ضرورت رویکرد تعاملی نهادی کنش‌گران نظام وکالت

جلال الدین شیرژیان‪-‬ محققان از اواخر دهه 1980 م. برای بررسی تاثیرکارکرد شبکه‌های متشکل از بازیگران عمومی و خصوصی در فرایندهای سیاست‌گذاری و حکمرانی، بر نقش موثر شبکه‌ها در خط‌مشی‌گذاری‌ها متمرکز شده‌اند. در این روند با کم‌رنگ‌شدن نقش محوری «دولت» بر جایگاه قوی و مستقل «نهادهای مدنی» و«بخش خصوصی (بازار)»تاکید شده و با تبیین هنجارهای جدید در نحوه توزیع قدرت و ایجاد هماهنگی میان اضلاع این مثلث در ساختار شبکه‌ای آن تحول ایجاد نمودند. بدین ترتیب شبکه‌های خط مشی‌گذاری از مفاهیم جدید در حوزه نظری شیوه حکمرانی و رابطه میان مردم و حکومت قابل بررسی است که از طریق مجموعه‌ای از روابط منسجم با ماهیتی غیرسلسله‌مراتبی، همکاری را بهترین راه دستیابی به اهداف و منافع مشترک می‌داند.
با عنایت به ضعف‌ها و کاستی‌های آشکار ساختارهای سلسله‌مراتبی و عدم پاسخ‌گویی بوروکراسی عریض و طویل دولتی و ناتوانی شدید آن در ارائه خدمات عمومی و عدم انعطاف لازم در حل موضوعات مبتلابه، اتخاذ رویکرد شبکه‌ای را می‌توان فرایندی موثر در گردآوری گروه‌های ذینفع در جهت مشارکت و هم‌کاری حداکثری کنشگران در رفع نارسایی‌های موجود دانست که با همسو نمودن خواسته‌های ذینفعان، اعتماد و اطمینان میان بازیگران را افزایش داده و هماهنگی افقی بین بخش‌های دولتی و خصوصی را فراهم می‌آورد. لذا سازوکار موثر موجود در رویکرد شبکه‌ای به عنوان شکل خاصی از حکومت‌داری، به خوبی توانسته با جایگزین نمودن خود بر الگوهای حکمرانی سلسله‌مراتبی و بازار، مزیت‌های بیشتری را به نمایش گذارد.
از آن جایی که در ساختار اجتماعی شبکه‌ای افراد«بازیگران عقلایی» هستند که به منظور تحقق ترجیحات و منافع خود ملزم به همکاری و تعامل با یکدیگر شده‌اند لذا آنان شبکه‌ها را مبتنی بر وابستگی منافع مشترک دیده و با پیوندهای ساختاری با ذی‌نفعان، به عنوان عامل اثرگذار بر ستادهای خط مشی‌گذاری، خود را دخیل در اتخاذ تصمیمات می‌دانند. در چنین رویکردی دیگر توزیع قدرت یکسویه و متمرکز نیست بلکه میان مراکز متعدد تقسیم شده و دولت‌ها نقش برتر را برعهده دارند، آنان با رویکرد تعاملی - نهادی و همکاری با شبکه‌ها، در جهت تحقق تعادل و توازن میان مشارکت کنشگران، نیروهای اجتماعی را بسیج کرده و بر تنظیم چارچوب‌های سازمانی و تدوین مقررات مناسب برای تسهیل تعاملات، متمرکز شده‌اند.
اینک در دوره توسعه قضائی و حرکت در مسیر تحول نظام وکالت، با عنایت به اقدامات مفید و ارزشمند صورت پذیرفته اخیر نظیر ابلاغ دو سند کم نظیر «امنیت قضائی» و «تحول قضائی» به عنوان مبنای عمل قوه قضائیه، شایسته است در راستای «طرح مخرب کسب و کار تلقی شدن وکالت» در سایه تقارب دو نهاد وکالت با ایجاد هم‌افزایی میان اعضاء و تمسک به تفکر شبکه‌ای ضمن ایجاد وفاق و همدلی میان کنشگران نظام وکالت، زمینه‌های کارآمدی را برای تعامل سازنده و مشارکت موثر با مسئولین توسعه خواه قوه قضائیه و نمایندگان محترم مجلس فراهم آوریم. پرواضح است که دامن زدن به اختلافات گذشته و تضعیف تحقق ساختار شبکه‌ای میان اعضای جامعه وکلای دادگستری جز لطمه به روند اصلاحات و ایجاد خلل به فرآیند تحول نظام وکالت حاصلی در پی نداشته و اساسا به مصلحت اعضای فرهیخته این نهاد مهم مدنی نیست.