دومين مسافر قديمي از قطار سلامت پياده شد

گروه اجتماعي
با حكم سعيد نمكي؛ وزير بهداشت، محمداسماعيل اكبري؛ مشاور عالي وزارت و از چهره‌هاي قديمي نظام سلامت از سمت خود بركنار شد. محمداسماعيل اكبري، دومين حجره‌دار وزارت بهداشت است كه پس از سابقه طولاني حضور در توليت سلامت از امروز به ساير مسووليت‌هاي خارج از دواير دولتي و از جمله تدريس در دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و رياست بر مركز تحقيقات سرطان مشغول خواهد شد. پيش از عزل اين چهره شاخص حوزه جراحي و پزشكي 30 آبان سال گذشته رضا ملك‌زاده؛ معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت با تقديم استعفانامه خود به وزير بهداشت، مقر فرماندهي توليت سلامت را بعد از 3 دهه ترك كرد. 
چرا عزل؟ 
ديروز، نامه مفصلي با امضاي سعيد نمكي؛ وزير بهداشت منتشر شد كه خطاب به محمداسماعيل اكبري؛ مشاور عالي خود در امور اجتماعي سلامت؛ با لحن تندي، برخي اقدامات و اظهارات او را مورد انتقاد قرار داده بود. وزير بهداشت در اين نامه كه متن كامل آن توسط خبرگزاري مهر و ايرنا منتشر شد، نوشته بود:«آنگاه كه دست روزگار رداي پرآزار وزارت را بر تن نحيف اين برادرتان تحميل كرد، هنوز خبري از سيل و زلزله و آنفلوآنزاي H1N1 و كرونا نبود ولي راه‌هاي نرفته يا به بيراهه رفته هم كم نبود و مي‌طلبيد تا عزيزاني به همراهي و كمك بيايند. سعي كردم تنها وزيري باشم كه تيم وزير قبلي را جابه‌جا نكنم چون اكثر آنها را مي‌شناختم و به جز يكي، دو مورد همه را نگاه داشتم و براي جبران نقصان‌ها تلاش كردم، مشاوران كاردان و امين و خوشنام برگزينم. در جامعه پزشكي به جز عزيز نامدار دكتر ايرج فاضل و دكتر سيدمحمود طباطبايي، حضرتعالي از نخستين نام‌هاي مورد وثوق بنده بوديد كه با چند دهه شناخت از توانمندي‌هاي علمي و اجرايي و آشنايي با نظام ارايه خدمت به عنوان مشاور عالي در اين ليست قرار گرفتيد و خود را مفتخر به همراهي‌تان يافتم».
در ادامه اين نامه، نمكي به سابقه دعوت از معاون بهداشت دولت دوم اصلاحات براي سمت مشاورت در وزارت بهداشت اشاره كرده و نوشته است:«در ابلاغيه تقديمي از جنابعالي درخواست كردم تا در زمينه آموزش علوم پزشكي جامعه‌محور كه با هم از سال‌ها پيش دستي بر آتشش داشتيم، هدايت و مساعدت فرماييد. جنابعالي تنها مشاوري بوديد كه در جلسات شوراي معاونان دعوت مي‌شديد و همكاران متقاعد به رعايت نقطه‌نظرهاي‌تان بودند. مدتي كوتاه نگذشته بود كه با زمزمه موضع‌گيري‌هاي كليه معاونان روبه‌رو شدم ولي تلاش كردم تا به گونه‌اي با پررنگ كردن ابعاد علمي و اجرايي جنابعالي، بعضي اظهارنظرهاي به تعبير همكاران «تلخ» را به برداشت شيرين بدل كنم».
وزير بهداشت در بخشي ديگر از اين نامه، اشاراتي به اظهارنظر‌هاي خارج از حوزه اختيارات محمداسماعيل اكبري دارد و مي‌نويسد:«براي اينجانب درك بعضي از الفاظ جنابعالي پس از چند دهه قابل فهم است ولي قبول بفرماييد براي نسل جوان و متخصصان امروز تعابيري از قبيل «من ملاي سرطانم»، «من بهداشت را بزرگ كرده‌ام»، «من كارشناس كارشناسانم» و «هيچ‌كس بيش از من از مقوله جمعيت اطلاعاتي ندارد» غيرقابل هضم است و بي‌ترديد فاصله مي‌آفريند و به تحقير حضار و بزرگ‌بيني خود تعبير مي‌شود؛ گرچه اين بيانات حاصل نوعي نگاه دلسوزانه جنابعالي بود. با استمرار وضعيت فوق، تجميع ديدگاه جنابعالي و شوراي معاونان ميسر نشد و شايد به ‌همين دليل كه بي‌احترامي نشود، جلسات به تعويق افتاد. در كشاكش نفسگير كرونا با خزانه تهي و امواج سنگين بيماري نيز بارها اظهارنظرهايي فرموديد كه سربازان و افسران خط مقدم اين نبرد احساس كوچك‌شماري كردند و با دل‌شكستگي گله‌مند شدند».


نمكي در ادامه نامه خطاب به مشاور عالي سابق خود در توضيح آنچه از اين مقام مسوول انتظار داشت و اجرايي نشد، نوشته است:«آنچه اينجانب از جايگاه مشاور محترم درك مي‌كنم اين است كه انتظار مي‌رود: به فردي كه از او درخواست كرده مشورت مي‌دهد، مستقيما و بدون هماهنگي با دستگاه‌هاي ديگر مكاتبه نمي‌كند، براي كسي ابلاغ نمي‌زند، ليست مدعوين را براي رعايت جنبه‌هاي مختلف با وزير مشورت مي‌كند، اگر نقطه نظرهاي وزير را قبول نداشت يا مشورت‌هايش به هر دليل مصلحت‌انديشانه رعايت نشد از جايگاهي كه دارد، كناره‌گيري مي‌كند ولي اگر قرار بود در اين مسند بماند در هيچ جايگاه رسمي و غيررسمي، خلاف سياست‌هاي آن وزارتخانه مصاحبه و اظهارنظر نمي‌فرمايد».
بندهاي پاياني اين نامه، انتقاد مستقيم از عملكرد و موضع‌گيري‌هاي چند ماه اخير محمداسماعيل اكبري است و نمكي در تشريح اين انتقادات نوشته است:«نيازي نمي‌بينم تا پايبندي به انقلاب و عزت نظام و پيروي از منويات مقام معظم رهبري(مدظله‌العالي) را براي جنابعالي بيان كنم ولي در مقوله جمعيت، نيك مي‌دانيد كه با گرفتاري در امواج سنگين كرونا كه هر موجش مي‌توانست آبروي نظام را زير سوال ببرد، تمام تلاشم اين بود كه آنچه سهم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي است به پيش رود. بارها گفته‌ام مقوله جمعيت بايد در سطح كلان و توسط همه دستگاه‌ها حمايت و هدايت شود و ما سهمي مشخص و سقفي معين داريم. جنابعالي سعي داشتيد كه ما و شخص جنابعالي، محوريت همه‌ چيز باشيم ولي اينجانب به عنوان عضوي از دولت محترم مي‌دانم كه محدوده جغرافيايي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي ما در اين وزارتخانه و حيطه تاثير‌گذاري‌مان در امر جمعيت تا كجاست. با شناختي كه از اين برادر قديمي داريد، مي‌دانيد كه اهل ويترين‌آرايي و رنگ و روغن زدن به مجموعه‌اي كه مديريت مي‌كند در روزهاي آخرين دولت نيست و همه جا گفته است كه اين مسند را اگر با خدمت به مردم قرين نباشد از آب بيني بز كه آقا اميرالمومنين(ع) فرمودند، كمتر مي‌شمارد. پس اشاره به كاري نمايشي در ماه‌هاي آخر دولت در شأن اينجانب نيست. در مكاتبات مكرر به ناتواني و عدم كارايي و دانش تيم همراه اشاره فرموده‌ايد. اين گروه، توانمند يا ناتوان، عالم يا كم سواد در يكي از پاندمي‌هاي كمرشكن تاريخ 150 ساله اخير، آن هم در اوج تحريم‌هاي ناجوانمردانه، توانسته‌اند امواج سهمگيني را مديريت كنند و بنده هم در اين آشفته بازار بهتر از آنها نيافتم كه تن به اين موج بلا بسپارند و بي‌توقع مطب و دكان و دستگاه را تعطيل كرده و شبانه‌روز در خدمت مردم باشند و حتي خانواده‌هاي‌شان را ماه تا ماه نبينند كه به قول حافظ: خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود /‌گر تو بيداد كني شرط مروت نبود. لذا جهت پرهيز از سايه هر گونه كدورت بيشتر بر دوستي و برادري ديرينه، صلاح مي‌دانم بيش از اين، جنابعالي از اين عنوان كه در كسوت مشاور عالي كسي كه ديدگاه‌ها و عملكرد همكارانش، ذهن و روح و جايگاه شامختان را مي‌آزارد در زحمت نباشيد و بتوانيد آسوده‌تر و بي‌پرواتر در محافل علمي و فرهنگي به نقد بپردازيد. متاسفانه در كنار همه فراز و نشيب‌هاي اين ايام پربلا، رنجاندن بعضي از دوستان قديمي از همه ‌چيز تلخ‌تر بود اما كار ملك و مملكت در طول تاريخ اين سرزمين همين بوده است. اميد دارم سكانداران دولت آتي قدر و منزلت حضرتعالي و ديگر عزيزان گرانقدر را به خوبي بشناسند و بتوانند از گفتمان دلسوزانه جنابعالي بهره بيشتري ببرند و از ظرفيت علمي و اجرايي آن برادر ارجمند در راستاي اعتلاي روزافزون جمهوري اسلامي كه آرزوي همه ماست، مستفيض شوند. كماكان از خداوند بزرگ براي‌تان عزت، سربلندي و سلامتي آرزومندم».
اينكه چرا در آخرين روزهاي فعاليت دولت دوازدهم چنين عزلي اتفاق مي‌افتد و چنين نامه‌اي به دست رسانه همسوي دولت و مخالف دولت مي‌رسد از ابهاماتي است كه پاسخ به آن نيازمند گذشت زمان است. صرف‌نظر از اين ابهام اما آنچه در ظاهر مورد انتقاد وزير بهداشت قرار گرفته و سعيد نمكي را به اعتراض صريح واداشته، چيزي نيست جز خصلت ديرينه استقلال‌طلبي مشاور عالي سابق كه حتما از دومين وزير بهداشت دولت دوازدهم كه از اولين روز انتصاب به اين مسووليت در تمام نشست‌هاي رسانه‌اي خود تلاش مي‌كرد سابقه بيش از دو دهه حضور در وزارت بهداشت را به اصحاب رسانه و در واقع به مردم ايران گوشزد كند، انتظار هم نمي‌رود چنين خصلتي را از مشاور خود پذيرا باشد چنانكه در متن نامه هم، اقدامات خودسرانه مشاور عالي سابق، مورد انتقاد وزير قرار گرفته است. اما غير از اين خصلت ذاتي، برخي جهت‌گيري‌هاي سياسي كه محمداسماعيل اكبري در تمام سال‌هاي حضور در مناصب رسمي و دولتي تلاش مي‌كرد از مقامات مافوق پنهان دارد و پشت پرده سياست، خود را با مواضع دولت‌هاي در حال فعاليت، همراه و همسو نشان دهد، در صدور اين حكم بي‌تاثير نيست. محمداسماعيل اكبري 4 اسفند 1397 و 50 روز پس از استعفاي سيدحسن قاضي‌زاده‌هاشمي از مقام وزارت، با حكم وزير جديد به سمت مشاور عالي وزارت منصوب شد در حالي كه آخرين سابقه حضور او در اين وزارتخانه، تصدي معاونت بهداشت در دوره وزارت مسعود پزشكيان و در دولت دوم سيدمحمد خاتمي بود و به جهت برخي موضع‌گيري‌هاي سياسي و انتساب به برخي چهره‌هاي مخالف دولت يازدهم و دوازدهم، تا زماني كه قاضي‌زاده‌هاشمي در مسند وزارت بود، مسووليتي در توليت سلامت به او واگذار نشد. اكبري، در سال‌هاي فعاليت دولت نهم و دهم، بيشترين انتقادات را نسبت به گران شدن هزينه‌هاي درمان از جيب مردم داشت اما در كنار اين اعتراضات، گاهي اوقات هم حرف‌هايي مي‌زد كه شائبه تعلق سياسي اين مقام ارشد حوزه جراحي سرطان را به برخي جناح‌ها تقويت مي‌كرد. از جمله اينكه اواخر ايام فعاليت دولت دهم و در حالي كه مسوولان حوزه شهر و محيط زيست، اختلافات سياسي خود را كنار گذاشته و در اعتراض و هشدار نسبت به سرطان‌زايي «پارازيت‌ها» يك صدا و متفق شده بودند، اين مقام علمي، در يك نشست خبري و در جمع خبرنگاران حاضر در ساختمان جام جم(صداوسيما)، با استهزاي مدعيان سرطان‌زايي پارازيت‌ها، هر گونه خطر خفيف يا شديد پارازيت‌ها بر سلامت انسان را رد كرد و از همان زمان، شائبه‌هايي درباره همكاري يا دلبستگي اين چهره شاخص حوزه جراحي به برخي چهره‌هاي خاص و صاحب قدرت تقويت شد كه تا امروز هم از شدت اين شائبه‌ها به علت اصرار اكبري بر نظرات خود، كاسته نشده است. 
نگاهي دوباره به متن نامه وزير بهداشت خطاب به مشاور عالي سابق، نشان مي‌دهد كه وزير بهداشت، شايد اين قدرت و ظرفيت را در خود مي‌ديده كه تمام مرزشكني‌هاي اين جراح 71 ساله را ناديده بگيرد جز يك مورد؛ محمداسماعيل اكبري، ظرف دو سال گذشته، خارج از حيطه تخصصي خود، انتقادهاي فراواني از باب تعلل دولت در ارايه مشوق‌هاي افزايش جمعيت داشت و لابه‌لاي اين انتقادها، گاهي اوقات هم جملاتي مي‌گفت كه حتي براي شهروندان عادي هم قابل تحمل نبود. اكبري كه در مدت انتصاب به مشاورت عالي وزارت بهداشت، بارها مدعي شده بود كه «آمارهاي دولت درباره افزايش نرخ باروري، دروغ و كذب است»، زمستان سال گذشته و پس از آمار تكان‌دهنده‌اي كه مسوولان شوراي اجتماعي كشور، سازمان ثبت احوال و وزارت ورزش و جوانان از ازدواج و طلاق‌هاي زير 15 سال و فاجعه كودك همسري و تبعات غيرقابل جبران ازدواج دختران 9 ساله و 11 ساله ارايه كردند، در يك برنامه تلويزيوني علاوه بر انكار پديده «كودك همسري» در ايران، ضمن تاييد صريح و آشكار ازدواج دختران 9 ساله، مدعي شد كه: «از زماني كه تخمدان زن فعال مي‌شود تا زماني كه تخمدان او فعال نيست، مي‌تواند بارور شود. اين‌طور نيست كه همه زنان از 10 سالگي تا 54 سالگي تخمدان‌هاي فعال دارند. يكي 12 سالگي و ديگري 13 سالگي مي‌شود. به‌ طوري كه ايران قانون وضع كرد كه 13 سالگي مبنا باشد ولي روزه‌داري را 9 سالگي تمام يعني 10 سالگي داريم و آن دختر را مكلف شرعي مي‌دانيم، به محض اينكه اين نشانه‌ها پيدا شد اين دختر، خانم شده است. يعني اگر قرار شد من به عنوان بيولوژيست، توصيه به باروري كنم بايد بگويم زير 20 سالگي بارور شويد». 
صحبت‌هاي اين فوق تخصص جراحي در اين برنامه تلويزيوني، به همين جا ختم نشد چون بار ديگر بر همان نظر مشكوك و حاشيه‌ساز خود درباره بي‌خطر بودن پارازيت‌ها تاكيد و ادعا كرد:«سرطان‌زايي پارازيت‌ها، دعواي 10 سال قبل است. پارازيتي كه مي‌زنيم، اگر بزنيم كه اين موج نيايد و در تلويزيون ديده نشود بايد معادل آن، عاملي باشد كه آن فيلم را مي‌بينيد؛ يعني ميزان مغناطيسي كه آن فيلم به چشم شما منتقل مي‌كند، پارازيت هم معادل همان منتقل كند، نه بيشتر. همان ميزان مي‌بينيد. لذا وارد تحقيقات عجيبي شديم و با دنيا و سازمان بهداشت جهاني تماس گرفتيم و تا امروز كه خدمت شما هستم محكم از طرف بنده و سازمان جهاني بهداشت اعلام كنيم كه هيچ پارازيتي سرطان‌زا نيست. پارازيت‌ها بيماري‌زا هست ولي سرطان‌زا نيست. اين اثبات نشده است». 
واقعيت امروز، اين است كه محمداسماعيل اكبري، به دليل ادعاهاي حاشيه‌سازي كه درباره حقوق انساني و شهروندي مردم داشته، محبوبيت خود را در جامعه عمومي از دست داده است. مقامات علمي، تا وقتي در صراط مستقيم قدم برمي‌دارند، تكليف شهروندان با آنها روشن است. امروز، كل جامعه ايران، وزير مستعفي بهداشت؛ قاضي‌زاده‌هاشمي را به عنوان يك جراح قرنيه مي‌شناسند و مي‌دانند كه مرضيه وحيددستجردي؛ وزير معزول دولت دهم هم جراح بيماري‌هاي زنان و زايمان است. وابستگي‌هاي سياسي اين دو وزير را هم مي‌دانند و اين حد آگاهي را دارند كه درك كنند وزير بهداشت و فردي كه در جايگاه وزارت مي‌نشيند، بايد پاسخگوي ريزترين سوالات تا مهم‌ترين دغدغه‌هاي حوزه پزشكي كشور باشد. اما اينكه يك جراح سرطان، صرفا به سبب مودت با چهره‌هايي كه هنوز برادري‌شان را به ملت ثابت نكرده‌اند، مواضع علمي و پزشكي را هم زير پا بگذارد و خارج از تخصص خود، براي مردم تعيين تكليف كند، از عجايب روزگار است كه نادر اما در جامعه ايران، واقعي است چنانكه نگاهي به تيتر اخبار .... ماه گذشته كه مشاور عالي سابق وزير بهداشت، متكلم وحده آنها بوده، برگ‌هاي ديگري از اين روايت را ورق مي‌زند؛ 23 خرداد 1398: مرگ ۹۷ هزار نفر بر اثر ابتلا به فشار خون/ به مردم دروغ نگوييم، ۱۴ بهمن ۱۳۹۸: نرخ باروري ۲.۱ درصد دروغ محض است، ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹: مراقبت در منزل بايد عملياتي شود، ۱۴ مهر ۱۳۹۹: تبعات پيري جمعيت خطرناك است و از دولت هم خبري نيست، ۶ بهمن ۱۳۹۹: روند شتابان پيري در ايران، ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰: ‏كاهش فرزندآوري در كشور». 
شايد به ياد ماندني‌ترين عزل دوره وزارت سعيد نمكي، بركناري سخنگوي سازمان غذا و دارو از مقام سخنگويي ستاد ملي مقابله با كرونا باشد. كيانوش جهانپور كه از اولين روز تشكيل اين ستاد، با حكم وزير بهداشت به مقام سخنگويي ستاد ملي مقابله با كرونا منصوب شده بود، بعد از آنكه در حمايت از حقوق هموطنان، ناراستي سفير و دولت چين در مقابل يك جهان درباره زمان واقعي شناسايي ويروس كرونا را زير سوال برد، با حكم وزير بهداشت و به دليل جبهه‌گيري‌هاي سياسي و به خطر انداختن امنيت ملي كشور از مسووليت موقتي كه به او تفويض شده بود، عزل شد و اين عزل، شايد از جهانپور، يك قهرمان ملي ساخت چون حالا نقل محافل عمومي، عزل يك وطن‌پرست توسط يك وزير دوستدار چيني‌هاي بي‌صداقت بود. اما حتي جهانپور هم به خود اجازه نداد رفتار مقامات مافوق وزارت بهداشت را زير سوال برده يا در آن تشكيك كند و شايد يكي از هنرهاي سخنگوي فعلي سازمان غذا و دارو، شخصيت‌شناسي مقامات مافوق است چنانكه امروز، ما هم مي‌دانيم كه وزير بهداشت، همچون مقام مافوق خود، انتقادپذير نيست و حتي مايل به شنيدن جز نظرات خود هم نيست. آيا محمداسماعيل اكبري، اين را مي‌دانست و بازي تضارب آرا را با يكي از وابستگان حزب اعتدال و توسعه آغاز كرد؟ 
وزير، رياضي بلد نيست؟ 
وزرا، اين حق و اختيار را دارند كه زيردستان خود را عزل و جابه‌جا كنند. محمدحسن طريقت‌منفرد كه در 6 ماه پاياني فعاليت دولت دهم و پس از عزل مرضيه وحيددستجردي؛ وزير بهداشت توسط رييس وقت دولت، به سرپرستي توليت سلامت منصوب شد، در اولين نشست خبري خود با رسانه‌ها و از جايگاه سرپرست وزارت بهداشت، اعلام كرد كه تغيير رييس دفتر، از اختيارات وزير است چون رييس دفتر وزارتي، در جريان تمام اقدامات وزير است و بايد فردي همراه و همسو باشد. باقي وزرا هم همين طور عمل كردند. اما سعيد نمكي، در نامه خود خطاب به محمداسماعيل اكبري، ادعاي عجيبي دارد و معتقد است كه پس از انتصاب به وزارت، مي‌خواسته «اولين وزير» باشد كه جز  «يكي، دو نفر» تغيير ديگري در پست‌هاي سازماني وزارت بهداشت ايجاد نكند. علت طرح اين ادعاي غلط، بازتابي از همان روحيه نمايش منحصر به فرد بودن اقدامات نمكي است كه ظرف دو سال وزارت هم از چشم اصحاب رسانه دور نمانده اما نكته عجيب، ناآشنايي وزير بهداشت با علم رياضي است چون بررسي‌هاي «اعتماد» از 5 ماه وزارت نمكي در فاصله دي 1397 تا خرداد 98 نشان داد كه مقام عالي وزارت، ظرف 156 روز، ۳۹ انتصاب جديد داشته و علاوه بر آنكه ۶ مسوول جديد در دفاتر مختلف اين وزارتخانه منصوب كرده، فقط ۵ نفر از مسوولان وزارت بهداشت را در سمت‌هاي انتصابي، ابقا كرده است. 
حالا، با عزل اكبري، مي‌توان گفت يكي ديگر از قديمي‌ترين‌هاي وزارت بهداشت، از مسووليت در نظام سلامت كنار گذاشته شد اگرچه كه حاشيه‌دارتر از عزل محمداسماعيل اكبري، استعفاي رضا ملك‌زاده؛معاون وزير بهداشت دولت‌هاي پنجم و ششم و  معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت در دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم بود كه 30 آبان سال گذشته و يك روز پس از سخنان تند وزير بهداشت در يك جمع كارشناسي و تخصصي و انتقادات شديد از عملكرد معاون تحقيقاتي خود، استعفانامه‌اش را ضمن پاسخ‌هايي گزنده تقديم وزير كرد و در نامه استعفاي خود هم، به صراحت «مديريت بسيار غلط» وزير بهداشت را زير سوال برد. حاشيه‌هاي اين استعفا و تند‌ترين جنگ لفظي بين يك وزير و يك معاون در حدي بود كه خبر و حاشيه‌هاي اين استعفا، به رسانه‌هاي فارسي‌زبان خارج از كشور هم كشيده شد. حالا بايد منتظر واكنش مجامع علمي به بركناري چهره شاخص جراحي سرطان با حكم وزير بهداشت بود. آيا بركناري يك وابسته چهره‌هاي خاص، مدافعان زيادي در جامعه پزشكي دارد؟