آقای همتی! برای پاسخ‌گویی امروز هم دیر است

آقای همتی که گفته اند:« با افزایش نرخ ارز در چند هفته اخیر که در مورد دلایل آن به موقع خود توضیح خواهم داد، هجمه‌های سازمان یافته و بعضا با هدف‌های خاص علیه بانک مرکزی آغاز شده است...» در یک سطر چند اشتباه فاحش را یک جا مرتکب شده اند؛ یکی این که اساسا افزایش نرخ ارز ـ چه این روزها که افسار گسیخته شده و چه روزهایی که با شیبی ملایم در حرکت بود ـ به چند هفته ی اخیر باز نمی‌گردد ویک مسئله ی همیشگی است به خصوص در پایان دوره دوم دولت‌ها که روسای جمهور خود را بی‌نیاز از رای مردم می‌بینند و می‌کوشند همه ی رخدادها را به ظاهر هم که شده، شسته
و رفته تحویل دولت بعدی دهند.
دوم این که خوشحال می‌شویم آقای همتی در چند سطر با همان بیان شیوایی که دارند به رسانه‌ها توضیح دهند اساساً سیاست دولت و بانک مرکزی در حوزه ی ارز چیست؟ چه بوده و بر اساس کدام فرمول ملی و بین‌المللی در حرکت بوده‌ایم یا همچنان نیز هستیم؟ سومین مسئله این که باید مسئولان بزرگوار، خصوصاً آنانی که با هر اظهار نظری روی سرمایه‌ها و داشته‌ای مردم تاثیری مستقیم می‌گذارند، فکری کنند برای حافظه شان
به خصوص از نوع کوتاه مدت! مثلا عارضیم خدمت عبدالناصر همتی عزیز که یکی ـ دو ماه قبل رئیس بانک مرکزی در یکی از بخش‌های خبری سیما از کنترل و کاهش قیمت ارز طی چند روز اخیر سخن به میان آورد که صعود کهکشانی دلار و یورو و سکه دقیقاً از دقایقی بعد از آن اظهار نظر آغاز شد؛ گویی وعده نبوده بلکه فرمان آتش صادر شده است!


چهارم این که معتقدیم و ایمان داریم به موقع‌تر از الان نه وجود دارد و نه تکرار خواهد شد حال اگر پاسخی ندارند سکوت بهتر از این پوزیشن پاسخگویی در موقعیتی مقتضی است اما اگر پاسخی وجود دارد که سخت معتقدیم ندارد پس بدون فوت وقت بگویند که امام جمعه ی اسالم از دلار 50 هزارتومانی بدون لکنت زبان گفت!
پنجم توضیح خواهم داد عبارت ناصحیحی است بلکه باید می‌گفتید پاسخ خواهم داد هرچند همین الان نیز دور و دیر شده است لااقل بیایید توجیهی اقتصادی با فرمول‌های پیچیده ارائه کنید که مخاطب مشکل را در کم دانشی خود جست وجو کند نه در بی‌تدبیری دولت و بی‌مسئولیتی مسئولان عالی رتبه مالی و بانکی!
ششم، از هجمه‌های سازمان یافته و بعضا با هدف‌های خاص سخن گفتید و ملت را کباب کردید! بینی و بین الله توهم توطئه برای برخی موارد دیر زمانی است نخ نما شده، کهنه شده، اصلاً منسوخ شده، تاریخ مصرفش نیز به پایان رسیده، به قول معروف «کج بنشینید و راست بگویید» با ارزش پول ملی این مملکت دقیقا و دقیقا و دقیقا چه کردید؟ چرا باید مردم لحظه‌ای قدرت خرید خود را از بین رفته حس کنند چرا باید افسارگسیختگی روی شیر مرغ تا جان آدمیزاد سایه بیفکند؟
هفتم و مهم‌ترین بخش سخن آن که اقتصاد را سیاسی کردید دست مریزاد! با مباحث ارزی و پولی و بانکی لطفاً اقتصادی برخورد کنید نه جبهه‌ای و جناحی و سیاسی نگری! مردم متوجه می‌شوند اما چنان در چنبره ی بی‌چارگی و بی‌توانی گرفتار آمده‌اند که تنها و تنها نظاره گر شده‌اند؛ دیگر حتی مطالبه گر هم نیستند پس پاسخی قانع‌کننده ارائه دهید.