خیلی روشن درباره گاز، برق، مازوت

مساله گاز و برق و مازوت خيلي ساده است، چرا بدون پيچ و صريح گفته نمي‌شود که: يک. مصرف گاز کشور در مقايسه با جهان، خيلي بالاست، حدود 620 ميليون مترمکعب در روز (کل اروپا با 450 ميليون جمعيت کمي بيش از دو برابر ايران است). دو. بالا رفتن مصرف گاز به دليل سرما باعث مي‌شود مقدار گاز تحويلي به نيروگاه‌هاي توليد برق کاهش يابد. سه. نيروگاه‌ها، در شرايط محدوديت دسترسي به گازوئيل، براي توليد برق بايد سوخت جايگزين استفاده کنند. سوخت جايگزين هم مازوت است. معجزه‌اي در کار نيست. آلودگي هوا در کشور هست، مازوت هم که بسوزد بيشتر مي‌شود. خب، در اين وضعيت سه حالت بيشتر ندارد: يک. مصرف گاز پايين نمي‌آيد، گاز به نيروگاه‌ها نمي‌رسد، و نيروگاه‌ها براي خاموش نشدن مازوت مي‌سوزانند. (مصرف برق و گاز سر جاش، مازوت و آلودگيش روي آن) دو. مصرف گاز پايين نمي‌آيد، مازوت هم مصرف نمي‌شود و نيروگاه‌ها خاموش مي‌شوند، آلودگي مازوت هم به آلودگي موجود اضافه نمي‌شود. (گاز، بدون برق کافي و همراه خاموشي، بدون آلودگي بيشتر ناشي از مازوت و با همان مقدار آلودگي قبلي) سه. مصرف گاز پايين آورده مي‌شود، گاز کافي به نيروگاه‌ها مي‌رسد، بدون خاموشي و آلودگي اضافي ناشي از مازوت، برق توليد مي‌شود. (اين سناريوي برتر است.) چرا بايد مساله به اين سادگي را پيچاند و به زبان آدميزاد نگفت؟