حرکتِ 13 با مهره جامعه

سید مصطفی بهشتی‪-‬ رئیس‌جمهوری همراه با کابینه روی کار می‌آیند، برنامه‌ها و بی‌برنامگی‌های خود را اجرا می‌کنند و در پایان دوره کاری خود، دولت را تحویل مدیران بعد از خود می‌دهند. در زمانی که دولت‌ها بر سر کار هستند مورد نقد افکار عمومی هستند، در این بین عده‌ای هم که معمولا برنامه جایگزینی ندارند در مسیر نقدها حرف و نظر خود را مطرح می‌کنند، نقدهایی که همواره دولت را هدف قرار نمی‌دهد بلکه در مواردی به دنبال ایجاد چالشی برای جریان رقیب و حامی دولت است.
اگر بخواهیم عملکرد دولت‌ها به خصوص در 16 سال اخیر را برشماریم به اینجا می‌رسیم که وضعیت امروز جامعه ما با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و ...، آینه تمام‌نمای همین عملکرد است. دولت‌هایی با برنامه‌هایی که داشته‌اند و یا برنامه‌هایی که بر آن‌ها تحمیل شده است کار را پیش برده‌اند به گونه‌ای که اکنون مردم به آن برنامه‌ها و روش‌های اجرایی نمره خوبی نمی‌دهند.
در تابستان 1400 فصل تازه‌ای از حضور دولت‌ها در راس امور جمهوری اسلامی آغاز خواهد شد که بسته به عملکردی که به ثبت خواهد رسید، نظرات مثبت و منفی مردم را به خود جلب خواهد کرد. آنچه مشخص است هر دولتی و با هر برچسب جریانی که روی کار بیاید باید دغدغه‌های معیشتی مردم را در اولویت برنامه‌ها قرار دهد و از سویی در صدد دوری از ارتکاب به اشتباهاتی باشد که دولت‌های پیشین در کارنامه خود به ثبت رسانده‌اند.
فارغ از اینکه رئیس جمهور بعدی نظامی باشد یا غیرنظامی، جوان باشد یا میانسال و با حمایت اصلاح‌طلبان و یا اصولگرایان به قدرت برسد، با شرایط موجود در جامعه چندان فرصت آزمون و خطا نخواهد داشت و باید به یک برنامه جامع برای بهبود شرایط فکر کند حتی اگر 25 درصد قدرت اجرایی


داشته باشد و نه بیشتر! جاری کردن لبخند بر لب شهروندانی که زیر پوست خود خشم سرکوب‌شده‌ای را تلنبار کرده‌اند با تدوین یک راهبرد جامعه‌محور رقم خواهد خورد.
وضعیت اداره امور کشور ما در این سال‌ها به گونه‌ای دنبال شده است که دولت‌ها یا تمام توان اجرایی خود را به کار نگرفته‌اند و یا در ادامه مسیر خود برای حفظ قدرت و راضی نگه‌داشتن برخی افراد و نهادهای خارج از دولت از برنامه‌های خود عقب‌نشینی کرده و حتی در مواردی چرخش افکاری و رفتاری 180 درجه‌ای را رقم زده‌اند. در چنین مواردی نگاه دولت‌ها معطوف به تصمیماتی بوده که در کمیته‌های تحقیقاتی و کارشناسی اتخاذ شده است و این رویکرد سبب غفلت از جامعه و مطالبات مردمی بوده است.
دولت سیزدهم باید با نگاهی جامعه‌محور به نهادمند شدن دولت در نزد مردم کمک کند و این امر ممکن نیست مگر با رجوع به جامعه آسیب‌دیده از سیاست‌زدگی که دولت‌ها در این سال‌ها بر مردم تحمیل کرده‌اند. برای بررسی بیشتر این موضوع می‌توان دو دوره مختلف دولت روحانی را بررسی کرد، روحانی در دوره اول ریاست‌جمهوری خود در کنار تمرکز بر سیاست خارجی مسئولان اقتصادی دولت خود را از میان افراد پسندیده در جامعه و با کارنامه انتخاب کرد و نتیجه آن‌ را هم دید و توانست ثبات اقتصادی را حاکم کند، در دولت دوازدهم اما روحانی به فکر ایجاد مقبولیت نزد جریانی خاص بود که بیشتر به فکر ساختن دولتش بود تا تزریق امید و نشاط به جامعه و به همین واسطه عنان کار را رها کرد و در تله اقتصادی گرفتار آمد. او از ابتدای کار خود وزارت کشور را هم به دست افرادی سپرد که نظر جامعه رای دهنده به او را جلب نکرد و در نتیجه شاهد بودیم که در این هشت سال، روحانی در فرآیند توسعه سیاسی موفقیتی کسب نکرد.
نگاهی که اکثر روسای جمهور پس از کسب رای اعتماد از سوی مردم، دارند، پیش بردن امور دولتی بر اساس نقشه ترسیمی خودشان و اعضای کابینه است که در بسیاری موارد با وضعیت جامعه در تضاد است، کما اینکه بعضا شرایطی رخ می‌دهد که باید از برخی رویکردها عقب‌نشینی کرد و به نفع مصالح جامعه تصمیمی جدید را اتخاذ کرد. بنابراین مسئولانی که می‌خواهند زمام امور را به دست بگیرند، باید در ابعاد مختلف، نگاهی جامعه‌محور داشته باشند. تشکیل دولت قوی(پشتوانه اقتصادی) با تحمیل فشار بر مردم اتفاق مثبتی برای یک دولت تلقی نمی‌‎شود، دولت باید با ایجاد بستری برای رشد اقتصاد خرد و کلان، تمرکز بر بسط عدالت اجتماعی و زمینه‌سازی زیست آرام در جامعه به تشیید ملت قوی هم فکر کند، رویکرد دولت قوی، ملت قوی با تکیه بر برنامه‌های جامعه‌محور که مردم در راس امور باشند، سبب بهبود شرایط موجود خواهد شد.دولت سیزدهم باید اعتنا کند که حفظ مشروعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌اش محض انتخابات چهارساله نیست بلکه باید رویه‌های قانون‌گذاری و اجرایی را منطبق با اتمسفر جامعه و چگونگی شرایط شهروندان پیش ببرد تا با وجاهت اجتماعی بتواند از پاستور با جامعه ارتباط بگیرد. نگاه ژرف به مضمون جامعه می‌تواند یک مهره قوی در دستان دولت سیزدهم بسازد که با تکه بر آن حرکت‌های مثبتی را داشته باشد.