ترور ارتباطی با مذاکره ندارد

حسن بهشتی‌پور
کارشناس سیاست خارجی
امروز برای مقابله با دشـــمنی که وارد ســرزمین ما شـــده و یکی از برجسته‌ترین فرزندان این مرز و بوم را ترور کرده است، بیش‌ از هــــر زمــــان دیگری به‌شکل‌گیری اجماع و وحدت درون کشور نیاز داریم. همچنان که در تعیین نوع و میزان پاسخ به این عمل تروریستی نیز باید با دقت و صحت به‌گونه‌ای واکنش درست را انتخاب کنیم که در بهترین زمان و مکان، بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد. مع‌الاسف آنچه امروز در کشور ما دیده می‌شود، کمتر با این بدیهیات ملی و سیاسی سازگار است. امروز برخی رویکردها و موضع‌گیری‌ها بر ضد منافع ملی است. هرچند می‌توان در این زمینه نقش یک طیف را برجسته‌تر کرد، اما واقعیت این است که برخورد سیاسی و جناحی با این ترور، در اغلب طیف‌ها مشاهده شده است.
به‌طور کلی، وقتی دشمن درون مرزهای کشور ما دست به یک اقدام تروریستی و البته بزدلانه می‌زند، آنچه بیش از هرچیز باید در دستور کار همه طیف‌های داخلی قرار بگیرد، تلاش برای شکل‌گیری یک اقدام همه‌جانبه ملی در پاسخ به این جنایتکاران است. درغیر این صورت، ایجاد هر مسأله فرعی، ایجاد بحث‌های جناحی یا سیاسی کردن مسأله، ضربه بزرگی به وحدت ملی در کشور خواهد بود. این اقدامات و رویکردها، عملاً خدمت به دشمنان ایران است که این ترور جنایتکارانه اخیر را مرتکب شدند.


یکی از بحث‌های جناحی و سیاسی مطرح شده، پیوند دادن این ترور با مسأله برجام، سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای بود، آن هم با استدلال‌هایی که بی‌پایه و اساس بودن آنها کاملاً مشخص است.در پاسخ به این طیف باید پرسید مگر در سال 88 که شهید مسعود علی‌محمدی ترور شد، اساساً برجامی وجود داشت؟ یا یک سال پس‌از آن که شهید مجید شهریاری ترور شد، آیا برجام وجود داشت یا این ترورها، باعث توقف مذاکرات هسته‌ای در گذشته شد؟این شواهد و شواهد بیشتر از این، نشان می‌دهد که ترور به‌عنوان عمل جنایتکارانه، بزدلانه و حاکی از یأس دشمن، ارتباطی به برجام، مذاکره یا مسائلی از این دست ندارد.
بلکه دشمنان ما بر پایه خوی جنایتکارانه خود و به‌دلیل دشمنی دیرینه با ملت ایران، هر زمان که توانستند و مجال پیدا کردند، از هیچ اقدامی برای جلوگیری از دستیابی ملت ایران به شکوفایی علمی، سیاسی و اقتصادی جلوگیری نکردند. گذشته از اینها، مطرح کنندگان چنین استدلالی باید به خاطر بیاورند که اساساً مذاکرات ایران با امریکا قبل از دولت آقای روحانی، در دی ماه سال 91 در مسقط عمان آغاز شد. این خود ادله دیگری برای اثبات بی‌ارتباط بودن ترورهای دشمنان با برجام یا مذاکره یا عدم مذاکره است. آنچه در این میان اهمیت دارد، دشمن شناسی است، نه اینکه در تقابل‌های مصنوعی داخلی، دشمن اصلی به‌ حاشیه رفته و اهداف اصلی او از این اقدامات فراموش شود. با‌ وجود این، متأسفانه مشاهده می‌شود که عده‌ای در کشور مترصد هستند تا از هر رویدادی، ولو شهادت یکی از فرزندان برجسته این سرزمین، فضاسازی کرده و یک سوژه انتخاباتی درست کنند.قطعاً این رفتار خلاف وحدت ملی است. با وجود این، باید پرسید آیا این عده از اینکه خلاف مصالح ملی رفتار و عمل کنند، واقعاً اطلاع ندارند، یا اینکه به قصد و با نیت مشخص به چنین اقداماتی دست می‌زنند؟اگر خوشبین باشیم، باید بگوییم این عده از روی ناآگاهی با خون شهید عزیز بازی کرده و واقعیت‌های مرتبط با امنیت و منافع ملی را نادیده می‌گیرند. اما فارغ از این خوشبینی، امروز وحدت‌شکنی و جناحی کردن مسأله ترور شهید فخری‌زاده از سوی هر گروه و جناحی که باشد، خدمت به دشمن ایران است. امروز یک وجه همت ما باید بر این باشد که با یک درک درست، موضوعی به این اهمیت را دستمایه اختلافات جناحی، حزبی و گروهی قرار ندهیم. باید توجه داشته باشیم که مهم‌ترین کار برای پاسداری از خون این شهید بزرگوار، ادامه دادن راه او و تلاش برای گسترش وحدت و انسجام در جامعه است. اقداماتی که علاوه بر اختلاف افکنی، باعث پاشیدن بذر یأس و تردید در دل‌های مردم شده و آنان را نسبت به بهبود آینده ناامید کند، در راستای اهداف این شهید نخواهد بود و چه بسا در مسیر هدف دشمنان این سرزمین قرار دارد.