الگوی مصرف را بهم ریخته‌ایم

مرجان اسلامی فر| تنظیم بازار در دولت روحانی یکی از سخت‌ترین کارها بود. از یک طرف تولیدکنندگان که با افزایش هزینه‌های تولید، هرهفته درخواست افزایش قیمت خود را به خیابان سمیه می‌بردند تا با رشد قیمت آنها موافقت شود، از طرف دیگر مردمی که سفره‌شان به‌دلیل رشد قیمت‌ها آب می‌رفت. تحریم از سال 97 زندگی خیلی‌ها را تغییر داد و معیشت مردم با چالش‌های جدی مواجه شد. حال این روزها یعنی با رفتن ترامپ رئیس‌جمهوری امریکا و آمدن بایدن دموکرات خواه و باز شدن باب مذاکرات در وین، بازار کالا تا حدودی روی آرامش را دیده و نوسان قیمت نسبت به ماه‌های گذشته کمتر شده است. البته هنوز گلایه‌های متعددی از بازار وجود دارد برخی‌ها از نبود شکر و روغن گلایه می‌کنند و گروهی دیگر اعتقاد دارند که قیمت گوشت قرمز، مرغ و ماهی بسیار بالا است. در این باره با محمد صادق مفتح قائم مقام وزیر صمت در امور بازرگانی گفت‌و‌گویی انجام دادیم که در ادامه می‌آید:
 اخیراً صحبت‌هایی از کمبود شکر مطرح می‌شود و اینکه در خیلی از فروشگاه‌ها شکر یافت نمی‌شود و اگر هم باشد به‌صورت محدود فروخته می‌شود، در این میان به نظر می‌رسد مشکل روغن هم حل نشده و قفسه فروشگاه‌ها خالی از روغن است هر چند که روغن سرخ کردنی و روغن ذرت با قیمت بالا وجود دارد؛ برای تنظیم بازار دو کالای یاد شده برنامه‌ای دارید؟
گزارش‌هایی که از استان‌های مختلف در مورد وضعیت توزیع روغن و شکر داریم خلاف آن چیزی است که شما عنوان کردید؛ ممکن است در فروشگاه یا بخشی به‌صورت مقطعی کمبودی باشد اما از نظر تأمین و توزیع روغن و شکر با هیچ محدودیتی روبه‌رو نیستیم و به میزان نیاز کشور، تولید انجام می‌شود. مشکل خاصی در این حوزه وجود ندارد. در این میان در روزهای پایانی سال گذشته به سازمان‌های صنعت، معدن و تجارت استان‌ها و اداره کل غلات استان‌ها اعلام شد بدون هیچ محدودیتی به فروشگاه‌ها و واحدهای تولیدی شکر داده شود و در اختیار متقاضیان قرار گیرد. بنابراین در مورد شکر در سطح کشور اصلاً کمبودی نداریم و در مورد روغن نیز ممکن است برخی بسته ‌بندی‌ها در برخی فروشگاه‌ها کمتر باشد اما از نظر کلی تأمین روغن نباتی بدون مشکل است.
یعنی اعتقاد دارید که عرضه و تقاضا برابری می‌کند؟


بله کاملاً برابری می‌کند.
در حال حاضر بازار مرغ و گوشت به آرامش نسبی رسیده است، چه عاملی باعث شد که بازار از تنش قیمتی فاصله بگیرد؟
ابزارهای متعددی را به کار گرفتیم که اکنون بازار کالاهای پروتئینی آرام شده است. طی چند وقت اخیر قیمت گوشت قرمز کاهشی بوده و پیش‌بینی این است که قیمت گوشت قرمز مجدد تنزل کند. به‌نظر می‌آید در مورد کل کالاهای اساسی مورد نیاز مردم بازار آرامی داریم؛ البته با توجه به فضای تبلیغاتی خیلی‌ها تلاش می‌کنند که از این امر به‌عنوان ابزار انتخاباتی استفاده کنند، ولی به طور کلی فضای بازار آرام و بدون تنش است.
در مورد مرغ امکان کاهش قیمت وجود دارد؟
بعید می‌دانم چنین اتفاقی رخ دهد؛ مدتی قیمت تخم مرغ کاهشی شد اما در مورد مرغ کاهش قیمت اتفاق نمی‌افتد.
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران تورم سالانه خوراکی‌ها 61 درصد بوده، رشد قیمت خوراکی‌ها بشدت بر معیشت خانواده‌ها اثر گذاشته است. برای اینکه جلوی رشد قیمت‌ها گرفته شود یا شاهد ثبات حداقلی در این بخش باشیم، وزارت صمت چه برنامه‌ای دارد؟
رشد قیمت کالاها به دلایل مختلف اتفاق افتاد که بخشی از آن مربوط به تغییر مبنای ارز است. در گذشته برای واردات کالاهای اساسی ارز دولتی(ارز4200 تومانی) پرداخت می‌شد و به مرور زمان ارز دولتی برخی کالاها قطع شد که این امر بر قیمت تمام شده کالاها اثر گذاشت. از سوی دیگر مجموع عوامل اقتصاد کلان هم بر قیمت تمام شده کالاها اثر گذاشت. با این اوصاف و بر اساس گزارش مرکز آمار در شش ماهه پایانی سال 99، کمترین نرخ تورم غذایی در 7 دهک‌های پایین درآمدی جامعه بوده است. یعنی میزان تورم در این بخش کمترین سهم را داشته است. به هر ترتیب با افزایش هزینه‌ها، رشد دستمزد، افزایش قیمت مواد اولیه تولید و سایر مؤلفه‌ها ناچار به افزایش قیمت هستیم. ولی این افزایش قیمت باید معقول و در حد منطقی خود باشد و نباید به محدوده گرانفروشی نزدیک شود. در این میان اگر میزان افزایش قیمت کمتر از واقعیت‌ها باشد تولیدکنندگان بشدت آسیب می‌بینند و اصل تولید به خطرمی افتد. سرکوب قیمت‌ها سیاست ضد تولید است که باعث می‌شود تولیدکنندگان را از دست بدهیم.
وزارت صمت برنامه خاصی برای جلوگیری از تورم خوراکی‌ها دارد؟
وزارت صمت و وزارت جهادکشاورزی با استفاده از توزان عرضه و تقاضا، شبکه توزیع قابل کنترل و نظارت، تأمین نیاز بازار و جلوگیری از تنش در بازار، می‌خواهد تورم خوراکی‌ها را کنترل کند. در این میان باید سعی شود خریدهای هیجانی که ناشی از احساس عدم امنیت مردم از افزایش قیمت کالا است، اتفاق نیفتد.
نمونه خریدهای هیجانی و عدم تعادل بازار را می‌توان در موضوع مرغ دید. در سه الی چهار ماهه گذشته به‌صورت مقطعی بحران مرغ داشتیم که بسرعت و با برنامه‌ریزی حل شد. در این میان دلالان و سودجویان تلاش زیادی داشتند که میوه شب عید با بحران روبه‌رو شود اما با عرضه مناسب، بازار به‌صورت منطقی مدیریت شد. تنظیم بازار، تنها تنظیم عرضه و تقاضا نیست؛ یک بخش عظیم آن جنبه‌های روانی است. متأسفانه جنگ روانی به‌صورت عامدانه در بازار ایجاد می‌شود. هدف از جنگ روانی ایجاد نگرانی و ناامنی است تا خریداران و مصرف کنندگان برای خرید کالا تشویق شوند و ذخیره‌سازی خانگی انجام دهند. در چنین شرایطی بسرعت تعادل بازار بهم می‌ریزد. به طور قطع بخش بزرگ تنظیم بازار مدیریت بخش روانی بازار است.
یکی از موضوعاتی که طی 40 سال گذشته به آن بی‌توجهی شده و هر صحبتی هم که در مورد آن صورت گرفته در حد حرف بوده اصلاح الگوی مصرف است. چرا ما در مورد کالاها به اصلاح الگوی مصرف نرسیدیم؟
تنظیم بازار، برآیند مؤلفه‌هایی چون اصلاح الگوی مصرف است. الگوی مصرف اگر اصلاح نشود یا خبرهای نادرست در بازارشایع شود سبب افزایش انتظارات تورمی خواهد شد. انتظار تورمی به معنای آن است که خانواده‌ها تصور کنند یک کالا فردا گران‌تر از امروز خواهد بود. طبیعی‌ترین اتفاقی که می‌افتد این است که مردم تلاش می‌کنند امروز بیشتر خریداری کنند تا مدیریت هزینه داشته باشند. بر این اساس برخی اهداف سیاسی و فعالیت دلالان باعث می‌شود که بازار بهم بریزد. اصلاح الگوی مصرف موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه از آن غفلت شده است. به‌عنوان مثال در کالای پروتئینی، باید هدایت بازار از گوشت دام سبک به سمت گوشت دام سنگین و گوشت مرغ باشد. در حقیقت اصلاح الگوی مصرف جهت‌گیری درست در بازار را تعیین و دولت بر اساس آن سیاستگذاری می‌کند.
مهم‌ترین ابزاری که می‌تواند کشور را به‌سمت اصلاح الگوی مصرف هدایت کند، قیمت است. با ابزار قیمت امکان تغییر شیوه‌های خرید وجود دارد و در همه دنیا چنین موضوعی مرسوم است. در کالاهایی که می‌خواهیم اصلاح الگوی مصرف را پیاده‌سازی کنیم می‌توان قیمت آن کالا را کاهش یا برای آن کالا یارانه تخصیص داد. بر این اساس تأکید می‌کنم که فلسفه وجودی یارانه، اصلاح الگوی مصرف است.
این در حالی است که در ایران پرداخت یارانه تنها برای حمایت از قشر ضعیف جامعه و افزایش قدرت خرید دهک‌های درآمدی پایین است در صورتی که یارانه برای هدایت مصرف است؛ همان‌گونه که دولت آلمان به شیر یارانه پرداخت می‌کند.
بدین جهت اگر می‌خواهیم مصرف یک کالا کاهش پیدا کند، باید از آن کالا مالیات گرفته شود. شما سرانه مصرف نان، برنج، گندم، آرد، شکر و روغن را در کشور ببینید، چقدر این اعداد نسبت به سایر کشورها بالا است؛ مشکل این است که ما به این کالاها یارانه پرداخت کردیم، لذا بشدت الگوی مصرف را بهم ریخته‌ایم. نسل قبل به‌گونه‌ای بود که خوردن برنج یک اتفاق محسوب می‌شد و آداب خاصی داشت.
لباس پلوخوری هم از آن زمان آمده است اما پرداخت یارانه باعث شد که مصرف برنج روزانه شود، اگر اصلاح الگوی مصرف پیاده‌سازی شده بود این اتفاق‌ها رخ نمی‌داد و سرانه مصرف کالاهای یاد شده در ایران به این حد بالا نبود.