غمناک نباید بود از طعن‌حسود ای دل

وقتی برای انتخاب شهردار در شورای شهر چهارم، آقای محسن هاشمی به‌عنوان کاندیدا برای تصدی این پست برنامه تفصیلی خود را به اعضای شورا ارائه کرد، با توجه به دو دوره ریاست آقای قالیباف بر شهرداری تهران و محدودیت قانونی که در آن زمان مطرح بود و نیز جامعیت برنامه آقای هاشمی، ریاست وی بر شهرداری تهران حتمی بود، اما متاسفانه در یک رأی‌گیری پر ابهام با اختلاف یک رأی در نوبت سوم آقای قالیباف شهردار تهران شد. واقعیت راست و دروغ آن یک رأی تا هنوز نامکشوف مانده و گناه آن بر عهده راستگو و دروغگوی جلسه رأی‌گیری شورا می‌باشد. نگارنده همانند بسیاری دیگر که مسائل شهری را دنبال می‌کنم، از این حرکت دقیقه نود بعض از افراد دچار بهت و حیرت شدم و مهم‌تر اینکه ناراحت آن بودم که برای اولین بار شهرداری از بدنه مدیریت خود کاندیدایی برای اداره شهر را انتخاب می‌کرد و با این رأی‌گیری پرمساله این انتخاب میسر نشد. آقای محسن هاشمی به‌عنوان مدیرعامل مترو تهران با چند رئیس‌جمهور، وزیر کشور و شهردار کار کرده بود و الحق خوش درخشید. تهران با شیب تندی که دارد و قنات‌هایی که در سطح شهر پراکنده‌اند و مسیل‌ها و رودها از نظر توپوگرافی برای حفر تونل مترو، حادثه‌خیز است و هزینه حفر تونل بالاست و نیاز به فناوری و مدیریت فوق‌العاده‌ای دارد. در آن تاریخ از مدیران مترو شنیدم که شرکتی چینی که با آن مذاکره شده بود تا یکی از خطوط پرحادثه را احداث کند و قیمت بالایی گفته بود، وقتی با رد پیشنهاد خود از طرف مدیریت مترو روبه‌رو شده بود، ابراز خوشحالی کرده بودند که ایرانیان نمی‌توانند این قسمت را بسازند و چون با ما هم اختلاف پیدا کرده‌اند، در نوبت بعد با قیمت بالاتری شرایط ما را خواهند پذیرفت. وقتی متخصصان مترو آن بخش از خط را احداث کردند، مدیران شرکت چینی به توان بالا و مدیریت مسئولان مترو ایران احسنت گفتند. برنامه آقای محسن هاشمی برای اداره شهر تهران بافت‌فرسوده‌محور بود و با این طرح فعالیت ساخت‌وساز به مرکز شهر منتقل می‌شد و این بافت کهنه و فرسوده تبدیل به مکانی قابل سکونت می‌گردید و باغات تهران هم از هجوم بولدوزر و اره و سیمان و آهن در امان بودند.
ادامه در صفحه16