روزنامه آرمان ملی
1399/12/26
اروپا دنبال لغو تحريمهاست؛ برخلاف آمريكا
آرمان ملی- محمدهادی علیمردانی: در روزهای اخیر صحبتهایی درباره عمل نکردن اروپا به تعهدات خود در قبال برجام به میان آمده است اما با وجود فشارهای آمریکا و تحریمهای ثانوی این کشور، عملا امکان انجام مبادلات بانکی با ایران وجود ندارد. دولت بایدن نیز تحت تاثیر فشارهای ایران مبنی بر کاهش تعهدات برجامی قرار نگرفته است. این موضوع در کنار اختیارات ناچیز دولت در حوزه سیاست خارجی، اجازه نمیدهد تا دولت دوازدهم را در زمینه مشکلات موجود در روابط بینالمللی مقصر بدانیم. در همین راستا «آرمان ملی» گفتوگویی با یوسف مولایی، کارشناس حقوق بینالملل داشت که در ادامه میخوانید. در روزهای اخیر اظهارنظرهای بسیاری پیرامون عمل نکردن به تعهدات برجامی از سوی اروپاییها مطرح شده است این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟ قرار بود اروپاییها تمام تحریمها را لغو کرده و با ایران وارد مناسبات عادی تجاری و اقتصادی شوند اما با توجه به تحریمهای ثانویه آمریکا، با وجود همه تلاشهایی که از سمت آمریکاییها انجام شد، موفق به عبور از سد تحریمها نشدند. بنابراین با اینکه اروپاییها خواست و اراده لازم را داشتند، دو بار تلاش کردند تا کانال مالی مخصوص ایران را راهاندازی کنند، حتی در خصوص معاملات نفتی میان ایران و اتحادیه اروپا مذاکراتی صورت گرفت و اراده سیاسی برای انجام تعهدات برجامی از خود نشان دادند، اما به دلیل فشارهای آمریکا و تحریمهای ثانویهای که از سوی این کشور برای شرکتهای اروپایی طرف معامله ایران قرار داده میشد، نتوانستند راهی برای انجام تعهدات خود پیدا کنند. به همین سبب سخنانی که درباره عمل نکردن اروپاییها به تعهداتشان مطرح میشود، درست بوده و اروپاییها نیز با وجود اراده زیادی که داشتند، به دلیل فشارهای بسیاری که آمریکا به آنها وارد کرد، موفق به انجام تعهدات خود نشدند. مصادیــقی از تلاش اروپا برای انجام تعهداتش در قبال ایران وجود دارد؟ بنا بود کانال مالی راه اندازی شود، در حوزه اینستکس فعالیتهایی انجام شد تا خطی مالی برای ایران در نظر گرفته شود. بنا بود قانونی که قبلا در قبال تحریمهای کوبا اجرا میشد تا از شرکتهای داخلی خود حمایت کنند و تحریمهای آمریکا را در داخل اروپا اجرا نکنند، برای ایران نیز در نظر گرفته شود. در سال گذشته اخبار متعددی از این دست منتشر شد و تمامی اقدامات اروپا به صورت مکتوب مخابره شده است. اروپا عملا نشان داد که به دنبال انجام اعمالی در راستای لغو تحریمها است که شاید مهمترین آن در نظر گرفتن کانال مالی ویژه برای مبادلات مالی با ایران بود اما تمامی این تلاشها به سدهای محکمی برخورد کرد. علت عملی نشدن این تصمیمات آن بود که اقتصاد دنیا تا حد قابل قبولی تحت تاثیر قدرت مالی و عملیاتی آمریکا قرار دارد. برجام تعهداتی را برای طرفین به همراه داشته است و به تبع باید در کنار این تعهــدات ضمانت اجرایی نیز وجود داشته باشد. حالا که تعهدات اروپاییها به هر دلیل عملی نشده است، آیا ایران توان پیگیری مطالبات خود در سطح بینالمللی را دارد؟ نه! در برجام برای حل و فصل اختلافات مکانیسم ماشه در نظر گرفته شده و ایران باید همان مسیر را پیگیری کند. به اضافه اینکه ضمانت اجراها در برجام چندان به سود ایران قوت نداشت. ایران حداکثر میتواند تعهدات برجامی خود را مرحله به مرحله کاهش دهد. در صورت انجام همین اقدام نیز با اعتراض اعضای برجام مواجه میشود. لذا نمیتوانیم به مرجعی خارج از محل اختلاف برجام، ماده 36 و 37، مراجعه کنیم. با این حساب بایــد حرف اصولگرایان درباره کل معاهده برجام بر این مبنا که برجام معاهده خوبی نبود را بپذیریم؟ به هر حال برجام ایدهآل نبود. البته برجام هم معاهده نشد، زیرا تشریفات حقوقی معاهده را طی نکرد اما ما میتوانستیم در موازنه قدرت برای برجام بار حقوقی تعریف کنیم اما موازنه قدرت به نفع ایران نبود. ما تحت فشار تحریمها بودیم و آمریکا آسوده از این موضوع، فشارهایی را به ما وارد میکرد. بنابراین ما در موضع برابر قدرت نبودیم که بتوانیم یک موازنهای میان حقوق و تعهدات طرفین در برجام ایجاد کنیم. اصولگرا یا غیر اصولگرا خود ما نیز گفتیم که متن برجام کامل نیست و نقدهای بسیاری انجام گرفت اما اگر بخواهیم منصفانه برخورد کنیم، باید برگردیم و ببینیم که تا چه حد قدرت داشتهایم. آیا به اندازه واحد قدرتی که در اختیار شما بوده موفق به تنظیم سند شده یا کمتر از آن را پذیرفتهاید؟ از نظر من ما تا حدی که قدرت داشتیم توانستیم به نسبت قدرت ایران، سند برجام را متوازن تعریف کنیم. زمانی که 5+1 ماده 36 و 37 یعنی مکانیسم ماشه را قرار دادند، مکانیزم ماشه به نفع ایران عمل نمیکرد. نفوذ آمریکاییها در اقتصاد و تجارت جهانی بسیار بالاتر از ما است و اگر تمام دنیا یک کشور را تحریم کنند ولی آمریکا تحریم نکند، آن کشور میتواند به مناسبات مالی خود با دنیا ادامه دهد اما در نقطه مقابل اگر آمریکا کشوری را تحریم کند و همه کشورهای دنیا با آن روابط داشته باشند، کشور مورد بحث تحت فشار قرار میگیرد. قدرت اقتصادی و عملکردی آمریکا با هیچ کشوری در دنیا قابل مقایسه نیست. فرمودید برجام معاهده نبود. لطفا علت این امر را بیشتر توضیح دهید. چرا برجام معاهده نبود؟ طبق حقوق بینالملل و کنوانسیون حقوق معاهدات وین 1968، معاهده متنی است که تنظیم شده، در دبیرخانه سازمان ملل ثبت شده، کتبی باشد و تابع حقوق بینالملل باشد. برجام حتی امضا هم نشده و بخشی از قطعنامه 2231 شد. اگر معاهده بود، باید مجلس ایران و معمولا همه مجالس کشورهای طرف معاهده آن را مصوب میکردند و این شرط نیز محقق نشد. اما مجلس ایران که برجام را امضا کرد. مجلس ایران آن را به عنوان یک کنوانسیون یا معاهده امضا نکرد و تنها آن را تایید کرد. چرا معاهده بودن برجام از سوی همه مجالس کشورهای مختلف تایید نشد و در کشورهای 5+1 به تصویب نرسید؟ آمریکاییها در آن زمان با این امر موافق نبودند اما قوه مجریه نمیخواست دست و بال خود را ببندد و آن را به کنگره ببرد، زیرا امکان داشت مورد موافقت کنگره قرار نگیرد. زمان برای دولت وقت آمریکا اهمیت بالایی داشت. دولت اوباما میخواست برجام در زمان کوتاهی مورد موافقت قرار بگیرد، زیرا اگر روی دست اندازها قرار میگرفتند، ممکن بود کنگره آمریکا کار را سخت کند. سایر کشورها نیز همین ملاحظات را داشتند. بــا توجه به شرایطی که پس از ریاست جمهوری بایدن حاکم شد، آیا میتوان این امید را داشت که بازگشت به برجام انجام بگیرد یا مسأله ایران به طور کلی اولویت آمریکا نیست؟ تا جایی که اطلاع دارم، اولویت آمریکا ایران نیست اما چون بخشی از تیم سیاست خارجی، امنیتی و حتی اقتصادی دولت بایدن، همان تیم دولت اوباما هستند که در مذاکرات هستهای بوده، و با موضوع هستند و علاقهمند به احیای آن هستند، امیدی وجود دارد. با این حال تا زمانی که مشکلاتی که پیش آمده، آمریکاییها تعهدات خود را انجام ندادهاند، از برجام خارج شدهاند و سایر مسائل حل نشود، خست است که بگوییم برجام میتواند دوباره احیا شود. ایران به حق و از روی منطق میگوید آمریکا تعهدات خود را انجام نداده و به ایران نیز خسارت وارد شده است، باید آمریکا اول بیاید، تعهدات خود را اجرا کند، یعنی تحریمهایی که ترامپ مجددا در دستور کار قرار داد را لغو کند و پس از آن میتواند وارد برجام شود، در حالی که آمریکاییها نیز در طرف مقابل شرط کردهاند که باید اول ایران تعهدات خود را انجام دهد و اقداماتی که در چند ماه گذشته بنا بر تاکید مصوبه مجلس انجام شد، مانند فعالیتهای هستهای خود را از نظر غنیسازی، ذخیره اورانیوم، فعال کردن نسل جدیدی از سانتریفیوژها و هم محدود کردن سیستم نظارت آژانس با به تعویق در آوردن پروتکل الحاقی، به تعهدات متن برجام بازگردد. لغو همه این اقدامات بخشی از مطالبات آمریکا است تا ایران به برجام بازگردد و پس از آن آمریکا نیز تعهدات خود را انجام دهد. به دلیل اختلافات بسیار میان دو طرف، نمیتوان به این سادگی انتظار داشت که به نتیجه برسیم. دولت آقای روحانی تلاش خواهد کرد که مسیر را هموار کرده و فضای مناسبی برای احیای برجام به وجود بیاورد اما این امر به دلیل زمانبر بودن در دولت ایشان محقق نخواهد شد. اگر بخواهیم خوشبین باشیم، باید برای احیای برجام و رفع مشکلات سر راه آن بین 6 ماه تا 1 سال صبر کنیم. چند ماهی نیز از تصویب قانون لغو تحریمها از سوی مجلس میگذرد. اقدامات مجلس مبنی بر لغو پروتکل الحاقی و کاهش تعهدات برجامی ایران آیا تا کنون توانسته بازخوردهای مثبتی از سوی طرف آمریکایی به همراه داشته باشد یا ایران با انجام این اقدامات متضرر شده است؟ استراتژی ایران آن است که از ابزارهای موجود برای وارد کردن فشار به آمریکا ایجاد کند و اهرمی برای تحت فشار قرار داد آنها در اختیار داشته باشد. این اهرم نیز برای وادار کردن آمریکا به انعطاف نشان دادن در مواضع خود است. این اقدام قطعا با مطالعه صورت گرفته و ممکن است در کوتاه مدت اثراتی داشته باشد. اروپاییها نیز اقدام ایران را جدی گرفته اند و تا حدی بر سرعت دیپلماسی خود در متقاعد کردن افزودند اما تیم آقای بایدن به نحوی عمل میکند که به نوعی تحت تاثیر اهرم فشار ایران، یعنی مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت، قرار نگیرد. ایالات متحده نشان داده، تحت تاثیر این فشارها قرار ندارد. آقای مولایی! ما در سال پایانی دولت تدبیر و امید قرار داریم و در سال آتی نیز دولت به طور کامـــل ایفای نقش نخواهد کرد. عملکرد و اقدامات دولــت آقــای روحانی در زمینه سیاست خارجی طی سال 99 را چگونه ارزیابی میکنید؟ پاسخ دادن به این سوال دشوار است، زیرا شما باید اختیارات دولت را دقیق و در چارچوب نظام سیاسی ما تعریف کنید و ببینید چند واحد اختیار برای دولت در سیاست خارجی وجود دارد. جدا از این نکته، فضای سیاسی که در چارچوب قانون اساسی وجود دارد، نیز باید مورد بررسی قرار بگیرد. از همین رو نمره دادن به دولت کار بسیار سختی است، زیرا ما مانند کشورهای توسعهیافته تفکیک قوا به مفهومی که کشورهای توسعهیافته اجرا میکنند، نداریم. به این صورت نیست که دولت توانایی و اختیار کامل را در سیاست خارجی داشته باشد. نهادهایی مانند شورایعالی امنیت ملی و سایر نهادها هستند که دولت باید با آنان همسو باشد، زیرا به صورت مستقل نمیتواند سیاست خارجی را طراحی کرده و به اجرا بگذارد. از همین رو نمیتوان به عملکرد دولت که تحت تاثیر نهادهای مختلف وجود دارد، نمره داد. مشابه نظر شما را مدتی پیش وزیر امور خارجه ایران نیز مطرح کردند و اختیارات خود در سیاست خارجی را صفر بیان کردند. به نظر شما این صحبت بیشتر متهم کردن خود دولت نیست؟ قانون اساسی حدود اختیاراتی را برای دولتها تعریف کرده است. با وجود همه مشکلات موجود اختیاراتی به مسئولان دولتی داده شده است. ادعاهایی از این دست را نمیتوان شانه خالی کردن از مسئولیت دانست؟ مردم آگاهی دارند و شرایط را رصد میکنند. به نوعی همه میدانند که اختیارات دولت در سیاست خارجی چندان وسیع نیست. اینگونه نیست که شما با ظرفیت توانمندی فردی و با رویکرد دیپلماتیک بتوانید مسائل سیاست خارجی را پیش ببرید. هرقدر هم که آقای ظریف به لحاظ فردی توانمند باشد، داخل سیستمی عمل میکند که در آن پیچیدگیهای زیادی در اعمال اقدامات در پیشبرد اهدافی که بخشی از ماموریتهای دولت است، وجود دارد. در چارچوب نظام سیاسی ایران، وضعیت اینگونه نیست. اگر اجازه دهید به سوال خودم بازگردم و آن را به گونه دیگری مطرح کنم. اقدامات ایران در حوزه سیاست خارجی در سال 99 را مثبت ارزیابی میکنید یا منفی؟ چیز خاصی به عنوان اقدام برجسته دستگاه دیپلماسی ایران در سال گذشته به خاطرم نمیرسد تا بیان کنم. در مسائل منطقهای مشکلاتی داشتیم که هنوز داریم و راه حل آن نیز این نیست که دستگاه سیاست خارجی ما تحرک بیشتری برای حل این مشکلات داشته باشد. به صورتی که در کشور ما مسائل در دست اقدام قرار دارد، به دولت، دستگاه سیاست خارجی و وزیر امور خارجه ماموریتهایی داده شده و میتوانند در چارچوب آن ماموریتها عمل کنند. حداکثر، توانمندی آنها اجازه میدهد که آن ماموریتها را بهتر عملیاتی کنند اما خودشان برای خود ماموریت تعیین نمیکنند. شاید سیاست داخل وزارت امور خارجه این باشد که بیشتر در سطح منطقه تنشزدایی کنیم یا در مورد سوریه و مسائل بیرونی به شیوه دیگری عمل کنیم اما در مورد همه این مسائل، وزارت امور خارجه و وزیر امور خارجه اختیارات چندانی ندارند تا بتوانند با ابتکار عمل و خلاقیت موضوع را پیش ببرند.
سایر اخبار این روزنامه
چراغ سبز ایران و آمریکا به دیپلماسی
فرصتها ی جهانی را دریابیم
بازهم شائبه واكسن بي نوبت!
مردم هزينه دولت منفعل را می پردازند
گم شدن بی پاسخ پانسمانِ بيماران پروانهای
آخرین وضعیت پرونده اکبر طبری به روایت وکیل او
مذاكره به معناي بازي برد- برد است؛ نه امتياز يك طرفه
اروپا دنبال لغو تحريمهاست؛ برخلاف آمريكا
راي اكثريت جامعه با «دولت ملي» تحقق مييابد
افزايش اجاره بهاي كيوسكداران؛ چرا ٠٠درصد؟
روی کاغذ و در مقام عمل!
به آینده متعهد و مسئولیتپذیر باشیم!
کاش غربیها پیام ظریف را درک کنند