روزنامه آرمان ملی
1399/06/22
ضعف اطلاعرساني سبب مقصر خواندن دولت روحاني
آرمان ملي: با بالاگرفتن سطح نارضايتيها در کشور شاهد نوعي فرافکني و فرار از مسئوليتها هستيم چراکه هر نهادي و هر شخصي که در ارکان حاکميت مسئول است به نوعي خود را از قبول مسئوليت مصون ميکند و معتقد است عوامل ديگري موجبات شرايط فعلي را در کشور فراهم آوردهاند، اين در حالي است که افکار عمومي امروز نيازمند نوعي صداقت و صراحت براي بيان مشکلات است تا کمي آرامش و اميد به بهبود شرايط بازگردد. در اين راستا براي يافتن چرايي اين مساله و شرايط بهبود و ايجاد اميد در جامعه «آرمان ملي» با اشرف بروجردي فعال سياسي اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که ميخوانيد.علت شکاف فــعلي بين دولت – مــلت و حاکميت را چه عواملي ميدانيد؟
مسئولان در بيان ميگويند ميخواهيم به مردم کمک کنيم ولي اين باور در بين مردم دچار تشکيک شده است و فکر نميکنند تمام آنچه گفته ميشود همان چيزي است که به نفع آنهاست، بنابراين چنين باوري اين رابطه را تضعيف ميکند و باعث ميشود مردم احساس عدم اعتماد داشته باشند و با دريافتي که از رفتارهاي مسئولان دارند چنين ارتباطي بين مردم و مسئولان شکل بگيرد. مسائل اقتصادي و مباحث سياسي و نوساناتي که در نرخها وجود دارد مردم را به اين نتيجه ميرساند که دريافت آنها درست است و مسئولان نميتوانند حلال مشکلات آنها باشد. همين باعث ايجاد فاصله بين مردم و نظام ميشود. اينکه چرا ما به اينجا رسيدهايم و چرا مردم چنين دريافتي دارند در بخشي به رسانهها برميگردد به عقيده من رسانه ملي ما نميتواند بازگو کننده و منعکسکننده اقدامات و تصميمات و موارد مربوط به مديريت نظام باشد.
با اين حــساب معتقديد رسانهها در ايران عملکرد مثبت مسئولان را به درستي انعکاس نميدهند؟
کليت مسئولان در اين گزاره مورد اشاره من است و آن را به قوه قضائيه و قوه اجرا و قوه مقننه تفکيک نميکنم. البته نوک حملهها عموما متوجه قوه مجريه است و حملات معمولا جوري منعکس ميشود که گويي تمام ناملايمات محصول تصميماتي است که در دولت گرفته ميشود. ولي من چنين اعتقادي ندارم چون بخشي از تصميمات از جنسي است که حتي دولت رويکرد و نگاه مثبتي نسبت به آنها ندارد. برخي از تصميمات در بخشهاي ديگري گرفته ميشود ولي آثار آنها متوجه جامعه است و مردم به اين نظر ميرسند که حس ميکنند خواستههاي آنها برآورده نشده و اين به سرخوردگي و فاصله بين مسئولان و مردم ختم ميشود، اگر به همين منوال پيش برويم جامعه ترميم نميشود و نميتوان اين شکاف را بهراحتي پر کرد. مگر اينکه مردم آثار مثبت تصميمات اخذشده را در زندگي خود لمس کنند. عمدتا اين مباحث در اقتصاد خود را نشان ميدهد. اگر نيازهاي اقتصادي برآورده شود مردم در زمينههاي ديگر خود را مديريت ميکنند و نيازهاي خود را برآورده خواهند کرد. معمولا مسئولان هر جا مداخلهاي در نيازهاي روزمره مردم و سبک زندگي آنها دارند به واکنش منفي مردم ميانجامد.
در فاصــله باقيمانده تا 1400 چــگونه ميتوانيم ايــن فاصــله را ترمــيم کــنيم تا به مشارکت پـــرشور مردم هم امــيدوار باشيم؟
کار سختي است و من فکر نميکنم اين مردم ديگر مردمي باشند که بخواهند مثل قبل اعتماد داشته باشند ولي با گفتوگو ميتوان بخشي از مشکلات آنها را حل کرد. تنها راه اين است که مردم، نمايندگان خود و رويکرد آنها را ببينند و براي راي به او پاي صندوق حاضر شوند. مردم بايد حس کنند کساني هستند که ميتوانند آنها را نمايندگي کنند و حرف مردم را ميشنوند و با ديدگاه و تفکر آنها همسو هستند. تا از بين آنها نماينده خود را انتخاب کنند اگر به اين جمعبندي برسند که کانديداها رد شوند و اينگونه نباشد که هر کسي با ما نيست حتما عليه ماست، در اين صورت همه طيفها احساس خواهند کرد نمايندهاي دارند و کسي از تفکر آنها دفاع خواهد کرد، همين مساله به پرشور بودن انتخابات کمک ويژهاي ميکند و تا حدودي اعتماد را ترميم خواهد کرد و مردم حس خواهند کرد جامعه متعلق به آنهاست و براي حل مشکلات زندگي خود وظيفه دارند بر سرنوشت خود مداخله کنند و حضور داشته باشند و تصميمگير باشند.
وظيفه دولــت در اين مـيان چيست و چقدر ميتواند تاثيرگذار باشد؟
دولت بايد کار و وظيفه خود را بهخوبي انجام بدهد. دولت بايد تا جاييکه ميتواند از مشکلات مردم بکاهد بيثباتي در عرصه اشتغال و اقتصاد شاخصي آشکار براي کاهش اعتماد است. دولت بايد بخواهد که مردم با آنها همراهي کنند و حتي اگر همفکر نباشند همراهي کنند از اين رو دولت بايد به حل مشکلات مردم بپردازد و هر چه بيشتر تلاش کند اعتماد بيشتري خلق ميکند. اما اين موضوع هم وجود دارد که برخي در شرايط فعلي سعي دارند تمام تقصيرات را به گردن دولت بيندازند، در واقع از زماني که بحرانها در کشور شدت گرفت و تحريمها از هر سو مردم را تحت فشار قرار دادند قصه چه کسي بود و من نبودم در کشور آغاز شد و هرکسي سعي داشت تقصير را به گردن ديگري بيندازد. اين در حالي است که مردم بيش از شناسايي مقصر نياز به حل مشکلات و بحرانها دارند؛ البته در اين ميان کساني هستند که بهعنوان افراد هميشه در صحنه تمام تقصيرات را به گردن دولت انداختند و براي پوشاندن خطاهاي خود دولت را در معرض نقد قرار دادند، اما اين افراد ميدانند بخش بزرگي از مشکلات فعلي به گردن سنگاندازيها و کارشکنيهاي نيروهاي تندرو درون کشور است. برخي دلشان نميخواهد خوردنها و بردنها عيان بشود چراکه خودشان هم در اين امر دخيل هستند، هنوز برخي افراد نميخواهند صداي اختلاسها دربيايد؛ البته که بعد از گذشت زمان جامعه بهخوبي متوجه شد که مشکلات فعلي بر گردن چه افرادي در گذشته است چراکه همين افراد امروز هم سعي در بحرانآفريني دارند.
سایر اخبار این روزنامه
از مريم ميرزاخاني تا تبعيض ميان دختران
تلاشهاي تك براي كمك به «پناهيان»
بازار گوشی های دست دوم، داغ شد
انفجار در نسيمشهر
بانکها ،بازار سهام را حمایت کنند
ضعف اطلاعرساني سبب مقصر خواندن دولت روحاني
عذرخواهي امام جمعه ملارد از وزير بهداشت
بافت سنتی جماران، بخشی از تاريخ ايران
ایران و سرنوشت انتخابات آمریکا
مناظره با ترامپ بهجاي مذاکره با آمريکا
حقیقتگویی هزینه دارد
تعمد دارند؟!
سلطان بورس کیست؟