مناطق آزاد، هیاهو برای هیچ


گروه اقتصادی کورش شرفشاهی: با توجه به انتقادهای فراوانی که سالهاست در خصوص مناطق آزاد و ویژه اقتصادی مطرح می شود، انتظار بر این است که اگر این انتقادها مغرضانه و بدور از واقعیت است، مسوولان مربوطه در وهله اول با اعداد و ارقام قانع کننده به این انتقادها پاسخ قانع کننده بدهند و چنانچه این انتقادها برحق است، نسبت به اصلاح امور اقدام شود. اما نه تنها شاهد پاسخگویی مستند و روند اصلاحی نیستیم، بلکه اصرار بیهوده ای برافزایش این مناطق صورت می گیرد. از آنجا که تصویب مناطق آزاد جدید با اصرار مجلس و مخالفتهایی رو به رو شد، این مصوبه در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد که پرونده ۸ منطقه آزاد تجاری- صنعتی در استانهای گلستان (اینچهبرون)، ایلام (مهران)، اردبیل (اردبیل)، سیستان و بلوچستان (سیستان)، کردستان (بانه مریوان)، هرمزگان (جاسک)، بوشهر (بوشهر) و کرمانشاه (قصر شیرین) بررسی شد که به غیر از منطقه جاسک در استان هرمزگان، با تأسیس ۷ منطقه آزاد جدید موافقت شد.

هدف ایجاد مناطق آزاد

مناطق آزاد تجاری در دنیا پدیده تازهای نیست به نوعی که سنگاپور در سال ۱۷۰۴ و هنگکنگ در سال ۱۸۴۲ صاحب مناطق آزاد تجاری بودند. امروز هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای کمتر توسعه یافته مناطق آزاد تجاری به وجود آمدهاند؛ بنابراین مناطق ازاد تنها اختصاص به کشورهای جهان سوم ندارد و در کشورهای پیشرفته بخصوص در ایالات متحده امریکا تعدادشان بسیار زیاد است. هدف از ایجاد و توسعه مناطق آزاد، افزایش و توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی و انتقال فناوری، افزایش درآمدهای عمومی، افزایش توریسم، ارتقای جایگاه اقتصادی کشور و بهرهمندی از اقتصاد رقابتی است. از این رو ساختوسازهای مدرن و کارآمد و پروژههای عمرانی در پیشرفت این مناطق حرف اول را میزنند.

محقق نشدن محرومیتزدایی

یکی از اهدافی که با ایجاد مناطق آزاد در پی آن بودیم، افزایش توان مالی مناطق محروم از طریق اشتغال زایی و رونق اقتصادی است، هدفی که می بایست به محرومیت زدایی منجر می شود. قرار بود مناطق آزاد، مناطق محروم را با شور و نشاط اقتصادی روبرو کند تا از طریق جذب سرمایه، به محرومیت آن مناطق پایان دهیم. در حالی که این مهم هنوز محقق نشده و همچنان شاهد دست و پا زدن محرومان و محرومیت در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی هستیم. مردم همچنان در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در فقر و فلاکت به سر میبرند و خانه های کپری و آلونک ها در کنار برج های سر به آسمان کشیده مناطق آزاد دهنکجی میکنند.

پاتوقی برای واسطهگری و دلالی

یکی از اهداف مهمی که در ایجاد مناطق آزاد تعریف شد، ایجاد اشتغال و تولید بود. اما در عمل آمارهایی که از تعداد بنگاه های اقتصادی فعال و کارگران شاغل در این بنگاه ها اعلام می شود، هرگز با جمعیت بومی و ساکن مناطق آزاد همخوانی ندارد. در مقابل مناطق آزاد به دهها هزار مغازه تبدیل شده که کالاهای خارجی با هر کیفیت از نوع برند تا بی کیفیت را در عرضه می کنند، کالاهایی که به رقیب تولید داخلی تبدیل می شود. این در حالیست که مناطق آزاد محلی امن برای سوداگران شده و زمین خواری یکی از بزرگترین چالش های مناطق آزاد است، به نوعی که در منطقه آزاد قشم یک و نیم برابر بیش از
زمین های موجود سند مالکیت صادر شده بود.

مناطق آزاد بهشت فراریان مالیاتی

برای آنکه مناطق آزاد به اهداف خود دست پیدا کند، معافیتهای بسیاری همچون بیمه تامین اجتماعی برای کارگران برای آنها تعریف شد که یکی از این موارد معافیت مالیاتی است. قرار بر این بود افرادی که وارد مناطق آزاد می شوند، مالیات نپردازند و در مقابل بنگاه اقتصادی ایجاد و بیکاران را مشغول به کار کنند. اما در عمل شاهد سواستفاده بسیاری از فرصت طلبان از مناطق آزاد هستیم، به نوعی که دفاتر اداری خود را به صورت نمایشی به مناطق آزاد منتقل کرده و در مقابل فعالیت خود را در داخل کشور انجام می دهند. با این روش از زیر بار مالیاتی را که باید بپردازند، شانه خالی می کنند و به درآمد کشور آسیب وارد میشود.

دهن کجی ثروت به فقر

یکی دیگر از مواردی را که در مناطق آزاد شاهد هستیم، فاصله وحشتناک طبقاتی است که باعث یاس و ناامیدی در بین مردم بومی مناطق آزاد شده است. امروزه محرومان در مناطق آزاد در سخت ترین شرایط زندگی می کنند در حالیکه سرمایه داران برج های مجلل احداث کرده، خودروهای لوکس سوار می شوند و بی تفاوت به شرایط سخت زندگی مردم بومی، باعث دوگانگی فقر و ثروت در مردم بومی میشوند. فاصله طبقاتی واقعیت وحشتناکی است که باعث نارضایتی اجتماعی، اختلالات روحی روانی و دوگانگی می شود.

ترویج فرهنگ اشرافی گری

مساله دیگری که در مناطق آزاد شاهد هستیم، استفاده از بهترین امکانات با ارزانترین قیمت برای افرادی است که سرمایه متوسط و حتی پایینی دارند. کسانی که در مناطق آزاد زندگی می کنند، مالیاتی نمیپردازند و از معافیت های بالایی برخوردار هستند، به همین دلیل قیمت بسیاری از کالاها که مصرف می کنند، بسیار پایین است. نتیجه آنکه با داشتن سرمایه متوسط رو به پایین، میتوان زندگی اشرافی را در مناطق محروم تجربه کرد. اشکال در این است که با ورود این فرهنگ، زیرساختهای بومی منطقه آسیب می بیند و مردم دچار سرخوردگی میشوند.

اصرار بیهوده بر توسعه مناطق آزاد

از روزی که مناطق آزاد در کشورمان تعریف شد، قرار بود همه چیز در این مناطق محروم گل و بلبل شود. بنگاه های اقتصادی احداث و اشتغال زایی ایجاد شود تا در نتیجه آن، بیکاری کاهش یابد. قرار بود شاخص های اقتصادی در سایه مناطق آزاد رشد کند و هر آنچه در داخل با چالش روبرو بود، با ایجاد مناطق آزاد حل شود. اما امروزه این اتفاق نیفتاده و همچنان مناطق آزاد همچون استخوانی در گلو، به بازاری برای سواستفاده تبدیل شدهاند. بحث بر سر انکار نیست و قرار نیست بگوییم در مناطق آزاد اتفاقی نیفتاده، بلکه حرکت های خوبی در مناطق آزاد شاهد بودیم، اما اشکال اینجاست که به اهداف مهمتر نرسیده ایم. امروزه بامجوز فعالیت برای ۷ منطقه آزاد دیگر، دور تا دور کشور را به بازار آزاد اقتصادی تبدیل می کنیم. اگر هدف بر این است که عدهای در اطراف کشور هر کاری دلشان میخواهد، انجام دهند و محدودیت برای عدهای در مرکز کشور باشد، بهتر است کل کشور را به منطقه آزاد تبدیل کنیم تا همه مردم به یک نسبت از معافیت و شرایط ویژه برخوردار شود.