روزنامه آرمان امروز
1396/03/22
قیصریه برای یک دستمال به آتشکشیده نشود
بررسی عملکرد دولت یازدهم در گفتوگو با محمد هاشمیقیصریه برای یک دستمال به آتش کشیده نشود
مردادماه قطار دولت یازدهم به ایستگاه آخر میرسد و حسن روحانی به همراه یارانش در بزنگاهی دیگر برای تشکیل کابینه دوازدهم قرار میگیرد. کابینهای که عدهای از مدتها پیش دم از ضرورت ایجاد تغییر در آن زده و معتقدند رئیسجمهور روحانی با توجه به تجربیات 4 سال گذشته میتواند در جهت کارایی بیشتر کابینه گام بردارد،اما در این میان هستند کسانی که تغییرات گسترده در کابینه دوازدهم را به نفع دولت نمیدانند؛ محمد هاشمی یکی از آنهاست. او معتقد است ثبات و نظارت بر عملکرد وزارتخانهها بیشتر میتواند در توفیق مدیران و اجرای برنامههای دولت کارساز باشد تا یک تغییر و تحول اساسی. رئیس اسبق سازمان صدا وسیما و عضو سابق حزب کارگزاران سازندگی، عملکرد اغلب وزارتخانههای دولت یازدهم را مثبت ارزیابی میکند و معتقد است معاون اول دولت میتواند به عنوان یک مهره تاثیرگذار در هماهنگی اجزای دولت بیشتر موثر باشد. از او درباره حادثه تروریستی مجلس و حرم امام(ره) و تخریبها علیه دولت و وزارت اطلاعات هم پرسیدیم. هاشمی این تخریبکنندگان را غیرمنصف خواند و به «خبرآنلاین» گفت عدهای در این میان به جای وحدت از آب کره گرفتند!
دو ماه دیگر به پایان دولت یازدهم و تشکیل دولت دوازدهم زمان باقی مانده است. در حالی که از مدتها قبل، حتی قبل از انتخابات بعضی از چهرههای سیاسی و کارشناسان قائل به ضرورت ترمیم کابینه بودند، این بحثها برای کابینه دوازدهم جدیتر شده است. آیا شما هم قائل به این تغییرات هستید؟
اصل در مدیریت، ثبات است. یعنی ثبات در توفیق مدیران و اجرای برنامهها بسیار تعیینکننده است. بر این اساس به نظر من مصلحت نیست که تغییرات وسیع یا جدی ای را در دولت دوازدهم انجام دهند؛ چون به هرحال وقتی دولت تشکیل شده و وزیری 4 سال تجربه دارد، نیروهایش را چیده، هرچند اگر جایی ضعفی هم باشد، میتوان همان ضعفها را تذکر داد و برطرف کرد. یعنی یقینا یک نیروی ضعیف پای کار بهتر از یک نیروی قوی است که تازه وارد شود. چون وقتی یک وزیر با تیمش میآید، در وزارتخانه و ادارات کل استانها تغییرات انجام میدهد. خلاصه اینکه تغییرات فینفسه نمیتواند مفید باشد.
حتی اگر این تغییرات برای ارائه برنامهای جدید برای پیشبرد بهتر اهداف دولت باشد؟
بله، مگر اینکه واقعا برنامه جدی یا مسائلی وجود داشته باشد، وگرنه از نظر من تغییر به صرف تغییر، هیچموقع نه کارگشا بوده و نه موثر. مگر اینکه یک دلیل خیلی قوی داشته باشیم. به هرحال در ارزیابی منصفانه از عملکرد دولت یازدهم، باید گفت که دولت بر اساس تواناییهایش و با توجه به محدودیتهایی که وجود داشته، خوب عمل کرده و رفتارش مثبت و مناسب بوده است. مخصوصا در کارهای اساسی و زیربنایی، تغییر میتواند آفت جدی باشد. وقتی یک پروژه راکد شود و بخوابد تا بخواهید دوباره این پروژه را راه بیندازید، ماهها طول میکشد و هزینههای گزافی را روی دست دولت یا کارفرما میگذارد. من شخصا هیچضرورتی برای تغییر نمیبینم الا اینکه در جایی مشکل جدی وجود داشته باشد یا اینکه خود وزیری نخواهد بماند.
در حالی تغییرات در دولت را ضروری نمیدانید که عدهای، هم در جناح اصولگرا و هم در جناح اصلاحطلب، معتقدند در بخشهایی از کابینه بهتر است تغییر انجام شود. بعضی منتقدان اصلاحطلب هم معتقدند در بدنه وزارت کشور با توجه به اینکه برخی استانداران و فرمانداران در این 4 سال تا حدودی ساز مخالف با دولت زدند، تغییر ضروری است. به نظر شما عملکرد وزارتخانهها در 4 سال گذشته چگونه بوده و آیا تغییرات در آنها لازم است؟
خیر، اتفاقا وزارت کشور جزو وزارتخانههایی است که ثبات در آن خیلی موثر است و به امنیت کشور بستگی دارد. وقتی در وزارت کشور در سطح وزیر تغییر ایجاد شود، تا عمق روستاها رفته و بخشدار را هم شامل میشود. این تغییرات نمیتواند خیلی مفید باشد. البته با یک فرماندار یا مسئولی که برخلاف منویات دولت یا به تعبیر شما، علیه دولت اقدام کرده، میتوان موردی برخورد کرد. اما اینکه بخواهیم به خاطر 10 تا تخلف، در کل یک وزارتخانه وسیع مثل وزارت کشور تغییر ایجاد کنیم نابجاست و آفت زیادی به بار میآورد.
یعنی شما تنها تذکر و برخورد با فرمانداران و استاندارانی را که در جهت مطالبات دولت و حتی شاید مردم عمل نمیکنند، کافی میدانید؟ منظورم این است که آیا فقط به خاطر اینکه تغییرات عمده در یک وزارتخانه ایجاد نشود، دولت فقط به تذکر بسنده کند؟
همانطور که میدانید تخلف همه جا هست و باید با متخلف و تخلف برخورد کرد نه اینکه به خاطر یک دستمال، قیصریهای را به آتش کشید. چنانچه در جایی تخلف وجود دارد با متخلف برخورد کنیم؛ آن هم متناسب با تخلف. یک وقت هم تخلف در آن حد نیست که نیازمند تغییر باشد و یک تذکر یا تنبیه کفایت میکند که برطرف شود. به هرحال با نظارت قوی و برخورد با تخلف میتوانیم کارایی دولت را بالا ببریم. ابزار نظارتی هم در اختیار دولت و نظام وجود دارد و میتوانند ورود کنند. بنابراین من شخصا آنچه در کشور ضعیف و کم میدانم، بحث نظارت است. نظارت معمولا ضعیف است و چون نظارت، ضعیف است، کارآمدی ممکن است کم شود و تخلف وجود داشته باشد. اما اگر نظارت و برنامه وجود داشته باشد، دیگر دلیلی وجود ندارد که عملکرد نامناسب باشد. بالاخره هر وزیر یا مسئولی یک برنامه دارد که متناسب با آن برنامه نیازمند یک بودجه و نیروست که اگر تامین باشد و نظارت هم باشد، دیگر دلیلی برای ناکارآمدی وجود ندارد.
با توجه به بحث نظارت چگونه میتوان در درون خود دولت موثر عمل کرد؟
به نظرم نقش هماهنگی بین وزارتخانهها در دولت عمدتا در حوزه معاون اول است. معاون اول است که هم اشراف دارد و هم از نظر قانونی مسئولیت و اختیار دارد که وزارتخانهها را هماهنگ کند. البته نقش سازمان مدیریت و برنامه و بودجه هم جزو نقشهای کلیدی است. اگر بین این دو رکن یعنی معاون اول و رئیس سازمان برنامه و بودجه برنامهریزی و هماهنگی مناسب وجود داشته باشد، میتوان وزارتخانهها را بر اساس مسئولیت یا نوع کاری که دارند، دستهبندی کرد. مثلا وزارتخانههای اقتصادی، خدماتی، امنیتی، فرهنگی و آموزشی را دستهبندی کرد و بین آنها هماهنگی بهوجود آورد. یعنی اگر نقاط ضعف یا در جایی ناهماهنگی وجود دارد، باید این عامل هماهنگ کننده، فعال باشد و از اختیارات خودش استفاد کند. او میتواند بین این دستگاهها هماهنگی بهوجود بیاورد و چنانچه ضعف یا احتمالا تعارض یا اختلاف سلیقه یا نظری وجود دارد،آن را برطرف کند. یعنی ابزارها و راهکارها همه در نظام مدیریتی ما وجود دارد. استفاده بهینه از این ابزارها و راهکارها میتواند هنر مدیریت باشد که اینها را هماهنگ کند. مثلا در جایی که دو وزارتخانه با هم اختلاف دارند، باید اختلافات حل شود. درواقع باید یک مرجع رسیدگی و هماهنگی وجود داشته باشد که این مرجع در ساختار ریاستجمهوری پیشبینی شده و میتوانند از این راهکار استفاده کنند و هماهنگی به وجود بیاورند.
َ نظرتان در مورد وزارتخانههای اقتصادی چیست؟ باتوجه به اینکه مهمترین نقدی هم که به دولت یازدهم در مناظرههای انتخاباتی به حسن روحانی و دولتش وارد میشد، مباحث اقتصادی بود. به نظر شما در این مورد رئیسجمهور در کابینه خود باید چه تمهیداتی بیندیشد؟
من شخصا عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم را مثبت ارزیابی میکنم. چون دولت یازدهم وقتی کار را از دولت دهم تحویل گرفت منابعی که برای اقتصاد یا هزینههای اقتصادی نیاز داشت، در اختیار نداشت. چنانچه وضعیت اقتصادی دو دولت را با هم مقایسه کنید، میبینید که عملکرد دولت یازدهم در حوزه اقتصاد واقعا مثبت بودهاست؛ به این دلیل که جهت منفیای که در دولتهای نهم و دهم وجود داشت را تغییر داد. این دولت جهتهای رشد اقتصادی 5-درصد، تورم دورقمی بالا، اشتغال بسیار پایین، نرخ بیکاری بسیار بالا و رشد نقدینگی بالا را تغییر داد.. همه هم اذعان و قبول دارند که دیگر رشد منفی نداریم. رشد مثبت شده، تورم کنترل شده، اشتغالزایی تا حدی که منابع وجود داشته، فرصتهای شغلی مولد بهوجود آورده و برنامه مناسبی وجود دارد.؛ بنابراین اگر در تیم اقتصادی دولت عیب و ایراد یا اختلاف نظری وجود دارد با همان شیوههایی که برشمردم، قابل برطرف کردن است.
سایر اخبار این روزنامه
۲۰۰۰ نخبه جوان جذب دولت میشوند
بدهیهای قالیباف چه میشود؟
رقص شمشیر جاهلیت مدرن در کنار جاهلیت قبیلگی را هجو کنید
هراس جهان از سردار ایران
دلالی در پذیرش بیماران خارجی
ناز منتخبان چهارم برای منتخبان پنجم!
ما هم هستیم!
دستگیری ۶ نفر مرتبط با حادثه تروریستی تهران در کردستان
قیصریه برای یک دستمال به آتشکشیده نشود
ریشههای تنش میان قطر و عربستان
یادداشـتهـای اخـتصـاصـی
لزوم تغییر در ساختار و چشمانداز وزارتخانهها
از بازداشت تا آزادی در نصف روز
درسهای فراموشنشدنی به تروریستها خواهیم داد
هراس جهان از سردار ایران