حیفِ پول!

چرا کاندیداهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری در تبلیغات غیر رسمی ضعیف ظاهر شدند؟
اگرچه هنوز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 1400
به صورت رسمی آغاز نشده اما بهرحال کاندیداها
به صورت غیر رسمی در حال عرضه خود در قالب ‌های


مختلف هستند.بهرحال با توجه به حوزه کاری
صاحب نگارنده استراتژی رسانه‌ای و تبلیغاتی مورد نظر کاندیداها جذابیت دارد.باید تاکید نمود از دل همین رفتار رسانه‌ای و تبلیغاتی است که موفقیت حاصل می‌شود.علی الخصوص در کشور ما که احزاب واقعی وجود ندارند و رسانه‌ها در جایگاه آنان قرار دارند.ضمن آنکه برخلاف کشورهای توسعه یافته سیاسی،اینجا افراد بر اساس موج‌های رسانه‌ای و تبلیغی است که فاتح پاستور می‌شوند نه برنامه مشخص و مدون.یک اکت سیاسی مناسب و جذاب در یک هماورد رسانه‌ای می‌تواند نتایج انتخابات را تعیین کند.
بگذارید مثالی بیاورم؛سخنرانی معمولی اما با لهجه شیرین یک چهره سیاسی مشهور(تَکرار می‌کنم) در آستانه انتخابات موجی را آغاز می‌کند و می‌تواند بسیاری را قانع کند که پای صندوق رای بیایند.و یا در اوج مناظرات انتخاباتی در حالیکه دو کاندیدا دوشادوش هم هستند یکی از آنان یک جمله می‌گوید که ورق کامل بر می‌گردد:«من سرهنگ نیستم حقوقدانم!» از این موارد خوشبختانه و یا متاسفانه در سپهر سیاسی ایران بسیار است.
در حقیقت استراتژیست‌های رسانه‌ای با پلن‌هایی که تعریف می‌کنند تلاش دارند تمام سخنان و حرکات کاندیدای مورد نظر را کنترل و مدیریت کرده تا بتوانند در جنگ رسانه‌ای پیروز نبرد باشند.اگر این استراتژیست‌ها خوب عمل کنند کاندیدای مورد نظر باید خود را رئیس جمهور بداند اما اگر استراتژی‌ها اشتباه تعیین شوند هم اتلاف منابع شده و هم هدف محقق نمی‌شود.
اگر تا اینجای کار نگاهی به کمپین‌های انتخاباتی کاندیداهای اصلی و موثر بیاندازیم به جرات می‌توان گفت منهای یکی از کاندیداها الباقی پول خود را حیف کردند و در چاه ریخته اند!فی المثل دیروز از محسن رضایی میرقائد یک کلیپ منتشر شد که اگر بنده به جای وی بودم همین امروز پیشنهاد دهنده کلیپ و مجری آن را اخراج می‌کردم!اگر رضایی قصد داشته تا اثبات نماید از نظر جسمانی سالم وسرحال است هزار و یک راه وجود داشت برای اثبات این مهم.چرا برگزاری یک فوتبال تصنعی و مضحک (گزارش اصلی صفحه 8 را بخوانید)؟!
البته سایر نامزدها هم وضعیت بهتری از محسن رضایی ندارند.آنان هم غالبا در دهه‌های قبل مانده‌اند و فکر می‌کنند با برخی رفتارهای روتین و جلف می‌توان مردم را مجاب کرد. ایراد اصلی آنجایی است که همین ابتدای کار کسانی در ستادهای انتخاباتی منتصب شده‌اند که به جای شایستگی و نبوغ صرفا چرب زبان هستند.
چه بسا باید از همین موضوع و نکته حدس زد اگر فرد مورد نظر به هر روی به موفقیت رسید و راهی پاستور شد در انتصاب‌های دولتی نیز به همین منوال عمل خواهد کرد.