تکرار فریبکاری برجام‌زدگان؛ با بازگشت آمریکا به برجام همه مشکلات حل می‌شود!

سرویس سیاسی ـنویسنده که به عنوان دیپلمات بازنشسته معرفی شده در ادامه آورده: «محمدباقر قالیباف در مقام پاسخ به انتقادها به این مصوبه و روش کاری آن گفته است: «در این زمینه با دبیرخانه شورای عالی امنیت هماهنگی شده و این مصوبه به دنبال خروج از توافق هسته‌ای موسوم به برجام نیست.» توضیح ریاست محترم مجلس نه‌تنها رافع ابهام نیست؛ بلکه بر آن می‌افزاید. «وفق بند 3 ماده 176 قانون اساسی «مصوبات‏ شورای‏‌عالی ‏امنیت‏ ملی‏ پس‏ از تأیید مقام‏ رهبری‏ قابل‏ اجراست.»‏ قانون‌گذار ریاست شورای عالی امنیت ملی را به رئیس‌جمهور واگذار کرده است. به طور طبیعی تصمیمات شورا باید با امضای رئیس آن برای تأیید به دفتر رهبری ارسال شود.»
نویسنده سپس بررسی این موضوع را در شانیت مجلس ندانسته و افزوده: «این بخش از اظهار نظر رئیس مجلس است که می‌گوید: «این مصوبه به دنبال خروج از توافق هسته‌ای نیست.» هر‌چند باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد، متأسفانه در عرصه واقع غیر از این است و در حکم کلید‌خوردن خروج از برجام است... اینک او در جایگاه رئیس مجلس با تأیید این مصوبه توپی که چند سال در زمین ترامپ و دیگر اعضای 1+5 بود، به زمین ایران بازگردانده و خط بطلانی بر 15 گزارش مدیر کل آژانس در پایبندی ایران به تعهداتش در برجام شده است. بعید می‌دانم او از مخاطرات چنین تصمیمی آگاه نباشد.»
در ادامه نویسنده ادعایی به غایت تاسف آور و مضحک را مطرح کرده: «کدام‌یک از نمایندگانی که به این مصوبه رأی دادند، با قطعیت می‌توانند از ضمانت این قانون در لغو یا بی‌اثر‌کردن تحریم‌ها سخن بگویند؟»
در بخش دیگری از این سرمقاله می خوانیم: «مصوبه شتاب‌زده است؛ چون حدود دو دهه از زمان آغاز بحران هسته‌ای ایران (1382) می‌گذرد. پرونده هسته‌ای در این مدت نسبتا طولانی فراز ‌و نشیب‌های گوناگونی را پشت‌سر گذاشته است. چه اشکالی داشت که نمایندگان محترم دندان بر جگر گذاشته و دو ماه دیگر صبر پیشه می‌کردند. بایدن به‌صراحت گفته به برجام بازمی‌گردد؛ هرچند ممکن است این پروسه چند ماه طول بکشد. معنای بازگشت آمریکا به برجام به معنای لغو تحریم‌های یک‌جانبه تیم ترامپ، بازشدن «پنجره‌ها برای تعامل اقتصادی و مالی» با جهان و آزاد‌شدن پول‌های ایران در دیگر کشورها است. پیامد چنین رخدادی، گشایش در وضع معیشتی مردم، بازشدن دست مسئولان برای تعامل با جهان است؛ اتفاقی که در سال‌های اول دولت روحانی شاهد آن بودیم.»


درباره ادعاهای فوق نکاتی گفتنی است؛ نخست اینکه، مجلس و شورای عالی امنیت ملی تاکید کرده اند که این مصوبه در هماهنگی کامل میان دو نهاد تصویب شده است. این به معنای آن نیست که چون با هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی است پس باید همان مسیر مصوبات شورای عالی امنیت ملی را طی کند که نویسنده مواردی مانند «پس از تایید رهبری» را برای آن عنوان کرده است.
دوم آنکه، این مصوبه به دنبال خروج از برجام نیست؛ چرا؟ چون از طرف غربی خواسته پس از گذشت 5سال به تعهداتی که پای آن را امضا کرده اند پایبند باشند. پس اگر در غربی‌ها اراده‌ای برای عمل به تعهدات باشد با عمل به تعهدات شرایط را عادی خواهند کرد و اگر اراده‌ای در این موضوع نداشته باشند که آنگاه باید از این جماعت شیفته برجام و بزک کننده آن پرسید چرا این گونه در پی اجرای چیزی هستید که نه تنها منافع ایران را تامین نکرده بلکه علیه منافع کشورمان نیز قرار گرفته است؟!
سومین نکته، آموزش معنای یک کلمه به نویسنده سرمقاله و روزنامه شرق است. عبارت «انفعال» به معنای «بیکار ماندن» و یا «عدم واکنش» و یا «بی عملی» است. به این معنا، این واژه مصداق دقیق آن چیزی است که طیف موسوم به اصلاح‌طلب تاکنون انجام داده و اکنون هم طالب آن هستند. اطلاح‌طلبان می‌گویند ما در برابر عمل نکردن غرب به تعهدات‌شان همین طور دست روی دست بگذاریم و به غرب هم نگوییم بالای چشمت ابرو هست و تعهدات‌مان را نیز مو به مو اجرا کنیم تا شاید زمانی غربی‌ها دلشان سوخت و به تعهدات‌شان عمل کردند!
چهارمین نکته این است که نویسنده ظاهرا دیپلمات! بازنشسته نوشتار مذکور، ای‌ کاش متن اظهارات بایدن را دقیق و موشکافانه می‌خواند. آنجا که بایدن تصریح می کند که اولا ابتدا ایران باید آن حجم از تعهداتش را که از آنها کاسته است به حالت قبل و اجرای صددرصد تعهدات بازگرداند، آمریکا به عنوان نقطه آغاز مذاکرات بعدی به این توافق بازخواهد گشت. یعنی بایدن هم با وجود امثال نویسنده این سرمقاله در کشورمان دلش را خوش کرده به امتیازگیری بیشتر.
پنجمین نکته این است که طیف موسوم به اصلاح‌طلب، ای‌کاش برای منافع ملی دست از تحریف حقایق بردارند. برجام اگر در زمان اوباما گل و بلبل بود پس چرا مقام های دولتی بارها گفتند «دستاورد ما از برجام تقریبا صفر است»!
فصل بررسی بودجه و عوام‌فریبی مدعیان اصلاحات با بودجه نهادهای مذهبی
روزنامه اعتماد به مدیر مسئولی الیاس حضرتی نماینده رد صلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم، روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان «تقسيم نامتوازن «كيك» بودجه» به بزرگنمایی از بودجه کمتر از یک درصدی نهادهای مذهبی پرداخت و نوشت: «با گذشت نزديك به يك هفته از تقديم لايحه بودجه 1400 ‌انتقادها به نحوه بودجه‌ريزي مهم‌ترين سند مالي دولت در سال آينده تداوم دارد. سهم كلي هر ايراني از بودجه سال آينده نزديك به 7/3 ميليون تومان در سال و 600 هزار تومان در ماه تعيين شده؛ اما نگاهي به اين لايحه نشان مي‌دهد كه نوعي «ناترازي» در تقسيم «كيك بودجه» به وجود آمده است. به‌ طور مثال اگر سهم هر ايراني از لايحه بودجه سال آينده را در بخش محيط زيست 15 هزار تومان بدانيم براي «نهادهاي مذهبي و فرهنگي» اين عدد به 127 هزار تومان رسيده و حالا اساسا اختصاص بودجه‌اي جداگانه به نهادهاي مذهبي و فرهنگي، سوژه انتقادها به لايحه بودجه نيز شده است.»
«در تازه‌ترين اين انتقادها نيز اختصاص بودجه دولتي به نهادهاي مذهبي اين ‌بار صداي يك رسانه اصولگرا را درآورده است. روزنامه جمهوري اسلامي در شماره ديروز خود با انتقاد از اختصاص رديف‌هايي براي شوراي عالي حوزه علميه قم، چند موسسه حوزوي، چند موسسه تحقيقاتي وابسته به حوزه علميه، سازمان تبليغات اسلامي و چند مجمع بين‌المللي در لايحه بودجه ۱۴۰۰ كل كشور عنوان كرده كه «با اختصاص دادن بودجه‌هاي دولتي به مراكز ديني، فرهنگ كشور را از مردمي بودن به سوي وابستگي سوق مي‌دهيد و اين وابستگي‌ها بزرگ‌ترين ضربه را به فرهنگ وارد مي‌كند.»(!)
گفتنی است، هر سال در موعد تنظیم و بررسی بودجه در مجلس شورای اسلامی روزنامه‌ها و رسانه‌های زنجیره‌ای دست به جوسازی بر روی بودجه برخی نهادهای مذهبی می‌زنند و این گونه وانمود می‌کنند که گویی این نهادها کل بودجه کشور را بلعیده و به جایی هم پاسخگو نیستند!
بررسی اجمالی نشان می‌دهد که این نهادها یک دهم درصد بودجه را به خود اختصاص می‌دهند و از سوی دیگر نیز عدد اعلامی با بودجه تخصیصی در نهایت انطباقی نیز ندارد. با وجود کاهش هشتاد درصدی بودجه نهادهای قرآنی طی سال‌های اخیر و تخصیص کمتر از ۳۰ درصد بودجه در نظر گرفته شده که نشان از تحریم مضاعف فرهنگ اسلامی در دولت یازدهم و دوازدهم دارد و همچنین اختصاص سه چهارم بودجه به دولت و نهادهای دولتی، روزنامه‌های زنجیره‌ای نگران بودجه قطره‌ای نهادهای فرهنگی و دینی شده‌اند و هر روز گزارشاتی در این زمینه منتشر می‌کنند!
کارگران نمی‌توانند صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «دور باطل حمایت از کارگران» نوشت: «تورم، متناسب نبودن حقوق و دستمزد و حالا هم مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا گذران زندگی را بیش از هر زمان دیگری برای کارگران دشوار کرده است، به طوری که در این شرایط حتی نمی‌توانند صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند. به گفته برخی از فعالان کارگری اگر شرایط به این شکل ادامه پیدا کند خطرات جدی معیشت کارگران را در سال آتی تهدید خواهد کرد.»
در ادامه مطلب آمده است: «دغدغه تامین حداقل‌های زندگی برای کارگران داستانی تکراری است و کم‌توجی به این مسئله ماجرایی تکراری‌تر. در این میان عده‌ای معتقدند تا عزم جدی برای حمایت از کارگران به وجود نیاید گره‌ای از مشکلات این جامعه باز نخواهد شد.» ابتکار به نقل از یک کارشناس نوشت: «طبق بررسی‌های اخیر دستمزد کارگران باید چیزی حدود 10 میلیون تومان باشد. البته اشاره کنم که این رقم تنها برای گذراندن معیشت با حداقل‌ها بوده نه در حد یک زندگی مرفه. بنابراین 10 میلیون تومان حداقل‌ یک معیشت است و متاسفانه جامعه کارگری با همین حداقل‌ها فاصله بسیاری دارد.»
مدعیان اصلاحات گرچه سعی می‌کنند از بیان برخی واقعیات غافل نشوند اما نمی‌خواهند به نقد بانیان و مقصران وضعیت موجود بپردازند! چراکه خود از حامیان اصلی دولتی بوده‌اند که زلف مسائل کشور را به برجام گره می‌زند و ماحصل عملکردش مشکلات کنونی کشور بوده است.