پروتکل های آیت ا... طالقانی برای «جذب حداکثری»

جواد نوائیان رودسری – 41 سال از رحلت جانگداز ابوذر زمان می‌گذرد؛ نخستین خطیب‌جمعه تهران و مردی که کارنامه‌ای مفصل در مبارزات مستمر با طاغوت و استعمار دارد؛ مرحوم آیت‌ا... سیدمحمود طالقانی. شخصیت جذاب او، چه در زمان حیات و چه پس از آن، باعث شد که بسیاری از گروه‌ها و جریانات که برخی از آن‌ها در تضاد آشکار با یکدیگر قرار داشتند، ادعای انتساب آیت‌ا... طالقانی به خود را مطرح کنند و در پی سوءاستفاده از جایگاه و شخصیت وی برآیند.
همان طور که رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت آیت‌ا... طالقانی، به تاریخ 25 مرداد 1395، به این نکته مهم اشاره کردندو گفتند: «آقای طالقانی واقعاً سزاوار و شایسته‌این است که از ایشان تجلیل بشود، احترام بشود؛ نگذارید نام ایشان فراموش بشود و خصوصیّات ایشان فراموش بشود و نسبت‌های واقعی ایشان با انقلاب، تبدیل بشود به نسبت‌های غیر واقعی؛ این‌ها را باید مانع بشوید و نگذارید».  در سالروز درگذشت آن عالم مجاهد، با دکتر موسی حقانی، مسئول ستاد بزرگداشت آیت‌ا... طالقانی و معاون پژوهشی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، به گفت‌وگو پرداختیم و او به پرسش‌های خراسان درباره چرایی محبوبیت آیت‌ا... طالقانی و نیز چارچوب اعتقادی و رفتاری آن مرحوم، پاسخ گفت.
    طی چند دهه پس از درگذشت آیت‌ا... طالقانی، بسیاری از جریان‌ها و گروه‌ها، سعی کرده‌اند که آن مرحوم را فردی منتسب به خود قلمداد کنند. دلیل این اقبال عمومی به استفاده از نام و جایگاه آیت‌ا... طالقانی چیست و آن مرحوم در زمان حیات خود، چگونه با این مسئله برخورد می‌کرد؟
مرحوم آیت‌ا... طالقانی یک شخصیت موجه و برجسته در تاریخ مبارزات انقلابی مردم ایران محسوب می‌شود. به همین دلیل، بسیاری از گروه‌ها و دسته‌ها، سعی می‌کردند از وجاهت او، به نفع خودشان بهره‌برداری کنند. بخشی از این رویکرد، ناشی از نوع برخورد آیت‌ا... طالقانی با جریاناتی بود که با رژیم پهلوی در تقابل بودند و با آن مبارزه می‌کردند. آن مرحوم تلاش می‌کرد با همه گروه‌های مبارز، صرف‌نظر از نوع نگاه سیاسی آن‌ها، باب گفت‌وگو را بگشاید؛ بنابراین می‌توان گفت که تکاپوهای جریانات مختلف برای منتسب‌کردن آیت‌ا... طالقانی به خودشان، بیشتر مربوط به جایگاه اجتماعی والای وی بود و این‌که می‌شد با تمسک به این جایگاه، آبرویی دست‌وپا  و رفتار و اقداماتشان را توجیه کنند؛ هرچند وقتی سوابق برخی از این جریانات را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که در برهه‌های مختلف، دربرابر نظرات آیت‌ا... طالقانی ایستاده و با او مخالفت کرده‌اند؛ نهضت آزادی یکی از این گروه‌هاست که داعیه انتساب آیت‌ا... طالقانی را دارد، اما در درون خود، انتقادات جدی نسبت به وی داشت و بسیاری از نظرات او را نمی‌پذیرفت و بعد از پیروزی انقلاب، این اختلافات جدی‌تر شد. مورد دیگری که می‌توان به عنوان مثال ارائه کرد، سازمان منافقین است؛ پیش از انقلاب، برخی از اعضای این سازمان تروریستی، نسبت به آیت‌ا... طالقانی انتقادات جدی داشتند و حتی گاه اعضایشان را از ارتباط با او منع می‌کردند. بعد از پیروزی انقلاب  و خروج زندانیان سیاسی از زندان، سازمان منافقین با وجود آن مخالفت با دیدگاه‌های آیت‌ا... طالقانی، به سوءاستفاده از جایگاه وی پرداخت و فریاد «پدر طالقانی» سرداد و کوشید تا از وقایعی که اطراف آیت‌ا... طالقانی روی می‌داد، به نفع منافع نامشروع خود بهره‌برداری کند که خوشبختانه، هوشیاری مرحوم طالقانی، مانع اقدامات آن‌ها شد و دستشان را رو کرد.


   به نظر می‌آید که مرحوم آیت‌ا... طالقانی در برخورد با گروه‌های مختلف، اعتقاد به جذب حداکثری داشت و شاید همین مسئله، باعث نزدیک‌شدن گروه‌های مذهبی و غیرمذهبی به ایشان می‌شد.
همین‌طور است. آیت‌ا... طالقانی معتقد به جذب حداکثری بود، مگر آن‌که جریان یا گروهی به دلیل رویکردهای عملی یا اعتقادی، از خطوط قرمز آن مرحوم می‌گذشت و امکان جذب را از دست می‌داد؛ درست مانند همان اتفاقی که در مورد سازمان منافقین روی داد. آیت‌ا... طالقانی بعد از تغییر ایدئولوژیک منافقین در دهه 1350، در برابر آن‌ها ایستاد و دیگر به دنبال جذبشان نبود. او دیگر در چنین شرایطی به دنبال مسامحه و نادیده‌گرفتن رفتار چنین افرادی نمی‌رفت و بدون تعارف از آن‌ها فاصله می‌گرفت. بااین‌حال، مبنای رفتار وی، تأکید بر همان جذب حداکثری بود و اعتقاد داشت جریان‌های مختلف، چه موافق و چه مخالف، باید بنشینند و باهم گفت‌وگو کنند و با این روش، به حل مشکلات بپردازند.
   مبنای گفت‌وگوی آیت‌ا... طالقانی با گروه‌ها و جریانات مختلف چه بود؟ آیا می‌کوشید به هر قیمتی آن‌ها را جذب کند یا در تلاش بود با نقد دیدگاه‌های آن‌ها، راهی برای روشنگری بیشتر بیابد؟
آیت‌ا... طالقانی، پس از آزادی از زندان در پاییز 1357، دیدارهای متعددی با گروه‌های مختلف انجام داد که مبنای مشخصی داشت و همان منطق قرآنی بود که می‌گفت: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(حدید - 25) تأکید آیت‌ا... طالقانی بر این بود که قیام برای قسط و عدل، اگر بر اساس قرآن و مبانی روشن دینی نباشد، می‌تواند باعث انحراف شود و فرجام تلخی را به بار آورد. ببینید چقدر تفاوت است میان این دیدگاه با رویکرد سازمان منافقین که هر گروه مبارزه‌کننده با سرمایه‌داری را، با هر مرامی، ولو مادی و ضددینی، در چارچوب همان افرادی تصور می‌کردند که برای قسط قیام کرده و مورد تأیید قرآن هستند! مبنای تعامل و گفت‌وگوی آیت‌ا... طالقانی با دیگران، قرآن و آموزه‌های دینی بود و اعتقاد داشت خروج از این مسیر، باعث بروز انحرافات گسترده می‌شود؛ چنان‌که منافقین در نهایت، برابر مردم و انقلاب ایستادند و به سرنوشتی که می‌بینید دچار شدند.
   یکی از جنبه‌های شخصیت مبارزاتی آیت‌ا... طالقانی، حضور او در میان گروه‌هایی است که صبغه اسلام‌گرایی کمی دارند؛ هر چند که وی به گروه‌های اسلام‌گرا و مذهبی، مانند فدائیان‌اسلام و شخص نواب صفوی هم علاقه فراوان داشت. به نظر می‌رسد این همکاری‌ها، تنها برای جذب حداکثری نبوده‌است. به نظر شما، چه دلیل دیگری می‌توان برای چنین رویکردی در نظر گرفت؟
آیت‌ا... طالقانی معتقد بود که افزون بر مسئله جذب حداکثری، باید در بین اعضای این گروه‌ها و جریانات، روحانیت و علمای دینی حضور داشته‌باشند تا بتوانند در صورت لزوم، تا حدممکن، جلوی انحراف و کج‌روی را بگیرند. طبعاً این حضور تا موقعی بود که انحراف قابل‌اصلاح باشد و خیلی عمیق نشود. در جریان پیروزی انقلاب و یکی دو ماه مانده به 22 بهمن 57، در حالی که رژیم پهلوی در حال سقوط بود، نهضت آزادی بحث حکومت مشروطه سلطنتی را پیش کشید و بر بقای شاه تأکید می‌کرد؛ آیت‌ا... طالقانی در برابر این فهم ناپخته ایستاد و بعدها هم، اعلام کرد به هیچ دسته و گروهی تعلق ندارد. به‌هرحال مرحوم طالقانی، شخصیتی انقلابی و مبارز بود و برای خودش خط‌قرمزهایی داشت و درباره آن‌ها، اهل معامله و مماشات نبود. اعتقاد راسخی به اجرای احکام اسلام داشت و معتقد بود احکام اسلام جوابگوی نیازهای بشریت است؛ بنابراین در برابر انحرافات و نگاه حداقلی به دین، کوتاه نمی‌آمد.
   آیا می‌توانیم بگوییم آیت‌ا... طالقانی شخصیتی فراجناحی و فراگروهی بود و نمی‌توان برچسب تعلق به یک گروه خاص را به او زد؟
اگر منظور شما از فراجناحی این است که آیت‌ا... طالقانی عضویت گروه یا جریانی را نداشت، خیر چنین نیست. ولی این‌که بگوییم او در قالب هیچ گروه یا جریانی نمی‌گنجید، حرف درستی است. آیت‌ا... طالقانی بر اساس مبانی توحیدی و به ویژه مشی ساده‌زیستی و انقلابی بودن در زندگی که حضرت امام(ره) هم در آن پیام معروف پس از رحلت آیت‌ا... طالقانی، به آن اشاره کرده‌ و به او لقب ابوذر زمان داده‌اند و این‌که معتقد بود منطق اسلام آن‌قدر قوی است که می‌تواند در عرصه مباحثه و گفت‌وگو هر رقیبی را از میدان به‌در کند، در چارچوب هیچ جریان و گروه خاصی قرار نمی‌گرفت.