تاثير دوگانه شيرين‌سازي و انتقال آب دريا ...

خشكسالي‌هاي شديد و بلندمدت، فرونشست دشت‌ها، نابودي سفره‌هاي آب زيرزميني، كاهش ذخيره آب پشت سدها، قطعي مكرر برق، جيره‌بندي آب، مهاجرت به دليل بحران آب، ورشكستگي آبي، زوال آب، خاك و محيط زيست و بالاخره محو ايران واژه‌هايي هستند كه از آغاز سال 1400 در رسانه‌هاي مختلف كشور مورد توجه فراوان قرار گرفته است. توسعه توليد گازهاي گلخانه‌اي، افزايش دما، تغييرات نوع، زمان، الگو و شدت بارش‌ها، تخريب پوشش گياهي، توسعه شهرها، تبديل روستاهاي مولد به مناطق شهري مصرف‌كننده، تمايل به افزايش رفاه اجتماعي و بالاخره آثار برداشت بي‌رويه از منابع آب سطحي و زيرزميني، باعث شده‌اند كه شرايط حال حاضر و آينده ايران به گونه‌اي باشد كه فواصل زماني بين وقوع سيلاب‌هاي بزرگ و فراگير و خشكسالي‌هاي شديد بسيار كاهش يابد و زين پس يا شاهد وقوع سيلاب‌هاي ويرانگر باشيم يا درگير خشكسالي‌هاي مخرب. سيل‌ها آمدند و خسارت زدند و رفتند و كاري درخور به انجام نرسانديم! يقين داشته باشيد كه وقوع سيلاب‌هاي ويرانگر در آينده نزديك نيز همچنان خسارت خواهند زد. بنابراين لازم است لااقل براي كاهش تبعات خشكسالي كاري انجام بدهيم. بر اساس قوانين، وزارت نيرو موظف به تامين آب مناسب از نظر كمي و كيفي براي مصارف مختلف است و طي اين چهل سال، احداث سدهاي مخزني خوب و مناسب باعث شد كه خسارات خشكسالي‌هاي بلندمدت و همچنين سيلاب‌هاي شديد و فراگير به كمترين ميزان ممكن برسد ولي متاسفانه به دليل فقدان طرح جامع آب، احداث تعدادي سد مخزني بد و نامناسب و همچنين افراط در سدسازي، چهره صنعت سدسازي در كشور تخريب شده و زير سوال رفته است.  با توجه به نبود يا كمبود موقعيت‌هاي مناسب براي سد‌سازي‌هاي جديد، وزارت نيرو در سال‌هاي اخير در كنار استفاده از ظرفيت‌هاي موجود تامين آب، انتقال آب بين حوضه‌اي و همچنين استفاده از روش‌هاي شيرين‌سازي و انتقال آب دريا با هدف تامين آب شرب را در دستور كار قرار داده است. هر چند در مناطقي از كشور، بخشي از پتانسيل آب‌هاي سطحي بدون استفاده از دسترس خارج شده و به دريا مي‌ريزد، ولي تبعات اجتماعي طرح‌هاي انتقال بين حوضه‌اي مانع بزرگي در اجراي چنين طرح‌هايي است كه شاخص‌ترين آنها، طرح بهشت‌آباد است كه پس از حدود دو دهه به دليل مشكلات اجتماعي همچنان متوقف مانده است و امكان اجراي آن فراهم نيست. با توجه به اينكه طرح‌هاي آبخوانداري، آبخيزداري، مديريت تقاضا، افزايش راندمان مصرف، فرهنگ‌سازي براي مصرف بهينه و ارجحيت يافتن منافع ملي بر منافع شخصي، بهبود توزيع پراكندگي جمعيت، كاهش ضايعات كشاورزي، كاهش ميزان پِرت (هدر رفت) در شبكه آب شهري، تفكيك شبكه آب بهداشتي و شرب در شبكه‌هاي شهري و ساير راهكارهاي غير سازه‌اي، به دلايل مختلف به صورت اصولي مورد توجه قرار نگرفته و به تبع آن، اعتبارات مورد نياز چنين طرح‌هايي نيز تامين نشده است و همچنين با توجه به فشار زياد بر منابع آب كه باعث شور و آلوده شدن و نهايتا نابودي آبخوان‌ها مي‌شوند، و از طرف ديگر آب شرب كافي براي مردم نيز كم شده، يكي از راه‌هاي باقيمانده براي تامين آب، شيرين‌سازي و انتقال آب دريا به مناطق كم آب كشور است. به‌‌رغم اينكه حدود نيمي از آب شيرين‌كن‌هاي موجود در جهان، در منطقه خاورميانه واقع شده‌اند كه كشورهاي عربستان، امارات، كويت و قطر از بيشترين ظرفيت توليد آب شيرين از آب دريا برخوردار هستند ولي كشور ما سهم چنداني از آن ندارد و اين در شرايطي است كه كشورمان با خشكسالي‌هاي پي در پي مواجه بوده و تامين آب از درون مرز خشكي، بر ناپايداري هر چه بيشتر منابع آب منجر شده است.  انتقال آب از دريا به‌رغم افزايش قيمت تمام شده آن، از جمله روش‌هاي مرسوم در دنيا براي تامين آب است و از سوي ديگر، تاثيرات انتقال آب از دريا بسيار كمتر از انتقال آب بين حوضه‌اي داخل سرزميني است كه عموما مسائل اجتماعي بين مبدا و مقصد و اختلافات قوميتي شديد دارد. با توجه به اينكه بسياري از صنايع كشور، تشنه آب هستند و منابع مالي و اعتباري خوبي نيز در اختيار دارند، موضوع سرمايه‌گذاري بخش خصوصي براي مطالعه و اجراي اين‌گونه طرح‌ها، چالش‌هاي موجود كشور در خصوص تامين اعتبار و منابع مالي را برطرف خواهند كرد. بديهي است كه هر نوع پروژه عمراني اعم از طرح‌هاي توسعه راه، راه‌آهن، شهرسازي، ساختمان‌سازي و غيره، آثار سوء زيست محيطي خود را دارد كه ابرپروژه‌هاي انتقال آب دريا نيز از آن جمله‌اند ولي گزارش‌هاي ارزيابي كمك مي‌كنند كه چگونه بايد اين آثار را به حداقل رساند و فعاليت‌هاي خود را متناسب با ظرفيت‌هاي موجود انجام داد. بنابراين طبيعي است كه براي برداشت و انتقال آب، وارد كردن كمترين ميزان آسيب زيست‌محيطي و همچنين متناسب بودن آن با مطالعات پدافند غير عامل، لازم و ضروري است.  ارزيابي بدوي طرح‌هاي شيرين‌سازي، حاكي از آن است كه اين‌گونه طرح‌ها به لحاظ اقتصادي، از توجيه مناسبي برخوردار نيستند! يكي از مهم‌ترين دلايل فقدان توجيه‌پذيري اقتصادي طرح‌هاي انتقال آب دريا، بي‌توجهي به امكان بازچرخاني آب انتقال يافته است. به عبارت ديگر چنانچه آب منتقل شده به مصرف شرب و صنعت برسد، بيش از نيمي از آن به صورت پساب در دسترس بوده و قابل بازچرخاني است و در نهايت بخش بزرگي از آن به آبخوان‌ها يا تالاب‌هاي فلات مركزي ايران خواهد رسيد تا از نابودي آبخوان‌ها و تالاب‌هاي خشكيده مناطق كم آب كشور نيز جلوگيري به عمل‌ آيد و اين همان تاثير دوگانه انتقال آب دريا به مناطق شرقي و فلات مركزي ايران است كه  لازم است در ارزيابي اقتصادي اين‌گونه طرح‌ها مورد توجه جدي شركت‌هاي مهندسي مشاور قرار گيرد.  در اين خصوص مي‌توان به آثار و تبعات مفيد انتقال آب از سد دوستي به كلانشهر مشهد اشاره كرد كه طي چند سال اخير ضمن تامين بخش بزرگي از آب شرب مشهد، آب بازگشتي آن باعث بالا آمدن سطح آب زيرزميني شهر مشهد شد كه البته در برخي مناطق، حتي باعث بروز مشكلاتي نيز شده است. وضعيت منابع و مصارف آب و محيط زيست در كشور به گونه‌اي شده است كه پذيرش آثار و تبعات طرح‌هاي عظيم شيرين‌سازي و انتقال آب دريا اجتناب‌ناپذير شده است. بديهي است پس از گذشت چند سال و انتقال آب دريا، ضمن تامين آب مورد نياز شرب و صنعت، تامين نياز تالاب‌هاي خشكيده و آب مورد نياز تعادل‌بخشي آبخوان‌ها نيز از آب بازگشتي فراهم شده و منجر به پايداري خواهد شد و در نهايت امكان توقف فعاليت‌هاي انتقال آب را فراهم خواهد كرد.