دستاورد عدم مشاركت و تحريم انتخابات

چندي پيش به عنوان يك شهروند عرض كردم: هنوز تصميم‌گيري نهايي بر عدم شركت در انتخابات يا در صورت شركت، انتخاب گزينه نهايي را زود مي‌دانم.
دوستان معترض به تمسخر گفتند: هنوز زود است؟!!
پاسخ دادم: بله زود است.
سوال بنده هم اين است: كي و كجا ما با عدم شركت در انتخابات نفعي برده‌ايم و آنها كه مخالف‌شان بوديم را تضعيف كرده‌ايم؟


ما چه زماني مي‌خواهيم از تاريخ درس بگيريم؟ درباره تاريخ ۱۰۰ يا ۱۰۰۰ سال پيش صحبت نمي‌كنم. درباره تاريخ سال‌هاي اخير عمرمان مي‌گويم.
شايد مرور چند مثال به ما در درك نتيجه عملكردمان كمك كند.
۱- قهر با انتخابات شوراي شهر سال ۱۳۸۱، نقطه‌عطف عمده شرايط فعلي (در ادامه چرايي آن را توضيح مي‌دهم.) 
اين انتخابات يكي از آزادترين انتخابات‌هاي جمهوري اسلامي بود چرا كه افراد متعددي از طيف‌هاي مختلف سياسي تاييد صلاحيت شدند.
اما مردم به دليل نارضايتي از اصلاح‌طلبان و شوراي اول، با انتخابات قهر كردند و راي ندادند.
اين قهر تبديل شد به پيروزي اصولگرايان و رياست مهدي چمران در شوراي شهر تهران.
نتيجه؟ 
از دل آن شوراي شهر، احمدي‌نژاد شهردار تهران شد! يعني قرارگيري او در سكوي پرتاب براي انتخابات رياست‌جمهوري ۱۳۸۴.
(هيچ‌وقت فراموش نمي‌كنم كه از طرح‌هاي شهرداري دوره او، توزيع آش‌رشته رايگان در ميادين تهران بود...) 
۲- قهر با انتخابات رياست‌جمهوري ۱۳۸۴
مردم كه از دوره خاتمي ناراضي بودند كه چرا در ۸ سال رياست‌جمهوري‌اش ايران را  تبديل به سوييس نكرده (!) با انتخابات قهر كردند.
(دوره‌اي كه به زعم كارشناسان، به‌طور نسبي بهترين دوره ۴۳ سال گذشته از لحاظ سياست داخلي، خارجي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بود.) 
نتيجه؟
احمدي‌نژادي كه به علت قهر قبلي شهردار تهران شده بود، حالا با اين قهر رييس‌جمهور شد!
(احتمالا نيازي نيست در مورد ابعاد مختلف اقتصادي، سياست داخلي و خارجي، فرهنگي، اجتماعي و به زعم بنده مهم‌ترين آن، فروپاشي اخلاقي‌اي كه در دوره او رخ داد توضيح دهيم.) 
۳- قهر با انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸
مردم ناراضي از تكرارهاي خاتمي و مجلس قبلي و گراني‌هاي سال ۱۳۹۷ به بعد دولت روحاني، با انتخابات قهر كردند.
نتيجه؟
قاليباف از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ فرمانده نيروي انتظامي بود. با همين عنوان در انتخابات رياست‌جمهوري ۱۳۸۴ شركت كرد و شكست خورد. در ادامه نتيجه قهر با شوراي شهر دوم تهران، پس از شكست او و پيروزي احمدي‌نژاد (شهردار وقت تهران) در انتخابات رياست‌جمهوري، همان سال شهردار تهران شد. در نتيجه آن قهر، او در سكوي پرتاب مناصب بالاتر قرار گرفت و براي ۱۲ سال شهردار تهران شد. (بهتر است در مورد نتايج حضور ۱۲ ساله او در شهرداري تهران صحبت نكنيم.)  او از ۱۳۸۴ تا انتخابات رياست‌جمهوري و شوراي شهر ۱۳۹۶ شهردار تهران بود. سال ۱۳۹۶ در ادامه مشاركت مردم در انتخابات ۱۳۹۲ و به دليل رضايت از دوره اول دولت روحاني، به علت مهار تورم و رساندن آن به زير ده درصد، رشد اقتصادي مثبت، ثبات قيمت ارز، ايجاد روابط دوستانه در سياست خارجي و توافق برجام و شروع رفع تحريم‌ها، شروع ورود سرمايه‌گذاران خارجي به كشور، باز شدن فضاي فرهنگي، هنري و سياسي در كشور و ترس خروج از مسير ترميم كشور پس از آسيب‌هاي دولت احمدي‌نژاد، انتخابات درحالي با پيروزي روحاني به پايان رسيد كه او بيش از ۵ ميليون راي بيشتر از دور اول كسب كرد. (خوب است كمي بيشتر تامل كنيم كه در ۳ سال گذشته، ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ چه شد و چه عواملي دست به دست هم داد تا به اينجا رسيديم.) قاليباف كه در سه دوره انتخابات رياست‌جمهوري شكست خورده بود، با آن كارنامه رياست ۱۲ ساله در شهرداري تهران، حالا با قهر ما رييس قوه مقننه شده. ناگفته نماند، از همان انتخابات شوراي شهر دوم در سال ۱۳۸۱، بخش مهمي از علت قهر مردم با انتخابات، اشتباهات، بد عمل كردن و نپخته بودن اصلاح‌طلبان بود. با توجه به عمر ۲۴ ساله جمهوري اسلامي و عمر ۵ ساله جبهه اصلاحات در آن سال، خطاها و اشتباهات اجتناب‌ناپذير بود و صبر و تحمل بيشتري از سوي مردم را مي‌طلبيد. و بدانيم همان قهر سال ۱۳۸۱ باعث تضعيف جبهه اصلاحات در بدنه قدرت شد و اين جسم ضعيف و كم‌رمقي كه از آن در اين روزها مي‌بينيم، نتيجه همان قهرهاست. خوب است بدانيم در امريكا، پس از استقلال از بريتانيا، كم و بيش حدود ۲۴۰ سال است كه انتخابات رياست‌جمهوري برگزار مي‌شود و ما فقط ۴۳ سال است كه از نظام پادشاهي رهايي پيدا كرده‌ايم. 
دموكراسي در هيچ كجاي دنيا يك‌شبه و به سهولت به دست نيامده است.