وزن مدیریت فدراسیون‌ها؛ سبک‌تر از همیشه

یادداشت‌ یک آزاده پیراکوه       @Apirakouh   مجمع کمیته ملی المپیک فارغ از همه مسائل داخلی که دارد و می‌تواند محور موضوعات مختلفی باشد؛ از این حیث اهمیت دارد که مجموعه‌ای است از مدیرانی که همه رشته‌های ورزشی را مدیریت می‌کنند. هیچ مجمع و گردهمایی در ورزش این ویژگی را ندارد اما در این جمع رؤسای همه فدراسیون‌ها (به استثنای دو سه فدراسیون که شرایط عضویت ندارند) در کنار مسئولان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش هستند و به همین خاطر می‌توان این مجمع را چکیده مدیران ورزش دانست. مجمعی که در سال‌های اخیر، وقتی شکل می‌گرفت، مجموعه‌ای بود از مدیران باتجربه و مطرح در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی که البته سال‌ها بود در ورزش هم مسئولیت داشتند. نه اینکه همه رؤسای فدراسیون‌ها و اعضای مجمع مدیران سیاسی و اقتصادی قوی‌ای بودند اما افرادی کارکشته بودند که می‌توان گفت از پستی که در ورزش مسئولیتش را بر عهده گرفته بودند، بزرگتر بودند. مدیرانی که خیلی‌های‌شان به دلایلی مثل بازنشستگی یا دو شغله بودن و در میان هجمه‌های زیاد مسئولیت خود را ترک کردند با این امید که جای‌شان را به جوان‌ترها بدهند اما از ایده‌ای که در ذهن بود تا واقعیتی که امروز در ورزش می‌بینیم، فاصله زیادی وجود دارد. زمانی چهره‌هایی رئیس فدراسیون بودند که برخی‌های‌شان تجربه عضویت در هیأت اجرایی کمیته ملی المپیک را هم داشتند اما فارغ از این مسئولیت، به بدنه مدیریت ورزش، وزن داده بودند اما امروز شرایط به سمتی رفته که افرادی مسئولیت را در فدراسیون‌ها بر عهده می‌گیرند که بیشترشان حتی توان طرح یک خواسته ساده را ندارند چه رسد به اینکه با طرح و ایده خاصی در یک جلسه حاضر شوند. این صحبت به معنای تأیید صد در صدی مدیران قبلی و رد مدیران امروز نیست اما آنچه در گردهمایی مثل مجمع کمیته ملی المپیک یادآوری می‌کند این است که هر قدم که به جلو برداشته می‌شود، سطح مدیریت ورزش در رشته‌های مختلف پایین‌تر می‌آید به طوری که در برخی از فدراسیون‌های مطرح شاهد کاندیداتوری افرادی هستیم که اصلاً مشخص نیست با چه رزومه و تجربه‌ای، مدعی ریاست این فدراسیون‌ها هستند. این روزها بازار بازدید مسئولان کمیته ملی المپیک از فدراسیون‌ها داغ شده و جالب است که در این بازدید فقط حرف پول است. نه اینکه پول مهم نباشد و حتماً فدراسیون‌ها این روزها دغدغه زیادی در بخش مسائل مالی دارند اما اینکه مجموع این نشست‌ها و بازدیدها به دریافت 300 – 200 میلیون ختم شود و مسئولان فدراسیون‌ها هم از دریافت این مبلغ خوشحال باشند؛ حکایت از کوچک شدن سقف آرزوها و خواسته‌ها در بدنه فدراسیون‌ها دارد. خواسته‌ها و ایده‌آل‌هایی که از ذهن مدیران فدراسیون‌ها شکل می‌گیرند و حالا محدود شده‌اند به رقم‌های محدود؛ آن هم بدون اینکه ایده و طرحی جان بگیرد. روزی فردی مثل احمد دنیامالی (فارغ از بعد سیاسی او) به فدراسیون قایقرانی قدم گذاشت؛ فدراسیونی که خیلی هم جایگاهی در بعد مدال‌آوری نداشت اما با حضور این مدیر برنامه بلندمدتی طراحی و اجرایش آغاز شد. پول خوبی به فدراسیون تزریق و مدیران جوان مسئولیت‌های مختلف را بر عهده گرفتند تا بعد از المپیک ریو، یکی از آنها ریاست فدراسیون را بر عهده گیرد. برنامه دنیامالی این بود که بعد از یک دهه کار، مدیرانی را تربیت کند و مسئولیت فدراسیون را به آنها بسپارد اما به خاطر مسائل مختلف که بیشتر سیاسی بود، او از سمتش برکنار شد و اجازه کار پیدا نکرد. از این دست مدیران در سال‌های قبل در ورزش بوده‌اند اما امروز در بدنه فدراسیون‌ها حضور افرادی که پشتوانه قوی مدیریتی داشته باشند؛ بسیار کمرنگ شده است و این موضوع برای حال و آینده ورزش نگران کننده است. حتماً نباید طول عمر مدیریتی مدیران سابق ورزش تا امروز ادامه پیدا می‌کرد و بی‌تردید آنها هم اشکالاتی داشته‌اند اما موضوعی که امروز می‌توان به عنوان یک مسأله از آن یاد کرد، این است که برای افرادی که خیلی‌های‌شان هم به بدترین شکل بدرقه شده‌اند، جانشینان خوبی تربیت نشده‌اند؛ مدیرانی که قد و قواره‌شان از ریاست یک فدراسیون بالاتر باشد. کوچک شدن سطح مدیریت ورزش در بخش فدراسیون‌ها باعث شده خواسته‌ها به حداقل برسد و به همین نسبت فعالیت‌هایی که برای رشد یک رشته انجام می‌شود؛ محدودتر شوند. البته این حرف به این معنا نیست که 100 درصد فدراسیون‌ها این وضعیت را دارند. حتماً هستند مدیرانی که درست در جای مناسب قرار گرفته‌اند اما تعدادشان از انگشتان دست هم کمتر است و به همین خاطر باید نگران ورزش شد؛ این را می‌توان در مجمع کمیته ملی المپیک به خوبی حس کرد. جایی که مدیران فدراسیون‌ها به عنوان اعضای مجمع حضور دارند اما منفعل و خنثی، فقط گوش می‌کنند و در مقابل حرف‌هایی که مطرح می‌شود؛ سکوت می‌کنند و در مقابل پیشنهادها فقط دست را بالا می‌برند.