روزنامه ابتکار
1395/11/07
رضا دهکی بی اغراق
انتقاد از رفتارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه، یکی از نقلهای محافل مختلف ایرانیهاست. فرقی ندارد که در تاکسی نشسته باشید یا در مهمانی، در یک کافه بحث کنید یا در شبکههای اجتماعی؛ در هر حال همواره با انتقادهای فراوانی از سوی شهروندان ایرانی نسبت به نامناسب بودن رفتارهای اجتماعی و فرهنگی ایرانیها مواجه میشوید. نکته این جاست که گویی هیچ کدام از حاضران در چنین گفتوگویی، خود را در زمره فاعلان چنین رفتارهایی نمیدانند و حساب خود را از جامعه جدا کرده و حتی به حال دیگران تاسف و افسوس میخورند. «در اتوبان کرج-تهران رانندگی میکنم. جلویم یک ماکسیمای مشکی با سه سرنشین حرکت میکند. هر سه تخمه آفتابگردان میخورند و پوست تخمه را از سه پنجره ماشین بیرون میریزند. پوستهای تخمه از هر طرف به ماشین من میخورند و در نهایت یکی از پوست تخمهها از پنجره ماشین داخل میشود و به صورتم میخورد. با چراغ زدن هم از خط سبقت کنار نمیرود. ناچارا از سمت راست سبقت میگیرم و هنگام عبور به مجموعه رفتارها اعتراض میکنم، پاسخشان فحاشی است. هنوز نمیدانم که کیلومتری جلوتر قرار است سرنشین یک 206، ته مانده لیوان چای را از پنجره بیرون بپاشد. روی ماشینی که تازه ساعتی پیش به کارواش بردهام»، «بزرگراه شهید گمنام، نرسیده به فاطمی، سر گلها، مسیر چهار بانده با یک جداکننده به دو مسیر دو بانده تقسیم میشود. سمت راستی به سمت خیابان فاطمی میرود و دیگری از یوسفآباد به سمت خیابان مطهری راه دارد. میخواهم به سمت مطهری بروم، اما در ترافیک گرفتارم. وقتی به محل جداکننده میرسم، متوجه میشوم دلیل ترافیک، تلاش برخی ماشینهاست که میخواهند از لاینهای سمت چپ، خودروهای در صف مسیر راست را پشت سر بگذراند و برای ثانیههایی جلوتر افتادن، خود را از محل جداکننده در میان خودروهایی که به سمت فاطمی میروند جا کنند و در نتیجه کسانی که میخواهند مسیر مستقیم را ادامه دهند، باید پشت سر آنها در ترافیک بمانند»، «مسیر خیابان فتحی شقاقی تا تقاطعش با خیابان ولیعصر و رسیدن به ابتدای مطهری، سه چهار چراغ قرمز دارد. مسیر در برخی نقاط باریک میشود در حدی که تنها یک خودرو میتواند عبور کند و در برخی نقاط هم در حد امکان عبور 4 خودرو پهن میشود. برخی خودروها صف ماشینهای پشت چراغ قرمز را با عبور از لاین مقابل پشت سر میگذارند و با قرمز شدن چراغ، سعی میکنند خود را در لاین قانونی جا کنند. خودروهایی که در لاین مقابل باقی مانند، مسیر خودروهایی که از روبرو میآیند را میبندند. ترافیک سر چراغ راهنمایی گره میخورد»، «چراغ قرمز فتحی شقاقی تقاطع ولیعصر 120 ثانیه است و زمان چراغ سبز تنها حدود 30 ثانیه. به اندازه 11 بار قرمز و سبز شدن چراغ پشت آن ماندهام. هر بار دو سه ماشین بیشتر رد نمیشود. چرا؟ ماشینهای حاضر در لاینهای راست میخواهند کل مسیر را بریده و به سمت چپ در خیابان ولیعصر بروند. بسیاری از خودروها خود را حتی بعد از قرمز شدن چراغ به خودروهای حاضر در میانه تقاطع میچسبانند تا عبور کنند و راه خودروهایی که چراغ سبز عبور دارند را میبندند. در این میان راه باز میشود که حرکت کنیم، خودرو جلویی حرکت نمیکند. بعد از علامت دادن با چراغ و بوق متوجه میشویم که راننده تصمیم دارد در میان ترافیک، همین جا دوبله پارک کند!»، «چراغ برای عبور ماشینها سبز است، 7 نفر عابر پیاده از راست به چپ و 6 نفر دیگر از چپ به راست خیابان عبور میکنند. عبور عابرها باعث میشود زمان عبور خودروها بگذرد و پشت چراغ قرمز بمانند. خودروهای پشت سری بوق میزنند و احتمالا فحشی هم میدهند». این چند روایت تنها بخشی از رفتارهای اجتماعی منعکس شده در شیوه رانندگی ایرانیها در تنها یک روز و مسیری یک ساعته است، آن هم در شرایطی که از رفتارهای کوچکتری مثل تغییر مسیرهای بدون راهنما، انحراف به چپ و راست به جای ترمز گرفتن در هنگام توقف ماشین جلویی، توقف ناگهانی در لاینهای میانی خیابان برای سوار کردن مسافر توسط تاکسیها و مسافرکشهای شخصی، پارک دوبل به خصوص در مسیرهای پرترافیک و .... است. هر چند این رفتارها غیرقانونی است و برای آنها جریمههایی نیز در نظر گرفته شده است، اما پلیس همیشه و همه جا حاضر نیست که بتواند قانون را اعمال کند. از سوی دیگر اعمال قانون باعث نمیشود خطر این رفتارها برای خود شهروندان و دیگران و همچنین آثار آنها بر اعصاب و روان دیگر شهروندان ناپدید شوند. چنین رفتارهایی تنها مختص رانندگی هم نیست. حتی اگر با وسایل نقلیه عمومی هم طی طریق کنید، رفتارهای بسیاری از این جنس میبینید؛ هل دادنها و تنه زدنها، بحث و جدل، آشغال ریختن، عدم رعایت بهداشت فردی و .... . شاید اگر یک بار این موارد را بشمارید و بعد برای دیگری تعریف کنید، فکر کند که پای اغراق و بزرگنمایی – و اگر طرف مسئول باشد، سیاهنمایی – در کار است، اما در تعدد دیدن این موارد در یک روز نیازی به اغراق نیست. تعدد این رفتارها از یک سو نشان از گستردگی رفتار غیر فرهنگی و ضد اجتماعی گسترده میان شهروندان ایرانی است و از سوی دیگر اگر انجام چنین رفتارهایی را به دیگر اجزای زندگی فاعلان آنها تعمیم دهیم، میبینیم که چه بخش عمدهای از مشکلات ما از همین شیوه عمل ناشی میشود. چه راه ندادن به آمبولانس باشد و چه تجمع برای سلفی گرفتن با یک حادثه. کسی که حق دیگران را در رانندگی پایمال میکند، بعید نیست در محل کارش نیز برای حق دیگران ارزش قائل نباشد و عامل فسادهای ریز و درشتی باشد که در اطرافمان میبینیم؛ از استفاده پارتی و رشوه برای امور کوچک گرفته تا یک اختلاس کلان اقتصادی. شاید این دیدگاه بدبینانه به نظر برسد، اما رفتار شهروندی میتواند بازنمای چنین شرایطی از جامعه باشد؛ شرایطی که از آن چه فکر میکنیم بدتر است. وقتی دامنه این رفتارها به روزمرگی میرسد، نشانه آن است که چقدر تجاوز به حقوق دیگران و عبور از قانون در جان شهروندان رسوب کرده و به صورت رفتاری عادی در آمده است؛ آن قدر که حتی گاه خود نیز متوجه آثار این رفتار نباشند و حتی نسبت به رفتارهای مشابه از سوی دیگران معترض و در بحثهای جمعی متاسف هم باشند. اگر از مسئولیت و البته تاثیر رفتار حاکمان بر جامعه بگذریم، واقعیت این جاست که در این موارد دیگر «کار خودشان نیست». کار ماست. کار همه شهروندان است. به نظر میرسد که پیش از هر چیز، هر غر زدن و تحلیلی باید از خودمان شروع کنیم.
سایر اخبار این روزنامه
دستیار ویژه رییسجمهوری:
امنیت در غیاب عدالت و حقوق شهروندی متزلزل میشود
یکسان سازی نرخ ارز باز هم به تعویق افتاد
دشواری های تبدیل 4 به 1
قانونگذاران و کارشناسان سیاسی روند اصلاح قانون انتخابات را بررسی کردند
دو راهی طرح و لایحه
نگاهی به حواشی اظهارات «عباس جدیدی» درباره هنرمندان
سرشاخ با شاخ بز
رضا دهکی
بی اغراق
ایران، عربستان و ترکیه در چرخه تناقض و تفاهم
تهران؛ مجهول معادله ریاض - آنکارا
نارضایتی تماشاگران تئاتر از اجراهای جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
انتخاب های نازل و چشمان کاملا
در روز هفتم پیکر 8 آتشنشان شهید از زیر آوار خارج شد
زیر ِآوار ِغم
انتقاد ابتکار از علنی شدن پرونده فرزندش
در جلسه هیات دولت اتخاذ شد
شش تصمیم هیات دولت برای کمک به واحدهای خسارت دیده از آتش سوزی ساختما
دادستان کل کشور با اشاره به حادثه «پلاسکو»:
در حوادث به جای فرافکنی به فکر مردم باشیم