خانواده ومدرسه

امان قرایی مقدم‪-‬ خانواده و مدرسه، دونهاد مهم واساسی هستند که بطور مستقیم وغیر مستقیم، بر شخصت وتعلیم وتربیت کودک تاثیر می‌گذارند. چنانکه "چارلز هورتون کولی" (Charles.H.Cooley) جامعه‌شناس بزرگ امریکایی؛ خانواده ومدرسه را دونهاد "نخستین" و"گروه اولیه" می‌داند ومعتقد است که این دونهاد تمام شخصیت فرد را زیر پروبال خود قرار می‌دهد.حتی بسیاری از روانشناسان اجتماعی چون: مالبرانش Malbranch ابراهام کاردینر (A.Kardiner)رالف لینتون (R.linton)
ژان استوتزل (Jea- Stoetzel) خانم مارگارت مید
‏(MagareMead)و دیگران با تحقیقاتی که در جوامع مختلف چون قبایل "بالی"( Bali) در اندونزی، "آراپش‌ها " (Arapesh) و "موندوگومر‌ها" (Mundugumor) و نقاط دیگر به عمل آورده‌اند، معتقدند "شخصیت پایه و اساسی" فرد (Fundamenta- basic personality) در خانواده گذاشته می‌شودوشکل می‌گیرد وهم چنین:عزت نفس، آرامش طلبی و صلح جویی، آزاد منشی، ملایمت و مهربانی و اعتدال و همچنین خشونت و پرخاشگری و موذی‌گری درخانواده بوجود می‌آید وشکل می‌گیرد.زیرا خانواده یکی از نهادهای اجتماعی است که شالوده حیات اجتماعی به آن وابسته است و علاوه بر وظایف متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روحی وروانی، نقش مهمی در انتقال ارزشها و هنجارها و میراث فرهنگی جامعه وهم چنین آموزش وپرورش واجتماعی کردن فرد را به عهده دارد و جنبه‌های ژرف و نهان شخصیت انسان، ناشی از آموزش وپرورش دردوران کودکی است.
در همین رابطه مالبرانش روانشناس اجتماعی فرانسوی معتقد است ارزش‌ها وانفعالاتی ( انفعالات: حالتی است که به دنبال هر احساس یا ادراکی به انسان دست میدهد _ اثر پذیری محسوسات ) که در دوران کودکی بوسیله خانواده بویژه مادر بر فرد تاثیر می‌گذارد در شخصیت وعزت نفس وپیش داوری‌های بعدی فرد اهمیت زیادی داشته که اثر آن در سراسر عمر باقی می‌ماند و"ژان استوتزل "روانشناس اجتماعی فرانسوی دوران کودکی را نخستین چارچوب مرجع آدمیان دانسته و معتقد است که در نگرش وعزت نفس انسان نسبت به زندگی اجتماعی سهم حتمی وقطعی ایفا می‌کند (1) ژان استوتزل، روانشناسی اجتماعی، ترجمه دکتر علیمحمد کاردان،انتشارات دانشگاه تهران ص- 82و83


جامعه شناسان وروانشناسان اجتماعی پذیرفته اندکه تولد آغاز زندگی نیست ولی می‌تواند شروع دوره جدیدی از زندگی تلقی شود.
به عقیده آنان زندگی کودک در حقیقت مدت‌ها پیش از تولد واز زمان برخورد وتلاقی مناسب سلول جنسی وتشکیل تخمک شروع می‌شود وطی مدت چهل هفته یا دویست و هشتاد روز از زندگی پیش از تولد که سلول تخم رشدمی کند رشد جنین تحت تاثیر مجموعه شرایط محیطی و بدنی مادر قرار می‌گیرد. رابطه مادر و جنین آنقدر نزدیک و مهم است که گفته‌اند طی همین مدت نسبتا کوتاه آنچه برای جنین رخ می‌دهد به مراتب مهمتر و شگفت انگیز‌تر ازمجموعه حوادثی هستندکه به‌طور متوسط طی هفتاد سال زندگی از تولد ممکن است برای یک انسان پیش آمد کند. ژان استوتزل – همان –ص-81تا96 همچنین روانشناسان اجتماعی،معلوم کرده‌اند که حالات روانی و روحی مادر، وضعیت خانواده از نظر اقتصادی، رفتار اطرافیان، نا بسامانی خانوادگی، استفاده از مشروبات الکلی، دخانیات، قمار، عصبیت‌ها، بی‌خوابی‌ها و از همه مهمتر هیجان مادر در دوران بارداری و..... همه عواملی هستند که نه تنها در هوش و عقب زندگی ذهنی کودک موثرند، بلکه شخصیت او را در سراسر زندگی تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.
علاوه بر این جرم شناسان وجامعه شناسان کیفری، نیز روشن کرده اند که عومل مذکور در ایجاد جرم و بزهکاری نیز موثرند (دکتر رضامظلومان جامعه شناسی کیفری چاپخانه خرم 1351 ص 2و 21
هم چنین گفته شده اطفالی که لب شکری هستند وسقف دهانشان شکاف دارد به علت هیجان‌های مادر در دروران بارداری است (دکتر ابراهیم هاشمی روانشناسی عقب‌مانده ذهنی انتشارات دانشسرای عالی – ص2 )
بعد از تولد اولین محیطی که کودک با آن مواجه می‌شود خانواده است. طبیعی است که هر چه این دوران با مراقبت و مهر ومحبت بیشتری به همراه باشد ارضاء کننده‌تر است (5) نرمان - مان -روانشناسی - ترجعه محمود ساعتچی - امیرکبیر 1368 ص- 473تا476
به نظر" آنتونی گیدنز " ( Anthony Giddens)
جامعه شناس بزرگ رابطه بین کودک ومادر طی مراحل زندگی ازچنان اهمیتی برخوردار است که بر طبق تحقیقات اگر این رابطه به هر طریقی آسیب پذیرد نتایج وخیمی می‌تواند به بار آورد چنانکه تحقیق " جان بولبی" (Joh- Bowlby 1951)
نشان می‌دهد کودک خردسالی که رابطه نزدیک وسر شار ازمحبت بامادرش را تجربه نکرده درمراحل بعدی زندگی از آشفتگی‌های مهمی شخصیتی رنج می‌برد به ویژه کودکی که مادرش اندکی پس ازتولد می‌میرد دچار اضطراب‌هایی می‌شودکه اثر درازمدت بر شخصیت بعدی او می‌گذارد که این نظریه به عنوان "نظریه محرومیت ازمادر" معروف شده است. همچنین مدارک وشوهد قابل ملاحظه‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد کودکان فاقد دلبستگی عاطفی پایدار، دردوران کودکی، دچار عقب ماندگی زبانی و فکری بوده و بعد‌ها در ایجاد روابط نزدیک وبادوام با دیگران با دشواری روبرو می‌شوند که تغییر این ویژگی به تدریج بعداز سن حدود شش تا هفت سالگی، دشوار‌تر می‌شود (آنتونتی کیدنز – جامعه‌شناسی – نشر نی - 1381
ص- 95و96)
از نمونه‌های دیگر بررسی‌هایی است که توسط خانم "مارگرت مید "بر روی "آراپش ها" وهمسایه آنها "موندو گومورها"‌ها در"گینه جدید" به عمل آمده نشان می‌دهد که" آراپش‌ها" از آن جهت به ملایمت و مهربانی معروفند که بچه‌های خود را به‌مدت طولانی و زود به زود شیر می‌دهند. هنگام شیر دادن آنها را نوازش می‌کنند و باملایمت برای آنها زمزمه‌های محبت‌آمیز، می‌خوانند و بانوازش و مهربانی کودکان خود را می‌شویند و تمیز می‌کنند.
برعکس آنها "موندوگومور‌ها" از آن جهت به پرخاش‌جویی و موذی‌گری معروف هستند که نه تنها به کودکان بسیار کم و با فاصله شیر می‌دهند وآنها را بسیار زود از شیر می‌گیرند.بلکه در این کار خشونت می‌ورزند. به کودک ایستاده شیر می‌دهند وشیر دادن انها بدون هیچ گونه نوازشی انجام می‌گیر د و با خشونت و بد رفتاری کودکان را می‌شویند و تمیز می‌کنند. استوتزل – همان – ص- 83و84
نمونه دیگر ی که بازهم در باره تاثیر اعمال مادر در دوران کودکی به عمل آمده به خوبی اهمیت این دوره را در نگرش، رفتار وزندکانی فرد، نشان می‌دهد تحقیقی است که تو سط " ژوفری گورر" (GeoffreyGorer) بر روی قنداق کردن که نزد دهقانان روسیه مرسوم است وابتدا " بقراط " در باره اهمیت آن سخن گفته ممکن است که کودک را سلطه پذیر، خشن، عصبانی، مستبد وزورگو بار آورد ژان استوتزل – همان ص- 83
اینها ودهها نمونه دیگر نشان می‌دهد که شیوه‌های گوناگون رفتار خانواده بافرد دردوران کودکی عامل اولیه تجربه اجتماعی او از زندگی وتعلیم وتربیت است. همین یادگیری دردوره کودکی است که فرد را برای جذب فرهنگ به صورتی که باید در آینده انجام گیرد آماده می‌کند. لیکن شروع مناسبات به معنی اخص کلمه فقط هنگامی میسر است که کودک سخن گفتن، راه رفتن و واکنش کردن را آغاز می‌کند چه به‌نظر روانشناسان اجتماعی ومتخصصان آموزش و پرورش این مرحله از زندگی،درتشکیل شخصیت آدمی، نقش اساسی دارد.
بنابر این تشکیل شخصیت اساسی درکودک، به‌طورکلی در ابتدا بر عهده خانواده وسپس مدرسه است. به همین جهت است که جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی معتقدند؛ روابط نخستین که در خانواده وسپس مدرسه صورت می‌گیرد رابطه‌ای است عمیق و دامنه دار که تمام شخصیت فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و روابط بعدی که
اصطلاحا "روابط دومین " نامیده می‌شود تنها بخشی از شخصیت فرد را شامل می‌شود. به عبارت دیگر آنچه راکه فرد در سالهای بعد انتظار داریم باید نهال آن را درخانواده وبعدهم مدرسه بکاریم وآبیاری وپرورش دهیم.چه به‌قول سعدی: هرکه در خردیش ادب نکنند /دربزرگی فلاح ازاوبرخاست/ چوب‌تر را چنانکه خواهی پیچ / نشود خشک جز به آتش راست.موفق باشید ان‌شاءالله