خنداندن وخندیدن به چه قیمتی؟

مجید ابهری‪-‬ افسردگی یکی از پرتعداد‌ترین بیماری‌های روحی وعصبی بوده ودر بین روانشناسان به زکام روحی معروف می‌باشد.افسردگی بستر اصلی ابتلا به بیماریهای روحی وجسمی بوده وبسیاری از امراض جسمی و عصبی ریشه در افسردگی دارند. داروهای درمانگر افسردگی پرمصرف‌ترین دارو در بین اقلام درمانی بوده و در تمام کشورها بدون توجه به نظام سیاسی و رژیم جغرافیایی با شدت وضعف متناوب مردم را به دام خویش کشیده و می‌کشاند.بیشتر از هر دارو و درمان، ایمان ونشاط دو عنصر اصلی در بهبود افسردگی می‌باشد. نشاط وشادمانی در صورت‌های مختلف عوامل شناخته شده جهانی در کاهش و درمان افسردگی بوده و گفته‌اند که خنده
بر هر درد بی‌درمان دواست. به همین سبب روان درمانگران در جهان بدون عنایت به عقاید و کیفیت اندیشه، متفق القول نشاط را واکسن پیشگیری و داروی درمانی غم و غمزدگی شناخته و توصیه می‌نمایند. موضوع مهم ونکته قابل توجه در تبیین مبانی نشاط و انواع مختلف آن می‌باشد.آیا برای ایجاد نشاط و تولید شادی، مجاز به هر گفتار ورفتار می‌باشیم؟تفاوت لودگی، طنزو تمسخر و مرزهای آنان در کجا قرار دارند؟ متاسفانه برخی از دست کاران طنز و نشاط وتولید‌کنندگان این عوامل، بدون تسلط ذهنی و علمی به اصول منطقی این محورها،در مسند تولید وعرضه انبوه آنها قرار می‌گیرند. کمبود تولید‌کنندگان حرفه‌ای نشاط و طنز باعث شده افرادی با اندک توان وتجربه وارد عرصه عناصر حرفه‌ای این حوزه گردند. در فرهنگ وادبیات فارسی، طنز جایگاه خاص و ویژه‌ای داشته به طوری که بسیاری از شعرای طنز پرداز مقام شایسته‌ای در ادب فارسی دارند. از عبید زاکانی تا میرزاده عشقی ودهها شاعر طناز دیگریادگارهایی گرانبها در زبان مردم بجا گذاشته‌اند.‌بعضی از افراد که مطالعه محدود و دانش محدود‌تری در مبانی دینی دارند، باورهای دینی را مخالف نشاط وخنده را مغایر با ارزش‌های عقیدتی قلمداد می‌نمایند.
در حالی‌که شاد نمودن مومن مورد تاکید ضوابط عقیدتی بوده و تبسم یکی از اجزای چهره مبارک نبی اکرم (ص) درتاریخ ضبط گردیده است. متاسفانه همانند بعضی از مباحث، مرز‌بندی طنز و نشاط مجاز و خنده وشادی غیر مجاز در هم شکسته و بهم ریخته و تفکیک آنها فقط از عهده خبرگان و کارشناسان بر می‌آید. در این آشفته بازار، صاحبان استعداد و قریحه که توانایی تولید وعرضه اقلام طنز اعم از فیلم و تئاتر ونمایش ویا هر نوع محصول مشابه را دارند، به علت جلوگیری از عواقب آزار‌دهنده ومجازات‌های عبور از خطوط قرمز یا از ساخت فیلم وسریال خودداری و یا دست به تولیدات هزل و طنز سخیف وپیش پا افتاده می‌زنند. در بسیاری از اوقات درتلویزیون شاهد برنامه‌هایی هستیم که در قالب طنز اهانت روا می‌دارند.
تمسخر قومیت، زبان یا لهجه یا یکی از نقایص بدنی دستمایه به اصطلاح طنز بعضی از تولیدات قرار می‌گیرد. به خاطر کمبود تولیدات نمایشی گاهی یک برنامه مناسبتی مثلا برای نوروز تبدیل به یک سریال شده وچندین قسمت تولید می‌شوند. جناح بندی‌ها و نورچشم پروری و رانت خواری حلقه بسته‌ای ایجاد کرده‌اند که بر دیگر هنرمندان و صاحبان ذوق و استعداد، مسیری برای عبور داده نشده و تهیه‌کننده و کارگردان سالاری در رسانه ملی، شانس بهره مندی از توانمندی‌های مختلف ومتنوع را


محروم می‌سازد.
اینک با عنایت به کاستی‌های موجود در جامعه، گرانی وتورم، بیماری گسترده و دشواری‌های دیگر ضرورت بالابردن سطح نشاط اجتماعی بیشتر وبیشتر خودنمایی می‌کند. امید آنکه رسانه ملی و صاحبان استعداد و ابزار تولید؛ در شرایط حاضر قدم‌های مثبت و مفیدی در عرصه تولید
نشاط بردارند.