آری این‌چنین است آقای ربیعی!

 محمدحسین مهدوی‌زادگان: علی ربیعی، سخنگوی دولت تدبیر و امید در یادداشت اخیر خود در روزنامه ایران، مدعی شده است: «متأسفانه امروز در داخل برخی به دلایل سیاسی و منافع کوتاه‌مدت، از به کار بردن کلمه «تحریم» نیز گریزانند. گویی تحریم قرار است اسم رمز یک جناح یا علیه جناحی دیگر باشد. این موضوع مایه نگرانی بسیاری از دلسوزان انقلاب و ایران امروز است. من می‌بینم چگونه برخی به خاطر تحلیل‌های غلط فکر می‌کنند سخن گفتن از جنگ اقتصادی ترامپ به معنای تأیید دولت است». آقای ربیعی قطعا بخوبی آگاه هستند که هیچ‌گاه جریان منتقد رویکرد اقتصادی و سیاست خارجی دولت، منکر وجود تحریم‌های یکجانبه و غیرقانونی آمریکا علیه کشورمان نبوده است. با این حال درباره «علل موجده» و «علل مبقیه» آنچه امروز منجر به نارضایتی شهروندان و کاهش بی‌سابقه ارزش پول ملی شده است، موضوعاتی وجود دارد که آقای ربیعی و همراهان نمی‌توانند به انکار آنها بپردازند!  یک: در باب «علل موجده» بحران اقتصادی در کشور، قطعا آقای ربیعی به یاد دارند که رئیس محترم جمهور تا قبل از انعقاد برجام، حتی تامین آب آشامیدنی مردم را نیز به این توافق ربط دادند! محصول اصرار بر «لزوم و فوریت توافق با کدخدا و متعلقات آن» چیزی جز آنچه امروز می‌بینیم، نیست! کاش آقای ربیعی یک بار دست به قلم می‌شدند و برای مردمی که امروز سرمایه‌های خود را در مقیاس «ساعت» و «ثانیه» بر باد رفته می‌بینند، می‌نوشتند چطور دولتی که خود را «حقوقدان» و منتقدان حوزه سیاست خارجی خود را مشتی افراد «بزدل و نادان» می‌خواند، یک «توافق ابطال‌پذیر» را به «نخ تسبیح» حوزه سیاست خارجی و اقتصاد کشور تبدیل کرد؟! براستی چگونه در سایه نگاه ایده‌‌آل‌گرایانه و خطرناک وزارت امور خارجه و دولت، برجام در کشورمان تبدیل به یک «خط‌کش» و «مبنای تاریخی-استراتژیک» شد ؟! بدون‌شک ترامپ کار چندانی در 18 اردیبهشت‌ماه 97 انجام نداد؛ او صرفا کبریتی نیمه‌افروخته را در «انبار کاه خشک» ساخته و پرداخته دست دولت ما انداخت! اکنون بیش از ۲ سال است دولت محترم، به جای «تمرکز بر چرایی ایجاد آن انبار کاه»، مشغول ایده‌پردازی بر سر «کبریت نیمه‌افروخته ترامپ» است! آیا بهتر نبود در این مدت دولت محترم به جای ارائه این آدرس‌های نخ‌نما و گمراه‌کننده، مسؤولیت خود در ایجاد شرایط بحرانی فعلی را صادقانه می‌پذیرفت و در صدد بازگشت از این مسیر خطرناک برمی‌آمد؟! دو: اما درباره علل مبقیه مساله نیز گفتنی‌ها بسیار است! در این میان، کلیدواژه‌ای به نام «ایده‌آل‌گرایی» وجود دارد که تبدیل به آفت و پاشنه آشیل محاسبات تجاری و معیشتی کشور شده است. بهتر است در این باره، مروری بر قسمتی از یادداشت مکتوب آقای ربیعی در روزنامه ایران داشته باشیم: «همه تلاش دولت تدبیر و امید در طی فرصت باقیمانده آن است که یک دولت بدون تحریم تحویل نسل ۱۴۰۰ دهد و 40 سال دوم انقلاب ما 40 سال بدون تحریم شود». براستی آقای ربیعی و همراهان ایشان چگونه به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند تا 8 ماه دیگر- خردادماه 1400- دولت را بدون اینکه تحریمی از سوی آمریکا و متحدانش علیه کشورمان وجود داشته باشد، تحویل رئیس‌جمهور بعدی دهند؟! این «ایده‌آل‌گرایی» و «خوش‌خیالی» از کدامین سرچشمه و مصدر تراوش کرده است؟! آقای ربیعی بهتر است به جای تخطئه صدباره دیگران، کمی روی سخنان و اعمال خود و همراهان‌شان در دولت متمرکز شوند! بهتر است ایشان متوجه شوند دویدن دوباره طرفداران مذاکره با آمریکا به دنبال «سراب برجام» و غافل شدن آنها از ظرفیت‌های بالقوه و بالفعلی که در حوزه تولید و اقتصاد داخلی کشورمان وجود دارد، چه ضربه‌ای به معیشت مردم‌ زده است! متاسفانه «رویکرد و بازی دولت پس از اردیبهشت 97» ضربه بدتری از «اصل خروج آمریکا از برجام» به کشورمان ‌زده است. «کدخدامحوری» و «ایده‌آل‌گرایی»، ۲ لبه تیز یک قیچی هستند که اقتصاد و سیاست خارجی کشور را مورد حملات پیاپی خود قرار داده است.  در هر حال، بهتر است آقای ربیعی بدانند «تحریم» اسم رمز یک جناح علیه یک جناح دیگر نیست، آن هم در شرایطی که اقبال مردم به دولت و مجلس معتدل(!) در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی اسفندماه سال گذشته بر همگان به اثبات رسید! در چنین شرایطی مخالفان خوش‌خیالی دولت در قبال برجام و آمریکا، برای هشدار نسبت به استمرار این نگاه بازدارنده، نیازی به استفاده از «اسم رمز» ندارند! امروز اگرچه از جنگ اقتصادی تمام‌عیار آمریکا علیه ایران سخن می‌گوییم اما قویا معتقدیم ایجاد و استمرار شرایط فعلی، نتیجه اصرار دولت بر مشی نادرست خود در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد و تقویت -ان‌شاءالله غیرعمدی- مؤلفه‌های «اقتصاد تحریم‌محور» در کشور است!