مشت آهنین اروپا برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه

تروئیکای اروپا پنج سال بعد از اجرای تعهدات یکجانبه توافق هسته‌ای از سوی ایران که آژانس بین المللی انرژی اتمی در ۱۵ گزارش آن را تأیید کرده است، طی بیانیه‌ای تند ایران را تلویحاً ناقض برجام معرفی کرد و با ادبیات تهدیدآمیز و دوپهلو خبر از به‌کارگیری مکانیسم ماشه در آینده نزدیک داده است.
فرانسه، انگلیس و آلمان که بعد از رأی آوردن جو بایدن مواضع ضدایرانی خود را گسترش داده، روز گذشته در بیانیه‌ای از اقدام ایران در کاستن از تعهدات هسته‌ای ابراز نگرانی و تغییر فعالیت‌های هسته‌ای در فردو را به منزله نقض توافق هسته‌ای عنوان کرده اند: «اطلاعیه اخیر ایران به آژانس اتمی درباره تصمیم نصب سه آبشار سانتریفیوژ‌های پیشرفته در تأسیسات غنی‌سازی نطنز، مخالف برجام و بسیار نگران‌کننده است.»
تروئیکای اروپایی از ایران خواسته‌اند تمامی اقدامات «ناسازگار با برجام» اعم از میزان ذخایر اورانیوم، محدوده مجاز غنی‌سازی و فعالیت‌های مربوط به تحقیق و توسعه را به عقب برگرداند.
وزیران خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه در ادامه با ادبیاتی تهدیدآمیز استفاده از تمامی مکانیسم‌های موجود در برجام از جمله «مکانیسم حل و فصل اختلافات» برای حل و فصل مسائل مربوط به اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران را قریب الوقوع دانسته‌اند.


موضع گیری اروپایی‌ها از دو منظر قابل بحث است؛ نخست اینکه آیا اروپا توانایی فعال سازی مکانیسم ماشه را دارد و دیگر آنکه «نقطه جوش» اروپایی‌ها کجاست که نزدیکی ایران به آن نقطه می‌تواند منجر به واکنش‌های عصبی‌تر این کشور‌ها شود؟
۱. مقدمات برای ناقض برجام معرفی کردن ایران فراهم شده است. بر اساس حفره‌هایی که در متن برجام- قطعنامه ۲۲۱۳ گنجانده شده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان مرجع فنی توافق، در نخستین گزارش خود با استناد به تجاوز میلیمتری ایران از تعهدات خود در برجام، عدم پایبندی ایران به برجام را اعلام کرد و امروز اروپا در تبعیت از این گزارش ایران را ناقض برجام معرفی کرد. سه کشور اروپایی بر اساس پیوست ۴ برجام می‌توانند بدون طی کردن چهار گانه حل و فصل اختلافات مندرج در نظام حقوقی برجام، موضوع عدم پایبندی ایران به برجام را در شورای امنیت سازمان ملل طرح کنند که بر مبنای آن اعضای شورای امنیت یا رئیس شورای امنیت ملزم است پیش‌نویس قطعنامه‌ای را برپایه گزارشی که در مورد عدم پایبندی ایران منتشر شده است، ارائه کنند. اگر چه در صورت عدم ارائه و تعیین تکلیف چنین پیش‌نویسی، طبق بند ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱، ظرف ۳۰ روز تمام شش قطعنامه لغو شده، اعتبار مجدد خواهند یافت. شورای امنیت با استناد به مقدمه برجام (تصریح به اینکه فعالیت هسته‌ای ایران پیش از سال ۹۴ غیرصلح آمیز بوده و طرف ایرانی نیز به این مسئله اقرار حقوقی داشته است) ایران را ناقض صلح و امنیت بین المللی معرفی و یک قطعنامه جدید مجوز حمله نظامی به ایران را صادر خواهد کرد.
اروپا و ایالات متحده بار‌ها با تفسیر موسع از متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ ایران را ناقض «روح» برجام معرفی کرده چرا که ایران مانع بازدید از مراکز نظامی شده، آزمایش موشکی انجام داده و در آزادسازی سوریه حضور مستشاری داشته است و امروز مدعی نقض «متن» برجام از سوی ایران شده‌اند که به معنای آغاز صدور قطعنامه جدید تحریمی علیه ایران است.
اروپا در حالی مدعی نقض برجام توسط ایران است که مسئولیت و تعهدات یازده‌گانه سه کشور فرانسه، انگلیس و فرانسه در متن برجام بسیار گسترده است، چه در بعد «برداشته شدن تحریم‌ها»، «رفع موانع بانکی ـ اقتصادی جهت سرمایه‌گذاری اشخاص حقیقی و حقوقی اروپایی در ایران» و چه در مرحله «رفع حل و فصل اختلافات در نظام حقوقی برجام» و «حسن اجرای تعهدات دو طرف بر اساس اصل حسن نیت.» بر اساس حفره‌های غیرقابل پوششی که در متن برجام جاگذاری شده که مهم‌ترین آن مکانیسم ماشه است، اروپایی‌ها دیر یا زود این مکانیسم را فعال می‌کردند و ممانعت از به‌کارگیری از آن طبق ماده ۳۶ و ۳۷ برجام تقریبا غیرممکن و ابزاری است که تاکنون اروپا با آن توانسته طرف ایرانی را به اجرای یکجانبه تعهدات برجام وادار کند بدون آنکه به قول وزیر امور خارجه کشورمان خود به بیش از یک درصد تعهدات یازده‌گانه‌اش پایبند باشند. محمد جواد ظریف اردیبهشت ماه گذشته در مصاحبه‌ای اختصاصی با پایگاه «لوب‌لاگ» تصریح می‌کند کشور‌های اروپایی تنها یک درصد از تعهدات برجامی خود در قبال ایران را انجام داده‌اند.
۲. خط قرمز امریکا – اروپا «بازتولید قدرت بازدارندگی هسته ای» ایران است. هر اقدام یا فعالیتی که منجر به بازگشت قدرت هسته‌ای و قدرت بازدارندگی کشورمان به قبل از ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (روز امضای برجام) شود به مثابه تحدید اهداف ضدایرانی اروپا - امریکا به‌ویژه در مسیر نرمالیزاسیون‌سازی رفتار ایران در سایر عرصه هاست. غربی‌ها برجام را الگویی برای مدیریت و استانداردسازی رفتار ایران در حوزه‌های هسته ای، موشکی و منطقه‌ای می‌دانند و ترجیح می‌دهند چنانچه اصل الگو مورد خدشه قرار بگیرد با سیاست «مشت آهنین» ضمن احیای شش قطعنامه گذشته یک قطعنامه جدید را طبق مفاد برجام - قطعنامه صادر کرده تا حداقل روند بازگشت پذیری ایران در صنعت هسته‌ای را با تنگ‌تر کردن دایره فشار‌های بین المللی کندتر کند. اروپا یا برجام را با همه فواید و نتایج آن - که منتهی به «تعطیلی صنعت هسته‌ای و اجرای تعهدات یکجانبه برجام توسط ایران» و «توسعه تحریم‌های ضدایرانی به بهانه‌های حقوق بشری و منطقه‌ای و موشکی» شده - می‌خواهد یا آنکه ترجیح می‌دهد چنانچه مؤلفه‌ای مانند «توسعه صنعت هسته ای» و «بازتولید قدرت بازدارندگی هسته ای» در دستور کار قرار بگیرد، از بیخ و بن برجام را متوقف و حفره‌های جاگذاری شده در آن را با هدف متوقف کردن چنین روندی فعال سازی کند. اروپا یا همه چیز را می‌خواهد یا هیچ را. البته «هیچ» به معنای بازگرداندن ایران به حداقل سه دهه قبل از روز امضای برجام است.