نعل وارونه لورنس!

مسعود سلیمی- لورنس عربستان کار تحسین‌برانگیز، به تعبیری شاهکار فیلمساز برجسته بریتانیایی دیوید لبن را اگر امروز یعنی پس از 55 سال که از ساختش می‌گذرد، یک بار دیگر ببینیم، دست‌کم به بخشی از آنچه امروز دعوای چندضلعی شیوخ خلیج‌فارس را توجیه و مستند می‌سازد، پی می‌بریم.
هنگامی که توماس ادوارد لورنس، افسر ارتش بریتانیا با علاقه فراوان و اطلاعات زیادی در زمینه سیاست و فرهنگ خاورمیانه به عنوان رایزن نظامی در هنگامه جنگ جهانی اول از سوی لندن برگزیده می‌شود تا رهبران عرب سرزمین حجاز را که تحت تسلط امپراتوری رو به زوال عثمانی قرار داشتند علیه ترک‌ها و امپراتوری آلمان متحد کند، تنها به دلیل مسایل جنگی، یعنی نبرد متفقین علیه متحدین نبود بلکه همان‌گونه که تقسیم‌بندی‌های برآمده از قرارداد ورسای هم گواهی می‌دهد به طور خاص لندن هدف استراتژیک بلندمدتی را در سر می‌پروراند که جدا از اختلافات سرزمینی، به بهره‌برداری از منابع نفتی خاورمیانه هم
مربوط می‌شد.
لورنس عربستان غیر از جذابیت سینمایی‌اش به گونه‌ای مفید و منحصر شکل‌گیری تاریخی کشوری که امروز به پادشاهی عربستان معروف است را هم به نمایش می‌گذارد.


در سال‌های آغازین دهه 70، مصادف با نزول قدرت استعماری بریتانیا در خاورمیانه و در شرایطی که ایران در راه ابرقدرتی منطقه گام‌های بلندی برمی‌داشت، طرح اتحاد شیخ‌نشین‌های کوچک حوزه خلیج‌فارس به اجرا درآمد که در این بین قطر که نزدیک به 12 کیلومتر وسعت داشت در این مجموعه قرار گرفت تا جایی که امروز به تنهایی در تمام زمینه‌ها با توجه به ثروت عظیم گازی خود به‌عنوان یک پای روابط و تنش منطقه‌ای و جهانی قد علم کرده است.
زمانی که لورنس عربستان منطقه را مثل کف دستش می‌شناخت و لندن می‌دانست که سقوط امپراتوری عثمانی گریزناپذیر است و شرایط برای بهره‌برداری مناسب است، هیچ‌کدام نه لورنس و نه اتاق فکر لندن، آیا می‌دانستند در سال‌های واپسین هزاره سوم میلادی، با روی کار آمدن شیخ جوانی در قطر از رگ و ریشه همان قبایل سرزمین حجاز، اینک قرار است برخلاف گذشته به آتش زیر خاکستر جاه‌طلبی‌ها و اختلافات شیوخ دامن زده شود!
دعوای چند ضلعی شیوخ عرب، جدا از منظر تاریخی، از اهمیت استراتژیک فراوان و خطرناکی برای منطقه هم برخوردار است چراکه با ترک برداشتن اجماع ریاض، نقشه راه خاورمیانه در خطر فروریزی قرار می‌گیرد.
اگرچه قطر در دوران شیخ حمد هم با عربستان مشکل داشت اما از زمانی که شیخ تمیم جوان، پدر را محترمانه خانه‌نشین کرد، بلندپروازی‌ها و سیاست چندگانه دوحه، نوعی ناشی‌گری و بی‌ثباتی منطقه‌ای و جهانی به خود گرفته است.
در جهان بدون مرز امروز و در حالی که خاورمیانه مانند بمب ساعتی، هر لحظه کره خاکی را به ویرانی تهدید می‌کند و از آنجایی که قطر هیچ گاه و هرگز بدون یار و یاور متعدد و متضاد، یارای قد علم کردن ندارد و در نهایت با توجه به «قاعده بازی» در صورت ادامه دعوای شیوخ خلیج‌فارس، بازیگران منطقه از مسکو و تهران و آنکارا گرفته تا لندن و واشنگتن در کنار مصر و امارات و ... وارد میدان خواهند شد؛ شرایطی که بی‌تردید به سود صلح در خاورمیانه نخواهد بود.
massoudmehr@yahoo.fr