقشه دارد و مرام گفتنی نیست». خیابانی در همه سخنرانیهایش بر اهمیت عزم عمل، وحدت، نظم و انضباط و پرهیز از سردادن شعارهای فوقالعاده سودایی درباره اهداف دستنیافتنی تأکید داشت؛ البته حوزه سیاست جامعه ایرانی در سده بیستم بیش از حد با آن آشناست. همچنین وی و طرفدارانش خطاب به عموم مردم میگفتند: باید ترس را کنار گذاشت؛ جنبش باید اعتمادبهنفس کامل داشته باشد و بداند آنکه عزم عمل دارد، موفق خواهد شد. خیابانی از تجدد و ترقی بهعنوان اهداف بلندمدت قیام یاد کرده است. برای نمونه «ایران باید بااستقلال، اسباب تجدد و ترقی خود را فراهم آورد و بهزودی هرچه سریعتر همرنگ و هممسلک ملل متمدنه عالم شود. این شعار ماست و ما به نام ایرانیت، بهترین عقاید و مسلک ملل جدیده دنیا را اخذ و تمثیل خواهیم کرد. ما میگوییم در آزادیستان (آذربایجان) در سراسر ایران، فقط یک رأی، فقط یک صدا موجود باشد تا این صدای واحد، رژیم مملکت را تعیین و ابلاغ نماید. عملیات و اقدامات ما ناشی از همین نظرات است. پارهای دولتها شالوده حکومتشان بهقدری محکم و متین است که حوادث روزگار، آنها را بهزودی متزلزل نمیکند و مدتهای مدید پایدار میمانند. دولت انگلیس همینطور است و این برای انگلیسیها بسیار خوب است. ببینیم آیا ایران ما هم چنین است؟ هرگز! برعکس، ناپایداری، شعار حکومتهای ماست. این است که باید تمام شالودهها و بناهای ایران تجدید شود. سیاست ایران معلوم نیست، هیچکس نمیداند مبنای سیاست آن، محور آن چیست. معلوم نیست ایران مال انگلیس است، روس است یا قزاقخانه یا کس دیگر!... اگر ایران مال ایرانی است، باید شالوده مملکت را مجددا ریخت. بنای آن را تجدید نمود و از نو ساخت».
به اعتقاد او، ایران مانند انگلستان نیست که قانون مصوب اکثریت درباره همگان اجرا شود و در عین حال اقلیتها هم بتوانند به مخالفت با آن برخیزند. در تبریز بلشویکها، تبلیغاتچیهای ترکیه، مرتجعان و دیگر دارودستههای مترصدند از چنین فرصتی برای ایجاد بینظمی بهره جویند... اظهارنظر آزاد است، ولی نه در جلسات و اجتماعات و مشروط بر آنکه موجب آشوب نشود. جالبتر اینکه برخیها معتقدند او نهتنها مخالف قرارداد 1919 نبود، بلکه تمایل به بومیسازی مفاد آن مانند اعزام مستشار به مناطقی مانند آذربایجان با نظر عمومی جریانهای فکری آنجا داشت. بالاخره سرنوشت هیجانی میهنپرستانه با هدف احیای مشروطه، خیلی سریع با کمترین درگیری، خاتمهای مشکوک یافت. مشهور است خیابانی پیش از مرگ خود در 22 شهریور 1299 نوشت: «رفقا خداحافظ. چون تنها ماندم و تصمیم نموده بودم که دستگیر نشوم... . بعد از این سست نشوید. مرام را تعقیب کنید و از بازماندگان من غفلت نکنید. کسی را ندارم و تمام دارایی مرا به غارت بردند».
مورخان نوشتند: رجاله تبریز که تا پریروز در پای نطقهای خیابانی کف میزدند و زندهباد میگفتند، میخواستند جنازه او را گرد بازار بگردانند.
و بهار در شعر حماسی خود گفت:
گر خون خیابانی مظلوم بجوشد/ سرتاسر ایران کفن سرخ بپوشد
و جالبتر آنکه چند ماه بعد بساط مشروطهخواهی و هرجومرجطلبی برای 16 سال برچیده شد.
از ظاهر امر چنان برمیآید که خیابانی چندان طرفدار محکمی در میان مشروطهطلبان معتدل مخالف با قرارداد 1919 نداشت و شایعه استقلالطلبی نیز دستمایه بیمهری عموم آزادیخواهان نسبت به عملکرد او شد. جالبتر اینکه در این اواخر برخیها معتقدند بهتازگی مدارکی در اختیار قرار گرفته است که هم اتهام هواداری خیابانی از بلشویسم را باطل میکند، هم این ادعا را که قیام او واکنشی در برابر وثوقالدوله و قرارداد 1919 و نیز جنبشی جداییطلب نبوده است؛ البته سرنوشت بازی با اخلاص عموم آزادیخواهان از قفقاز تا شمال آفریقا در صد سال گذشته بوده است، ولی هیچگاه این حوادث دردناک و تکاندهنده به طور رسمی مورد تحلیل قرار نمیگیرد؛ بدتر از همه اینکه هیچگاه برای برقراری نظم، آرامش و توسعه ملی از توانمندی این جریانها استفاده نشده و در ظاهر امر، حکایت ادامه سوءاستفادههای کلان از موقعیت این نیروهای مخلص به قوت خود باقی است.
*کارشناس گروه ایرانشناسی و اسلامشناسی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
چریک ضد جنگ
بهارستاننشینان بهدنبال پاستور
دفاع هاشمیرفسنجانی : زیر سؤالبردن نبوی ترور دوم است
برخیبعد از ۴۰ سال ژست منتقد گرفتهاند
هر روزی که آمریکا از اشتباهات خود برگردد، راه باز است
موجسواري روی بورس
اللهکرم: ۱۴۰۰ انتخاباتی درونگروهی است
همه قهرهای «آقای خاص»
یک فرصت دیگر به میرسلیم
۳ اتفاق عجیب در دادگاه رسیدگی به سانحه یاسوج
در حسرت لنگر آرامش و اطمینان
نژادپرستی در انتخابات آمریکا
رهیافتهایی از قیام خیابانی
گفتاردرمانی مسئولان بهجای راهحل اجرائی
دادگاههای متهمان اقتصادی در مسیر تازه