چالش پیری جمعیت با شعار درمان‌پذیر نیست

بررسي شرايط و اوضاع کشور در طي سال‌هاي گذشته نشان مي‌دهد که ما با وصف برنامه‌ريزي و وعده‌هايي که سال‌ها پيرامون آن شعار داده و تدوين کرده‌ايم در بسياري از موارد مانند امور فرهنگي، اقتصادي، صنعتي، علمي، بهداشتي و آموزشي يا موفقيتي نداشته‌ايم يا آنکه موفقيت چندان در اين روابط چشمگير نبوده است. براي ايجاد يک جامعه متعادل، قانون اساسي و همچنين قوانين عادي براي حاکميت تکاليف مشخصي پيش‌بيني نموده است که آموزش، بهداشت، بهداشت رايگان، ايجاد اشتغال، حمايت از خانواده‌ها و ايجاد امنيت اقتصادي و اجتماعي از آن جمله است. تا اينجاي قانون اساسي ما مشحون از اين تکاليف و وظايفي است که براي مديران کشور مقرر شده است. بحث حمايت از خانواده و فرزندان آنها از جمله مباحثي است که در اکثر نظام‌هاي سياسي جهان به گونه‌اي داراي پشتوانه فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي است که اصولا جامعه خود را در کنار خانواده قرار داده با ارائه انواع کمک‌هاي مادي و معنوي از آموزش مجاني، بهداشت و درمان رايگان، تهيه مسکن، تسهيل ازدواج، برقراري اشتغال يا تامين اجتماعي، امنيت لازم و احساس امنيت را براي مردم به‌گونه‌اي فراهم مي‌کند که خانواده‌ها با فراغ بال و با اين احساس که اگر صاحب فرزند شوند جامعه از آنها حمايت مي‌کند، مبادرت به فرزندآوري نموده و حتي در بعضي از کشورها ما شاهد آنيم که زوج‌هاي جوان بيش از دو يا سه فرزند به‌دنيا آورده‌اند. متاسفانه در کشور ما هيچ‌يک از اين عوامل صرف‌نظر از دلايل داخلي و خارجي آن، جنبه عيني و اجرائي به گونه‌اي که موثر باشد به خود نديده است، بلکه برعکس جامعه جوان ما امروز براساس برخي گمانه‌زني‌ها به سمتي حرکت مي‌کند که در چند دهه آينده از لحاظ نصاب سني جمعيت از جمله کشورهاي پير خواهد شد. ارزيابي دلايل اين پديده و استخراج نتايج عيني و آماري چندان با مشکل مواجه نخواهد بود زيرا با وصف اينکه بسياري از مسئولان کشور فرزندآوري را به عنوان يک وظيفه شرعي، ديني، ملي، ميهني اعلام نموده يا برخي از افراد در چارچوب اين مصداق که روزي را خدا مي‌رساند، سعي در هدايت افراد به فرزندآوري داشته‌اند، بدون آنکه به اين مطلب عنايت شود که پيش‌زمينه فرزندآوري مترتب بر وجود زمينه‎هاي اقتصادي و اجتماعي است که جامعه ما از اين لحاظ با مشکلات عديده‌اي مواجه است که مي‌توان به طور خلاصه به اين عوامل اشاره نمود. اولا، به دليل مشکلات اقتصادي، بيکاري، نداشتن مسکن، نداشتن درآمد کافي، امکان ازدواج براي جوانان بوجود نمي‌آيد تا فرزندآوري مشروع نتيجه آن شرايط باشد. آناني هم که ازدواج کرده‌اند، به دليل تورم بحراني در کشور حتي اداره يک فرزند و تامين آن برايشان مقدور و ميسور نيست. به همين دليل ما با چند پديده جانبي با اين مورد مواجهيم. امروز بسياري از جوان‌ها زندگي مجردي دارند، ازدواج سفيد متداول شده است و فرزندان ناشي از روابط جنسي اين دو گروه عمدتا سقط مي‌شوند و لذا به دليل ازدياد سقط جنين، قانون مجازات اسلامي که يک زمان تحت تاثير فتاوي مشهور سقط جنين داراي روح را داراي مستوجب مجازات قصاص مي‌دانست، امروز صرفا با بحث پرداخت ديه به نوعي اعمال برخي از موازين شرعي را به محاق تعطيل کشانده است.
ادامه صفحه 9