خطر ارزپاشی برای تولید


علی سعدوندی

تحلیلگر اقتصادی

مهمترین مشکلی که اقتصاد ایران طی ۵۰ سال گذشته با آن مواجه بوده، بکارگیری ناصحیح منابع حاصل از فروش نفت است؛ چراکه سیاستگذاران و دولتمردان از درآمد نفتی به عنوان دینامیت برای تخریب اقتصاد استفاده کردهاند و روشی که کشورهای دنیا در هزینهکرد درآمدهای نفتی خود مورد استفاده قرار میدهند را پیاده نمیکنند از این نوع هزینهکرد درآمدهای ارزی کشور، در ادبیات اقتصاد به عنوان نفرین منابع یاد شده است؛ یعنی منابع ارزی که میتواند در داخل کشور منجر به ایجاد ارزش افزوده و رشد بیشتر اقتصادی شود، در خدمت بخش واقعی اقتصاد قرار نمیگیرد و صرف واردات بیهدف میشود. اینکه درآمد ارزی، صرف واردات شود به این معناست که دولت در جایی به کالاهای خارجی که قابلیت تولید دارند، یارانه میدهد؛ در حالی که تولیدکننده داخلی قابلیت تولید آن کالا را دارد. این وضعیت به بیماری هلندی معروف است که یک سر دیگر آسیب شکل گیری این بیماری، صنعت زدایی است؛ به این معنا که درگیری اقتصاد ایران با این بیماری، تولید ملی را زمینگیر و ناتوان در رقابت میکند. با توجه به همه این موارد، افزایش درآمدهای نفتی نباید منجر به ارزپاشی جهت کاستن از نرخ ارز و واردات شود. اگر درامد نفتی افزایش یافته باید صرف توسعه زیرساختها و تکمیل پروژههای عمرانی و تشکیل سرمایه ثابت شود؛ یعنی همان کاری که نروژ با درآمدهای نفتی خود انجام میدهد و آن را صرف سرمایهگذاری کرده و از آثار مثبت آن به نفع منافع ملی و تولید داخلی بهرهبرداری میکند. بی شک منافع حاصل از ورود ارزهای خارجی به کشور باید در کل اقتصاد ایران پخش شود؛ چراکه در غیر این صورت به تولید صدمه خواهد زد؛ اما تنها مسیری که سبب حمایت از تولید و رقابتی تر شدن کالاهای ایرانی در بازارهای داخلی و خارجی خواهد شد، بکارگیری این منابع در توسعه زیرساختهاست. بنابر این توصیه مؤکد به دولت، اجتناب از ارزپاشی است؛ چراکه این سیاست ظرف ۵۰ سال گذشته در اقتصاد ایران همواره آثار مخربی داشته است. اگر دولت از محل افزایش درآمد نفتی، اقدام به ارزپاشی کرده و نرخ ارز را پایین بیاورد، مجدد شرایطی که پس از برجام از سوی مردم و طبقه متوسط جامعه تجربه شد، بروز خواهد کرد؛ به این معنا که وضعیت معیشت مردم بهتر نخواهد شد بلکه تنها قشر محدودی از کشور بهبود را تجربه خواهند کرد اما در عوض، تولید داخلی در حوزههای مختلف صنعتی که طی امسال با واقعی شدن نرخ ارز، جان گرفته و شاهد افزایش چشمگیر آنها بودیم، بار دیگر زمین خواهند خورد. باید توجه داشت که ارزپاشی به منظور کاستن از قیمت ارز، منجر به فشرده شدن مجدد نرخ ارز خواهد شد که یک اشتباه سیاسی از سوی دولت است؛ برداشت دولت این است که کاهش نرخ ارز میتواند شرایط اقتصادی را در آستانه انتخابات بهبود ببخشد؛ در حالی که این صرفاً یک نگاه عوام فریبانه است که متأسفانه دولت در حال حرکت به سمت آن است. از سوی دیگر بسیاری از صنایع کشور با توجه به واقعی شدن نرخ ارز، علیرغم شدیدترین تحریمها رشد کردند و نباید با کاهش دستور نرخ ارز از طریق ارزپاشی، فرصت شکوفایی را از صنایع داخلی سلب کنیم.