سرزمین مودب‌های زاغه‌نشین

بنگلادش در جنوب قاره آسیا و در بخش شرقی هند واقع شده است. پایتخت آن شهر «داکا» است و 161 میلیون نفر جمعیت دارد.  بنگلادش هشتمین کشور پرجمعیت دنیاست ویکی از پرتراکم‌ترین‌ کشورها به لحاظ جمعیت محسوب می‌شود. در هر کیلومتر مربع از مساحت این کشور 1106 نفر زندگی می‌کنند. این کشور به لحاظ جغرافیایی کاملاً توسط هند محاصره شده است و تنها بخش کوچکی از آن در جنوب با میانمار هم‌مرز است. به دلیل واقع شدن در شبه قاره هند، به شدت تحت تأثیر کشور هند است. بنگلادش مردمی بسیار فقیر دارد و در رده‌بندی‌های جهانی در میان کشورهای توسعه‌نیافته قرار می‌گیرد. داکا از مهم ترین شهرهای جنوب آسیا بوده و به شهر مسجدها هم معروف است. از طرفی به علت تردد روزانه 500 هزار ریکشا(نوعی وسیله‌نقلیه که سه چرخ دارد) در خیابان‌های آن به پایتخت جهانی ریکشاها هم مشهور است. در پرونده امروز زندگی‌سلام با این کشور و سبک زندگی مردمانش بیشتر آشنا می‌شوید.   فقر گریبانگیر 49 درصد بنگلادشی‌هاست میزان فقر و سوء تغذیه در بنگلادش به دلیل فجایع طبیعی متعدد و تراکم جمعیت بالاست. پایتخت آن حدود 9 میلیون نفر جمعیت دارد. بیش از دو میلیون نفر از این افراد در کپرها و زاغه‌های حاشیه‌ شهر زندگی می‌کنند یا اصلا سرپناه مشخصی برای زندگی ندارند. هم اکنون 5/31 درصد از مردم بنگلادش در فقر و 6/17 درصد در فقر مطلق به سر می‌برند. کشاورزی اصلی‌ترین بخش اقتصاد این کشور است. 2/14 درصد از تولید ناخالص ملی بنگلادش مربوط به محصولات کشاورزی است و 7/42 درصد از نیروی کار در این کشور به کشاورزی مشغول هستند. برنج و کنف مهم ترین محصولات کشاورزی بنگلادش است. به تازگی، در اعماق خلیج بنگال منابع گاز طبیعی کشف شده‌است. این کشور فاقد منابع معدنی و ذخایر زیرزمینی قابل توجه است.     وضعیت عجیب بهداشت  و آب لوله‌کشی در بنگلادش وضعیت بهداشت عمومی در بنگلادش تقریباً فاجعه است. با این اوضاع تنها 3درصد بودجه سالانه این کشور به بهداشت اختصاص می‌یابد. یکی از بزرگ ترین مشکلات مردم بنگلادش دسترسی نداشتن به آب سالم است که در ادامه درباره آن بیشتر خواهیم دانست اما دسترسی نداشتن به سرویس‌های بهداشتی معضل دیگری در این کشور است. هم اکنون فقط 61 درصد مردم این کشور به سرویس‌های بهداشتی استاندارد دسترسی دارند. نبود زیرساخت‌های بهداشتی در بنگلادش، موجب شد تا در دوران همه‌گیری ویروس کووید 19، آمار مرگ و میرشان در یک دوره زمانی از چین هم فراتر رود. محمد نسیم وزیر سابق بهداشت این کشور در ماه ژوئن سال گذشته در اثر ابتلا به کرونا درگذشت. درباره وضعیت آب لوله‌کشی این کشور هم باید بدانید 50 درصد از این آب که از طریق لوله‌ها وارد خانه‌ها می‌شود فاقد استانداردهای لازم برای نوشیدن است.  تنها یک سوم از جمعیت بنگلادش به آب لوله‌کشی حتی به صورت تصفیه‌نشده دسترسی دارند. از سوی دیگر ده‌ها میلیون نفر در بنگلادش به دلیل وجود مقادیری آرسنیک در آب‌های آشامیدنی، با خطر مرگ زودهنگام روبه‌رو هستند. آرسنیک باعث سرطان  می شود و عملکرد کبد، کلیه و قلب را مختل می‌کند. در تحقیقی که توسط جمعی از محققان بین‌المللی صورت گرفته و نتایج آن در نشریه‌ معتبر «لانست» به چاپ رسیده، آمده است بیش از 20درصد مرگ‌و‌میرها طی 10سال تحقیق روی 12 هزار نفر از مردم بنگلادش، ناشی از مسمومیت با آب آشامیدنی آلوده بوده است. سازمان بهداشت جهانی در بیانیه‌ای گفته این میزان جمعیت بیشترین تعدادی است که در طول تاریخ در معرض مسمومیت قرار گرفته‌اند.   رفتارشناسی بنگلادشی‌ها  بزرگ ترهایی که تاج روی سر هستند| احترام به بزرگ تر یکی از مهم ترین اصول جامعه بنگلادش است. در این فرهنگ بزرگ‌ترها عاقل‌تر شمرده می‌شوند و برای همه کارها، نظر آن‌ها پرسیده می‌شود. سیگار کشیدن، استفاده از نوشیدنی‌های غیرمجاز، مسخره بازی درآوردن و حتی شوخی کردن در برابر بزرگ ترها طبق فرهنگ مردم این کشور، بسیار نکوهیده است.    ادب مثال‌زدنی بنگلادشی‌ها| بنگلادشی‌ها به شدت باادب هستند. این احترام برای مهمان یا غریبه‌ها چندین برابر می‌شود. به ندرت پیش می‌آید که یک غریبه در بنگلادش احساس کند با بی‌احترامی مواجه شده است. در میان مردم این کشور مرسوم است که یک غریبه را اگر مرد باشد با عنوانBhaiya  به معنای برادر بزرگ‌تر و اگر زن باشد با عنوان Apa به معنای خواهر بزرگ تر خطاب قرار می‌دهند. صدا زدن افراد با نام کوچک‌شان، در بنگلادش بی‌ادبی محسوب می‌شود. بهترین راه برای مخاطب قرار دادن افراد و این‌که در یک جمع با هم اشتباه گرفته نشوند، گفتن نام‌شان به همراه پسوند Bhaiya یا Apa است. اگر مخاطب به اندازه‌ یک نسل از آن‌ها بزرگ تر باشد، باید او را با نام خاله یا عمو خطاب ‌کنند.    احوال‌پرسی کردن به شیوه بنگلادشی| سلام کردن در بنگلادش فارغ از جنس، سن یا حتی مذهب، به شیوه‌ اسلامی صورت می‌گیرد. هرکس در جایی وارد می‌شود با صدایی رسا می‌گوید: «السلام علیکم» و شنونده بلافاصله پاسخ می‌دهد: «و علیکم السلام». احترام به بزرگ‌تر از اصول سلام کردن محسوب می‌شود. اول سلام کردن همیشه وظیفه‌ کوچک ترهاست. معمولاً افراد تنها با کسانی با جنسیت مشابه سلام و احوال‌پرسی می‌کنند. یعنی زن‌ها با زن‌ها و مردها با مردها. معاشرت با جنس مخالف در محیط‌های کاری امکان پذیر است اما در فضاهای خانوادگی و عمومی به ندرت صورت می‌گیرد.     آداب غذا خوردن| اگر در بنگلادش به عنوان یک غریبه برای صرف یک وعده‌ غذایی دعوت شدید باید چند نکته را بدانید، نکاتی که نشان‌دهنده فرهنگ آن‌هاست: * هرگز به‌طور مستقیم دعوت یک بنگلادشی را رد نکنید. این کار در این کشور بی‌ادبی محسوب می‌شود. اگر واقعاً نمی‌توانید در زمان معین در مهمانی حاضر شوید، باید از جملات غیرمستقیمی مثل «تمام سعی خودم را می‌کنم» یا «باید ببینم برنامه‌ام چطور می‌شود» استفاده کنید. * وعده‌های غذایی چه در داخل و چه در خارج از خانه‌ها در دو گروه زنانه و مردانه سرو می شود. مثلاً اگر شما به همراه همسرتان به یک مهمانی دعوت شده‌اید باید به‌طور جداگانه غذایتان را میل کنید. * بسیاری از مردم در بنگلادش با دست غذا می‌خورند، پس طبیعی است که شما مجبور باشید در یک بشقاب اشتراکی غذا بخورید. * مطمئن باشید قبل از صرف غذا دست‌های خود را کاملاً تمیز شسته‌اید. اگر با غذا خوردن با دست راحت نیستید، می‌توانید قاشق و چنگال تقاضا کنید. در بیشتر خانه‌های بنگلادشی قاشق و چنگال برای مهمان‌ها پیدا می‌شود. * ترتیب پذیرایی در یک ضیافت بنگلادشی به این صورت است: ابتدا مهمان، سپس بزرگ ترها با اولویت سن و در نهایت کودکان. * باید توجه داشته باشید که هرگز نباید غذایتان را قبل از بزرگ ترین فرد حاضر در جمع شروع کنید. این کار بی‌ادبی بزرگی محسوب می‌شود. * در حین غذا خوردن احتمالاً میزبان‌تان اصرار می‌کند باز هم برایتان غذا بکشد. گاهی جمله‌ «من سیر هستم» شاید از دید آن‌ها تعارف محسوب شود، پس اجازه بدهید برایتان غذای بیشتری سِرو کنند حتی اگر در بشقاب‌تان دست نخورده باقی بماند.     آداب هدیه دادن| در بنگلادش معمولاً هدایا بین اعضای خانواده و در اعیادی چون فطر و قربان، رد و بدل می‌شوند. خرید هدیه تولد، یک سنت تازه در این کشور است و تنها در برخی خانواده‌های شهری رواج دارد. برای هدیه‌دادن به یک بنگلادشی، چند رسم جالب وجود دارد: * نشان دادن محبت مهم‌تر از قیمت آن است. با در نظر گرفتن این واقعیت که هر هدیه‌ای را باید جبران کرد، دادن هدیه‌ گران‌قیمت که فرد توان مالی خرید مشابه آن را ندارد، در بنگلادش بی‌ادبی محسوب می‌شود. * هرگز نباید به یک بنگلادشی پول هدیه داد. پول در این فرهنگ نه‌تنها هدیه محسوب نمی‌شود بلکه دادن آن به کسی بسیار توهین‌آمیز است. همین‌طور باید توجه کرد که دادن گل سفید به‌ویژه گل یاسمن هم معنای خوبی ندارد چرا که این گل‌ها معمولاً در آیین دفن یا تشییع جنازه استفاده می شوند. * میوه، تنقلات، کیک، شیرینی، شکلات‌های باکیفیت یا سوغاتی مثل صنایع دستی کوچک از یک کشور دیگر، هدایای مناسبی محسوب می‌شوند. * زمانی که هدیه‌ای را به یک بنگلادشی می‌دهید باید حواس‌تان باشد که آن را با هر دو دست یا فقط با دست راست بگیرید چرا که دست چپ در فرهنگ بنگلادشی پاک محسوب نمی‌شود. * یک بنگلادشی اصیل، هدیه‌ خود را به هیچ وجه در جمع باز نمی‌کند.  
رانندگی به شیوه انگلیسی خیابان ها وجاده‌های بنگلادش به‌طور جدی و مداوم شاهد ترافیک‌های سنگین است که علت آن را می‌توان تراکم بالای جمعیت و جوابگو نبودن ظرفیت آن ها دانست. این شرایط، رانندگی را در جاده‌های بنگلادش دشوار می‌سازد. به این موارد آلودگی هوا و حوادث جاده‌ای متعدد را هم باید افزود. خیابان‌ها و جاده‌های بنگلادش به شیوه بریتانیایی طراحی شده‌اند و رانندگان در سمت چپ رانندگی می‌کنند و فرمان خودرو‌ها در طرف راست آن ها تعبیه شده است. جوانان در 18 سالگی اجازه دارند پشت فرمان بنشینند اما تا 21 سالگی اجازه راندن وسایل نقلیه متوسط و بزرگ مثل اتوبوس، مینی‌بوس و انواع کامیون‌ها را نخواهند داشت. جالب است بدانید حداکثر سن رانندگی در این کشور 65 سال است و پس از رسیدن به این سن، گواهی نامه افراد به‌طور خود به خود باطل می‌شود.   پدرسالارها بلای جان عروس‌های بنگلادشی! در نواحی روستایی این کشور، زن‌ها مکلف به انجام کارهای خانه همچون نظافت و بچه‌داری هستند و مردان در خارج از خانه شاغل هستند و کسب درآمد می‌کنند. در نقاط شهری زنان و مردان در کنار هم برای تأمین معیشت خانواده در بیرون از خانه کار می‌کنند اما زن‌ها علاوه بر کار بیرون، وظیفه‌ خانه‌داری را هم به عهده دارند. با مدرن شدن زندگی در بنگلادش، خانواده کم‌کم شکل هسته‌ای و کوچک‌تری پیدا کرده است. هرچند همچنان تمایل بیشتری به حفظ سنت‌ها و زندگی کل اعضای فامیل در کنار هم وجود دارد. طبق این سنت‌ها، فرزندان خانواده پس از ازدواج از والدینشان جدا نمی‌شوند بلکه تازه‌عروس به خانه‌ مادرشوهر می‌آید تا بقیه‌ عمرش را تا زمان زنده بودن والدین همسرش با آن‌ها سپری کند. هرگونه تلاش زوج جدید برای مستقل شدن از دید جامعه محکوم است. در این شرایط تمام تصمیم‌ها توسط پدر خانواده گرفته می‌شود به همین دلیل است که بارها، پویش‌هایی با عنوان «پدرسالارها بلای جان عروس‌های بنگلادشی» در شبکه‌های اجتماعی این کشور به راه  افتاده است!  
اصلی‌ترین چشم‌اندازهای طبیعی بنگلادش این کشور از نظر طبیعی در جلگه هموار بنگال قرار دارد. از نظر آب و هوایی، بنگلادش دارای آب و هوای گرم و مرطوب است و به سبب واقع شدن در کنار خلیج بنگال و اقیانوس هند، تابستان‌ها این کشور به شدت در مقابل سیل‌های ناشی از جریان‌های موسمی اقیانوس هند آسیب‌پذیر است و سالانه صدها نفر قربانی این باران‌های موسمی می‌شوند. رودهای گنگ، براهماپوترا (جمونا)، میگهنا و پدما مهم‌ترین رودهای بنگلادش‌اند و این کشور را آبیاری می‌کنند. رودهای گنگ و براهماپوترا از کوه‌های هیمالیا سرچشمه می گیرند و به خلیج بنگال می‌ریزند. سرچشمه هیچ‌یک از رودهای بنگلادش در داخل این سرزمین قرار ندارد. رودخانه‌های پرشمار و پرآب، مهم‌ترین چشم‌انداز طبیعی بنگلادش است که به‌طور چشمگیری بر سبک زندگی مردم آن جا تأثیر گذاشته‌است. این رودها زمین‌های گسترده‌ای را آبیاری کرده و نوعی سامانه ترابری مناسب و ارزان به وجود آورده‌اند. ته‌نشینی رسوبات آبرُفتی این رودها باعث غنای خاک کشاورزی می‌شود و ذخایر بزرگ ماهی آن‌ها، منبع غذایی مهمی برای ساکنان این کشور است. با این همه، به سبب تغییرات پیوسته و گاه سریع در مسیر این رودها و طغیان آن‌ها، خسارت زیادی متوجه بنگلادشی ها می‌شود. بنگلادش در موسیقی، معماری و مجسمه‌سازی و نقاشی پیشینه‌ای غنی دارد.    دین و زبان مردم بنگلادش اسلام، دین غالب مردم بنگلادش است. نزدیک به 90 درصد از مردم این کشور مسلمان هستند.  آیین هندو، دومین مذهب رایج در این کشور است. تقریباً 9 درصد بنگلادشی‌ها هندو هستند. کمتر از 2 درصد جمعیت باقی‌مانده بنگلادش را اقلیت مسیحی و بودایی تشکیل می‌دهند. زبان‌شان هم بنگالی است که از ریشه‌ زبان‌های هندوآریایی است و خط ویژه‌ خود را دارند. از زبان انگلیسی هم در آموزش عالی و هم در دادگستری استفاده می‌شود. طبقه‌ مرفه بنگلادش که عموماً دوران تحصیلات خود را در خارج از کشور می‌گذرانند، کاملاً به زبان انگلیسی مسلط هستند. در شهرها بیشتر مردم قادرند به زبان انگلیسی صحبت کنند و حداقل این زبان را به خوبی متوجه می‌شوند اما وضعیت در نواحی روستایی متفاوت است و زبان بنگالی در آن‌ها غالب است. زبان محاوره‌ای بنگالی پر از اصطلاحات و کلمات اردوست که نتیجه سال‌های پیش از 1971، یعنی دورانی است که تحت سلطه پاکستان با نام پاکستان خاوری قرار گرفته بود. در آن زمان دولت پاکستان زبان اردو را به عنوان زبان رسمی کل کشور پاکستان شامل پاکستان باختری(پاکستان امروزی) و پاکستان خاوری(بنگلادش) معرفی کرد.