پیام تبریک به هیأت مدیره استقلال

سرمقاله فرشاد کاس‌نژاد   @Farshadcasnejad   اگر از محاسبه روی کاغذ سر بچرخانیم و به ذهنیت خود درباره شانس‌های قهرمانی در لیگ برتر برگردیم، به سختی می‌توانیم شانسی برای استقلال قائل شویم. شکست مقابل ذوب‌آهن بدترین اتفاقی بود که می‌توانست برای استقلال رخ دهد. سپاهان و پرسپولیس حالا در عالم واقعیت شانس‌های اصلی قهرمانی هستند و استقلال فقط باید سعی کند امیدوار باشد و البته اگر خیال قهرمانی دارد، روندی شگفت‌انگیز را بی‌وقفه طی کند. اما استقلال چرا از کورس تا این اندازه خارج شد؟ چرا نتوانست فاصله را کمتر کند؟ پاسخ روشن است: استقلال نیروی انسانی باکیفیت برای جنگیدن در ۳ جام را ندارد. استقلال آن روزها که در نقل و انتقالات با خریدهای خوب مثل رشید مظاهری یا محمد نادری همه را مشغول کرده بود، خود از موضوعی مهم‌تر غافل بود. یک تیم می‌تواند در نقل و انتقالات با خرید چند ستاره عملکرد در ظاهر قابل قبولی را ثبت کند اما در واقع تیمی را بسازد که بر اساس ایده‌های فنی یک مربی شکل نگرفته یا فکری برای مشکلات فنی خود نکرده است. مثال می‌زنیم. روزبه چشمی از استقلال رفت. جانشین او آیا بازیکنی در قواره روزبه چشمی بود؟ حتی روزبه گاهی در استقلال مورد انتقاد بود، اما جانشینی که برایش انتخاب کردند محمدحسین مرادمند است که استقلال نمی‌تواند به کیفیت او اعتماد کند. مثال دیگر اینکه استقلال از مدت‌ها پیش فهمیده بود که باید جانشینی در قواره وریا غفوری برای جناح راست خود پیدا کند؟ احمد موسوی را به عنوان جانشین یا ذخیره او انتخاب کردند که نه کیفیت امروزش شباهتی به وریا دارد و نه قرار است فردایی در استقلال داشته باشد. همین دو مثال و خرید بازیکنان ۲۸ یا ۲۹ ساله نشان می‌دهد که استقلال در نقل و انتقالات به جز چند خرید پرسر و صدا، کار دیگری نکرده و در جهت تیم ساختن قدمی برنداشته است. آن روزهایی که احمد سعادتمند بابت مذاکراتش در هتل با چند ستاره حتی مورد تمجید قرار می‌گرفت، همه فراموش کرده بودند که تیم ساختن کار احمد سعادتمند نیست و او نمی‌تواند صاحب این تشخیص باشد که این تیم در آینده برای جنگیدن در ۳ جام چه نیازهایی دارد. استقلال در نیم‌فصل هم برای حل مشکلات اساسی خود کاری نکرد. دیاباته با مصدومیت‌هایش نشان می‌داد که به یک جانشین مطمئن نیاز دارد اما خرید تازه استقلال بازیکنی به نام آرمان رمضانی بود که نه در پرسپولیس و نه حالا در استقلال نشانی از یک مهاجم را از او ندیده‌ایم. استقلال به این دلیل مقابل ذوب‌آهن باخت که از بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا خسته برگشته بود، دربی را هم در پیش داشت و در میان آن خستگی و نگاهش به بازی سنگین مقابل پرسپولیس، تیم دست و پا بسته‌ای شد که با کمی تغییر در ترکیب و سیستم دیگر راهی جز باختن پیش رویش نمانده بود. استقلال به جز ترکیب اصلی‌اش، نیروی انسانی کافی برای جنگیدن ندارد. این می‌تواند آسیب‌رسان باشد و بزرگ‌ترین آسیبش را در همین بازی با ذوب‌آهن دیدیم، در بزنگاهی که استقلال باید گامی به سوی کورس قهرمانی برمی‌داشت اما واقعیت این است که از کورس خارج شد. باید به کنایه پیام تبریک برای هیأت مدیره باشگاه استقلال فرستاد که جز یک بیانیه چند خطی در نقد سعادتمند کاری نکردند و اجازه دادند تیم بدون ایده و تشخیص فنی در نقل و انتقالات شکل بگیرد. حاصلی جز این می‌توانست داشته باشد؟ خیر.