ما انتخابات را ترک نمي‌کنيم

سيد ناصر قوامي:
ما انتخابات را ترک نمي‌کنيم
اما اصلاح‌طلبان نبايد ردصلاحيت شوند
آرمان ملي: بلاتکليفي اصلاح‌طلبان درباره مشارکت در انتخابات به جايي رسيده که بزرگان اصلاحات تصميم بگيرند، وارد عمل شده و کار را تمام کنند. نامه اخير موسوي‌خوئيني‌ها مصداق همين ورود‌ها است. او طيف‌هاي مختلف اصلاح‌طلب را به مشارکت دعوت کرده و نوشته است: «گفته مي‌شود يکي از علل عدم مشارکت بعضي گروه‌ها و برخي فعالان سياسي رفتار ناصواب نهاد‌هاي مسئول و غيرمسئول و دخالت‌هاي نارواي آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده اين نگاه را تخطئه نمي‌کنم؛ اما آيا نبايد به همين علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بيشتر اين رفتار‌ها و دخالت‌هاي ناروا آشکار شود و ملت را به تصميمي مناسب برساند؟ اگر ديگران مرتکب رفتار‌هاي ناصواب و دخالت‌هاي ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنيم؟ آيا عرصه را ترک مي‌کنيد تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات مي‌آورند؟ هرگز چنين گماني به شما گراميان نمي‌رود. پس در انتخابات شرکت کنيد تا به إِحْدَي الحُسْنَيَيْن دست يابيد: يا پيروزي، يا افشاي بيشتر چهره کساني که انتخابات را به بازي گرفته‌اند.» حال بايد ديد آيا راهبرد اصلاح‌طلبان تغيير مي‌کند و افرادي مثل عبدا... ناصري، عباس عبدي، سعيد حجاريان و ديگراني که در ماه‌هاي اخير عدم مشارکت در انتخابات را پيشنهاد مي‌کردند، کنار خواهند کشيد؟


ما انتخابات را ترک نمي‌کنيم
سيد ناصر قوامي، فعال سياسي اصلاح‌طلب اينطور فکر نمي‌کند. او رويکرد پيشنهادي موسوي‌خوئيني‌ها در نامه اخير را يک اشتباه بزرگ خواند و گفت: «مشارکت در انتخابات به‌نظر من اشتباه براي اصلاح‌طلبان است. فرقي هم ندارد که اين پيشنهاد را آقاي موسوي‌خوئيني‌ها بدهد يا فرد ديگري. دليلش نيز اين است که ما اولا نمي‌دانيم چه کسي از اصلاح‌طلبان داوطلب رياست جمهوري خواهد شد؟ بعد هم که شد، تاييد صلاحيت مي‌شود يا خير؟ حکايت ما شده مثل آن فردي که مي‌گفت عاشقم، عاشقم. پرسيدند عاشق که هستي؟ گفت عاشق هر که شما بگوييد.» وي تاکيد کرد: «اصلاح‌طلبان براي مشارکت در انتخابات آتي اولا بايد بدانند که کسي از اصلاح‌طلبان واقعي ثبت‌نام مي‌کند، بعد هم ببينيم که تاييد صلاحيت مي‌شود يا خير؟ در مرحله بعد از آن است که مي‌توان اظهارنظر کرد و گفت که اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت کنند يا خير؟ قوامي در واکنش به اينکه آقاي موسوي‌خوئيني‌ها نوشته نبايد به خاطر رفتار‌هاي ناصواب و دخالت‌هاي ناروا فعل انتخابات را ترک کنيم، گفت: «ما انتخابات را ترک نمي‌کنيم. آنها هستند که ما را ترک داده و از انتخابات بيرون مي‌کنند. از آقاي خوئيني‌ها بايد سوال کرد که اگر شما، عبدا... نوري، شکوري راد، رئيس‌دولت اصلاحات يا دکتر محمدرضا خاتمي ثبت نام کنند، تاييد صلاحيت مي‌شويد؟ اگر پاسخ مثبت باشد که حرف همه ما مشارکت در انتخابات است. اما اين اشتباه بسيار بزرگي است که دوباره پشت سر عارف و امثال روحاني راه بيافتيم». وي افزود: «نمي‌دانم آقاي موسوي خوئيني‌ها چقدر با مردم ارتباط دارد، اما من مي‌بينيم که مردم نسبت به اصلاح‌طلبان بدبين هستند و همه مشکلات دولت به حساب اصلاح‌طلبان ريخته شده است. به هر کوي و برزن يا مغازه که مي‌رويم مردم مي‌گويد شما اصلاح‌طلبان چه کار کرديد؟ و روحاني پدر مردم را درآورد». اين فعال سياسي اصلاح‌طلب در پاسخ به اينکه آيا منظور موسوي‌خوئيني‌ها از اين نامه آن است که اصلاح‌طلبان برخي کانديدا‌ها که خودشان هم مي‌دانند تاييد صلاحيت نمي‌شوند، را معرفي کنند؟ گفت: «خير، برداشت من اين نيست. به‌نظر من اگر آقاي موسوي خوئيني‌ها چنين نظري دارد بايد به‌صورت شفاف و صريح بگويد. بگويد رئيس دولت اصلاحات که هشت سال رئيس‌جمهور بود به اعتقاد دوست و دشمن دوران طلايي بود؛ کانديد شود يا افرادي مثل محمدرضا خاتمي، عبدا... نوري و خود آقاي خوئيني‌ها ثبت نام کنند و اگر تاييد صلاحيت شدند در انتخابات شرکت مي‌کنيم.» وي ادامه داد: «اگر مي‌خواهد نامه بنويسد بايد شفاف حرف بزند و اينها را بگويد. اين نامه که الان نوشته است بيشتر اصلاح‌طلبان را گنگ و گيج مي‌کند. مردم هم ديگر اين حرف‌ها را در جامعه قبول ندارند.» قوامي در پاسخ به اين پرسش که آيا ورود به انتخابات با کانديدا‌هايي که اصلاح‌طلبان خودشان هم نسبت به عدم تاييد صلاحيت آنان علم دارند، راهبرد درستي است؟ گفت: «علم از کجا مي‌آيد؟ اينها نبايد تاييد صلاحيت نشوند. چرا بايد اينها را رد صلاحيت کرد؟ اگر هم رد صلاحيت شوند از نظر ما غيرقانوني است».
بانک مرکزي، رسالت و مسئوليت تاريخي
ادامه از صفحه يک- جهت کنترل نقدينگي که به جهت کارشناسي بدان اعتقاد دارد، پايبند باشد و اگر نمي‌تواند، نپذيرد و ميدان را به نفراتي بسپارد که بدون کار کارشناسي و بدون درنظرگرفتن شرايط اقتصادي تابع مطلقه دولت هستند و آن کار را انجام مي‌دهند. بانک مرکزي يک نهاد پولي است که بايد تصميماتي که نفع ساختار اقتصادي کشور و حفظ ارزش پول ملي را در پي خواهد داشت و موجب هدايت نقدينگي به سمت توليد مي‌شود، دنبال کند. بانک مرکزي در کوتاه‌مدت بايد در مقابل هر فرماني که پول ملي را از ارزش خود و نقدينگي را به سمت توليد فاصله مي‌اندازد و به گراني و تورم دامن مي‌زند، بايستد براي اينکه يک آرمان تاريخي دارد. درواقع دولت قصد دارد که چند ماه باقيمانده از کارنامه پاياني خود را به نحوي به پايان برساند؛ حتي نکته‌اي که درباره افزايش قيمت ارز وجود دارد اين شبهه را به‌وجود مي‌آورد که چون بانک مرکزي ارز 4200 توماني را در سايت خود به‌عنوان نرخ رسمي قيد مي‌کند، بنابراين مابه‌التفاوت نرخ رسمي و نرخ بازار در پايان سال مالي را به دولت خواهد داد. اين مکانيسم شايد يک نوع تامين منابع مالي هم به حساب مي‌آيد بنابراين بانک مرکزي بايد رسالت و مسئوليت تاريخي يک نهاد پولي مستقل را دنبال کند و از اينکه دولت چه مي‌خواهد که هر آنچه مي‌خواهد در چارچوب وظيفه خود انجام مي‌دهد اما از اينکه وارد وظيفه بانک مرکزي و موجب تزلزل ارزش پول ملي شود، بايد جلوگيري کند. بانک مرکزي به قول‌هايي که نسبت به اشارات مقام رهبري نسبت به حفظ ارزش پول ملي داشتند، متعهد باشد چون اين تعهد موجب آرامش مردم خواهد بود ولي درحال‌حاضر وقتي بانک مرکزي از حفظ ارزش پول ملي فاصله گرفته، اصطلاحا دستش را در بازار خوانده‌اند. از مجلس تازه‌نفسي که به‌عنوان کمک به معيشت مردم در حوزه اقتصادي و با برنامه اقتصادي روي کار آمده، حتي يک مورد منطقي در رابطه با مسائل مربوط به کاهش تورم نديديم و معلوم نيست طرح‌ها و سخنراني‌هايي قبل از انتخابات، چه شد و کجا رفت که در همين دوره روي کار آمدن، بسياري از کالاهاي اساسي مردم با افزايش قيمت مواجه شده است. بنابراين ظاهرا اقتصاد رهاست و کسي به دادش نمي‌رسد و شرايط وخيمي دارد براي اقتصاد ملي پيش مي‌آيد که جبران آن قطع به يقين موجب خسارت‌هاي بعدي خواهد بود و اصلاح کردن آن هم به زمان‌هاي بيشتر و طولاني‌تري نياز خواهد داشت.