اقتصاد بسته در پایان راه


جمشید عدالتیان

عضو اتاق بازرگانی

مدتی است شاهد مخالفت با مذاکراتی هستیم که منجر به ارتباطات بینالمللی میشود. زمانی تحریم بودیم و نمیتوانستیم مجاری مالی خود را نشان دهیم، قاعدتا درست است که اول باید تحریمها برداشته شود بعد بتوانیم به سازمانهای جهانی بپیوندیم و بیشتر شفافیت مالی نشان دهیم. در آمریکا هم یک جناح مخالف برجام و یک گروه موافق هستند. در کشور ما نیز همین گونه است یک عده موافقت میکنند و یک عده شرایط بهتری میطلبند.

از نظر سیاسی، برّسای مذاکره و چانهزنی بد نیست که در داخل کشور موافق و مخالف در کشور وجود داشته باشد، در واقع بعضا میتوان راههایی را به دلیل اینکه مخالفتها در کشور زیاد است پیش برد. مخالفان و موافقان مساله منافع ملی را مطرح میکنند و میگویند منافع کشور از این طریق تامین میشود یا نمیشود. اینجا بحث پیش میآید که واقعا چه چیزی منافع ملی را تامین میکند. مسلم این که همه به این نتیجه رسیدیم شرایط اقتصادی در تحریم واقعا مشکل است. اما این موضوع نباید باعث شود که بین بد و بدتر انتخاب کنیم، به همین دلیل عدهای مخالفت میکنند. ولی آنها هم میدانند که با این وضعیت کار کشور بسیار سخت و حل نشدنی است و حتما باید تحریمها باید برداشته شود.

اما نکته مهم اینجاست که اقتصاد بسته دیگر در هیچ جای جهان عملکرد ندارد. تمام طرحهای بزرگ ما الان راکد شدهاند؛ در حوزههای نفت، گاز، توسعه بنادر، فرودگاهها، خرید هواپیما و بسیاری از مسائل دیگر الان دچار نقصان شدید هستیم. بدون ارتباط با جهان که نمیتوانیم خودمان مثلا هواپیمای مسافربری تولید کنیم یا برای توسعه بنادر نیاز به سرمایهگذاری خارجی داریم. بیکاری در کشور زیاد است و سرمایهگذاری خارجی میتواند به آن کمک کند.

بنابراین اقتصاد بسته نمیتواند دوام بیاورد مگر اینکه مثل کره شمالی درها را ببندیم، همه چیز را به حداقل برسانیم و به هرکسی چیزی برای خوردن و زنده ماندن بدهیم. اقتصاد بسته و بدون روابط بینالملل واقعا کشنده است. به خصوص برای کشوری مثل ما که همسایگان زیادی دارد و از نظر جغرافیایی در جای مهمی قرار دارد. روابط بینالمللی یک نیاز مبرم برای توسعه اقتصادی است. حتی سیاست خارجی باید در خدمت اقتصاد باشد وگرنه بسیار مشکل است که ما جایگاهی بین کشورهای خارجی به دست بیاوریم.

در این شرایط دو گروه منافع ملی را در نظر دارند و در مورد اینکه چگونه میتوان این منافع ملی را تامین کرد. اما یک تئوری توطئه هم وجود دارد که میگوید افرادی که مخالفت میکنند یا در برابر ارتباطات بینالمللی مانع ایجاد میکنند از تحریم سود میبرند. گه گاه تعبیرهایی مانند «کاسبان تحریم» از مقامات شنیدهایم. اینکه در تحریم عدهای منافع خاصی به دست میآورند بعید نیست.

اما کسی که منافعی از قبل تحریم به دست میآورد خودش را نشان نمیدهد و علنی مخالفت نمیکند، چراکه پرونده او عیان میشود. کسانی که واقعا در مطبوعات یا مجلس علنا صحبت میکنند منافع این چنینی ندارند و پشت منافع ملی هستند. منطق میگوید کسانی که از تحریم سود میکنند در سکوت، سایه و پشت پرده این کار را انجام دهند، بعید میدانم که این موضوع را علنی کنند.

مردم ما و اقتصاد کشورمان ۴ سال این تحریمهای شدید را تحمل کردند و الان که طرف مقابل راضیتر است انتظار دارند که گامهای بهتری برداشته شود. اگر جواب مردم داده نشود کار کمی مشکل میشود.