نعمت احمدی در گفت‌وگو با «ابتکار»: رویکرد عمل‌گرایانه روحانی ضامن تداوم اصلاحات است

بر کسی پوشیده نیست که جریان مخالف دولت در انتخابات اخیر با توسل به هر ابزار تخریب‌گرایانه‌ای در صدد مقابله با دولت برآمدند و قصد آن داشتند تا به هر شکل ممکن روحانی را در راه ورود به چهار ساله دوم خود متوقف کنند.
تندروها در راه رسیدن به این هدف خود کد گذاری هم کرده بودند و دائم با تشویش اذهان عمومی این شائبه را در عرصه عمومی متبادر می‌کردند که دولت یازدهم نخستین دولت تک ‌دوره‌ای تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی است. از جمله ابزارهای تخریب‌گرایانه و توسل به سیاست ماکیاولیستی که تندروها در آستانه انتخابات به آن دامن زدند، علم کردن سند 2030 تحت عنوان کاپیتولاسیون فرهنگی بود که مروج آن را نهاد آموزش و پرورش دولت می‌دانستند. در حالیکه نزدیکان دولت از جمله سخنگوی آن به ضرس قاطع اعلام کردند که امضای هیچ مقام دولتی پایه این سند نبوده و این تفاهم‌نامه تحت بررسی‌های کارشناسانه قرار دارد، اما محافل تندرو برای جذب آرای مردم در روزها منتهی به انتخابات با سیاه‌نمایی و فرافکنی قصد آن داشتند ـ به زعم خودشان ـ با مچ‌گیری از دولت آرایش سیاسی و اذهان عمومی و رای مردم را به نفع خود مصادره به مطلوب کنند. در گفت‌وگو با «نعمت احمدی» حقوقدان و استاد دانشگاه به تحلیل ابعاد و محتوای سند 2030 پرداخته‌ایم و چگونگی سوء‌استفاده جریان مخالف دولت را نیز مورد بررسی قرار داده‌ایم که از نظر می‌گذرد.
محافل تندرو در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری از هیچ تلاشی برای تخریب و تهمت به دولت مستقر فروگذار نکردند؛ از جمله این تخریب‌ها، فرافکنی و استفاده ابزاری و برخورد سیاسی در مورد سند 2030 بود که به گفته شخص رئیس‌جمهوری و حامیان دولت، مخالفان برای سیاه‌نمایی از آن به روستاها و شهرهای دور افتاده رفتند تا از آن برعلیه دولت تبلیغات سوء راه بیندازند. ارزیابی شما از محتوا و مضمون کلی این سند چیست؟
برابر ماده 9 قانون مدنی عهدنامه و اسنادی از این دست که مجامع بین‌المللی طرح می‌کند و ایران آن را امضاء می‌کند، در حکم قانون است به شرطی که مغایرتی با قوانین داخلی کشور نداشته باشد. حقیقت امر این است که موضع‌گیری‌های مخالفان در مورد این سند معطوف به تفسیر و برداشت شخصی آنها از سند مذکور است. در واقع هر فردی در این فضا ـ در مورد سند ـ تفسیر به رای خود را داشت. اتفاقاً چند روز پیش بود که علی لاریجانی رئیس مجلس نیز اذعان کردند که سند 2030 مغایرتی با قانون ندارد. رفتاری که دلواپسان از خود نشان دادند این بود که آنها تفسیر نادرستی را به غرض از این سند انجام داده‌اند. جای شگفتی است که حتی برخی از کسانی که مدعی مغایرت این سند با موازین شرعی و قوانین کشور بودند، آن را ندیده و مطالعه هم نکرده‌اند.


برای نمونه در برداشت‌ها و به گفته شما تفسیر به رایی که مخالفان دولت از این سند داشتند این بود که آنها مدعی بودند که محتوای سند 2030 در واقع آموزش و یا به نوعی تبلیغ انحرافات جنسی است. با توجه به اینکه شما سند را مورد مطالعه قرار داده‌اید، آیا با چنین مضامین و محتویاتی در این سند برخورد کرده‌اید؟
به هیچ عنوان چنین محتوایی در این سند وجود ندارد. در این مسئله نمی‌توان تردید کرد که مخالفان با گفتن وااسلاما در برابر این سند قصد سوء‌استفاده داشتند. دامنه تخریب و تهمت این جریان و افراد به گونه‌ای بود که آقای روحانی به صراحت موضع‌گیری و اعلام کرد که از تهمت‌هایی که به من شده می‌گذرم اما به هیچ وجه از تهمت و توطئه‌ای که در ماجرای سند 2030 به وجود آوردند، نخواهم گذشت.
یکی از این افراد مخالف دولت در تفسیری که از سند کرده، گفته که سند مذکور موجب خواهد شد که مستشاران فرهنگی یونسکو (غرب) بر نهادهای آموزشی کشور نظارت داشته باشند، این نوع نگاه و برداشت از سند تا چه اندازه با واقعیت قابل انطباق است؟
در برابر چنین برداشت‌ها و تفاسیری باید اظهار تاسف کرد. در زمانه کنونی عصر انفجار اطلاعات است. در اینجا می‌خواهم به ذکر یک نمونه از رویکردهای عجیب و غریب اشاره کنم؛ زمانی که دستگاه ویدئو جرم محسوب می‌شد، در جایی به وضوح دیدم که برای معدوم کردن این دستگاه و دست گرفتن آن از دستکش یا دستمال استفاده می‌کردند. وقتی که از طرف مقابل سوال کردم که چرا از دستمال یا دستکش استفاده می‌کنید، طرف مقابل استدلالش این بود که دستگاه مذکور نجس است. اساساً در زمانه‌ای که این همه شبکه‌های ماهواره‌ای و تلویزیونی و رادیویی وجود دارد، دیگر جا برای گفتن این حرف‌ها و موضع‌گیری‌ها نیست. در چنین وضعیتی اصولاً چگونه این امکان وجود دارد که ما خود را در انزوا قرار دهیم. زمانی که هر فردی الان با دستگاه موبایل خود به همه اطلاعات و داده‌های متکثر وصل است، چگونه می‌توان مدعی بود که دانش‌آموزان و تحصیل‌کردگان ما نظارت بر این فضاها را ندارند یا اطلاعاتی از رویدادهای جهانی و منطقه‌ای نداشته باشند.
در انتخابات اخیر جریان مخالف دولت قصد این را داشت تا با مچ‌گیری‌های سیاسی و با توسل به استفاده ابزاری از این سند، دولت را در مظان اتهام قرار داده و به نوعی سیاست‌های آن را در تضاد با فرهنگ ایرانی و موازین شرعی قرار دهد، ارزیابی شما چیست؟
این نوع از فعالیت و تبلیغ علیه دولت در روستاها و برخی شهرها موثر واقع شد. برخی از مردم این فرافکنی، سیاه‌نمایی و تبلیغات مسموم را باور کردند. تبلیغات مسموم اینگونه بوده که در مدارس و در عرصه عمومی دولت را متهم به ترویج بسیاری از ناهنجاری‌های اخلاقی، رفتاری و جنسی ‌کردند. طبیعی است که افرادی این نوع تبلیغات را باور کنند. با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه مذهبی‌ هستند و نسبت به اعتقادات خود حساسیت دارند، همین شیوه بستر تنفر را فراهم می‌کند. مسئله و مشکل آنجاست که جریانی برای جمع کردن رای اینگونه با احساسات مذهبی مردم بازی می‌کند و حتی دست به تهمت‌های ناروا می‌زند. اگر به آمار رای‌دهندگان برخی از شهرستان‌ها و روستاها نگاه کنیم متوجه می‌شویم که بسیاری از آنها تحت‌تاثیر همین فضاها قرار گرفتند. حالا این امکان هم وجود داشته که برخی هم به جریان رقیب رای داده‌اند.
با توجه به اینکه رئیس‌جمهوری هم در مقابل این اقدام هنجارشکنان واکنش نشان داد، فکر می‌کنید دولت اراده‌ای از خود نشان خواهد داد تا ابعاد حقوقی و قضایی این مسئله را دنبال کند؟
بداخلاقی در روزهای منتهی به انتخابات زیاد دیده شد. بداخلاقی‌ها به اندازه‌ای زیاد بود که اگر دولت بخواهد در مقابله با آن از منظر حقوقی وارد شود، باید دادگستری 15 میلیون پرونده خود را کنار بگذارد و به بداخلاقی‌های انتخابات اخیر بپردازد. بداخلاقی‌هایی که البته به سادگی نمی‌توان از کنار آن گذشت؛ پرونده‌سازی، اتهام‌زنی، آمار دروغ، تخریب کردن و ... تنها بخش کوچکی از بداخلاقی‌ها و تخلفات جریان رقیب بود که همه آنها با هدف زمین‌گیر کردن دولت و سیاه‌نمایی بود. اگر بنا بر این باشد که دولت وجهه همت خود را معطوف به رویارویی و تقابل ـ ولو از مجاری قانونی ـ با جریان مخالف قرار دهد، در این حالت به شکل و شمایل آنها در خواهد آمد. دولت باید با کار تدبیرگرایانه و روشنگری در جامعه پاسخ مخالفانش را بدهد. البته یک انتقاد را باید به تیم رسانه‌ای دولت داشته باشیم؛ تیم رسانه‌ای دولت تیمی نیست که در مقابل این هجمه‌های خصمانه‌ای که جریان مقابل و رسانه‌های همسو آنان با سوء‌استفاده از اعتقادات مردم، حرام کردن رای مردم و ... از خود نشان داده است، مقابله کند. مواضع جریان مقابل را در نظر بگیرید که چگونه رای مردم را حرام و رای خود را حلال جلوه می‌دهند. این در حالی است که حلال و حرام تعریف فقهی و شرعی خاص خود را دارد. اما آمده‌اند در مسائل عرفی چون رای دادن هم بنا را بر حلال و حرام گذاشته‌اند. دولت در چهار سال دوم خود باید تیم رسانه‌ای خود را تقویت کند و به شکلی مستمر گزارش کار ارائه دهد و مردم را در جریان موانع و تخریب‌های جریان مقابل خود قرار دهد.
همچنان که اشاره کردید سند 2030 تنها نمونه‌ای از تخریب‌های سازمان یافته علیه دولت است و مطمئناً این فضا و سنت مرسوم محافل تندرو ادامه‌دار خواهد بود؛ آیا دولت در مواجهه با مخالفان خود ـ نه منتقدان ـ تغییر فرم و رفتار خواهد داد؟ آیا می‌توان شاهد رویکردهای عقلانی و منطقی دولت در تقابل با مخالفانش باشیم؟ آیا دولت از لاک دفاعی و موضع تدافعی خود خارج می‌شود؟
من آقای روحانی را با توجه به اینکه هم‌دانشگاهی بودیم، از دهه پنجاه می‌شناسم. روحیه خاصی دارد و دارای دو وجه شخصیتی است؛ یک وجه امنیتی که به حفظ ثبات و امنیت در کشور و حفظ نظام می‌اندیشد. وجه دیگر به عنوان رئیس‌جمهوری مسئول است. مردم توقع دارند که رئیس‌جمهوری منتخب آنها با حفظ امنیت داخلی، با روحانی متفاوت‌تر از دور اول روبه‌رو شوند. همچنان که روحانی در کنفرانس خبری اخیر خود بعد از پیروزی در انتخابات ـ با طعنه به مخالفان خود ـ به موضوع جالبی اشاره کرد و گفت که مانند یک هفته آخر منتهی به انتخابات با مردم مدارا کنید. بنابراین توقع و خواست مردم این است که رئیس‌جمهوری این نوع گفته‌های خود را در عرصه عمل نیز نشان دهد. این نوع رویکرد عمل‌گرایانه از جانب روحانی می‌تواند ضامن تداوم دولت و بازتولید تفکر اصلاح‌طلبی در چهار سال بعد باشد.