رديابي سنخيت

در هر كشور يك اجماع در جهت‌دهي حكمراني معمولا وجود دارد كه به سه طريق اين اجماع قابل امكان است.  اجماع اول وحدت جهت: اين حالت كشور معمولا در انقلاب‌ها  تحت زعامت رهبر كاريزماتيك رخ مي‌دهد. اين اجماع پرشور و هيجان است و معمولا با نفي نظامات قبلي و طلب رسيدن به آرمان‌هاي گسترده رخ مي‌دهد. اجماع دوم هم جهتي جهاني يا منطقه‌اي است: كشور‌هاي غرب جماهير شوروي راهي را در اتصال به اتحاديه اروپا پيمودند كه اتخاذ تصميمي داخلي و با بافت ملي ايشان نبود. فرصت همسايگي در كنار اتحاديه اروپا، آنهارا ادغام كرد. البته اين فرصت همسايگي براي برخي كشورها نه به سمت توسعه كه به سمت بحران است. نمونه آن در آسيا بسيار است.  اجماع سوم بازسازي كشورها: معمولا پس از يك دوره سخت توسط نيروي سياسي جهت گذشتن از دوره‌هاي جنگ و شبه‌جنگ شكل مي‌گيرد. در اين اجماع، آرمان‌هاي بلندپروازانه به آرمان‌هاي قابل دستيابي جايگزين مي‌شوند. اگر توان داخلي بتواند با زواياي همكاري خارجي همراه شود، كشور‌ها دوره بلندمدتي را براي بازسازي مي‌گذرانند. نمونه ژاپن و چين پس از مائو و كشورهاي كمونيستي در راه سرمايه‌‌داري است.  اجماع چهارم همگرايي در سنخيت: در اين نمونه اجماع در اوج تضادهاي داخلي و به پايان رسيدن عمر رقابت‌هاي سياسي، نيروهاي ملي براي حفظ كشور به يك معيار جديد مي‌رسند. آنها به دو نيروي هم‌سنخ در ساختن دولت ملي يا هم‌سنخ در براندازي دولت ملي تقسيم مي‌شوند.  در اين ميانه، اجماعي صورت مي‌گيرد كه با پذيرفتن تغييرات لازم، همبستگي همه نيروهاي هم‌سنخ براي حفظ پارامترهاي حفظ نظام سياسي به وجود مي‌آيد. نيروهاي هم‌سنخ حفظ نظام با تغييرات موافقت مي‌كنند و در جهت حفظ نظام سياسي، فاصله‌گيري با براندازان را رقم مي‌زنند. وحدت سنخ در اينجا تابعي از اراده نيروهاي سياسي براي حفظ نظام در عين تحولات و تغييرات به نحو رضايت بدنه جامعه‌اي است كه نمايندگي سياسي آن را دارند.  اين وحدت سنخي هر چه پررنگ‌تر باشد امكان اجماع كشور بيشتر مي‌شود و دامنه براندازي كاهش مي‌يابد. در ايران به نظر مي‌رسد كه اين هم‌سنخي تاحدودي به تضاد هم‌سنخان رسيده است و دو گروه قوي در دو سر طيف تضاد رسيده و ميانه تشكيل‌دهنده اجماع دچار ضعف و ناكارآمدي شده است كه بايد گفتمان هم‌سنخ‌ها، از تضاد هم‌سنخ‌هايي كه در فضاي تضاد زيست مي‌كنند را به اجماعي برساند كه نظم كنوني را واجد توان اجماع‌‌سازي سازد.  وحدت سنخ اگر در زمانه‌اي كه ترامپ  بي ۵۲ به خاورميانه مي‌فرستد و نارضايتي مردم از كشتارشان توسط كرونا و يك صفر كم شدن از ارزش دارايي‌شان صورت نگيرد، چه زماني ديگر ضرورت خواهد داشت؟