لزوم تغییر در ساختار و چشم‌انداز وزارتخانه‌ها

درباره تفکیک یا ادغام وزارتخانه‌ها که این روزها بحث آن داغ است، باید در ابتدا به این سوال مهم پاسخ داد که هدف از تفکیک چیست، یا هدف از ادغام در شش سال گذشته چه بوده است. شش سال از زمان ادغام‌ها می‌گذرد و اکنون تفکیک‌ در دستور کار مجلس و دولت قرار دارد. دلیل تصمیم برای جداسازی وزارتخانه‌ها به ناکارآمد بودن آنها پس از ادغام باز می‌گردد. به عنوان نمونه وزارت صنعت، معدن و تجارت با توجه به ادغام دو وزارتخانه صنایع و بازرگانی نتوانست عملکرد موفقی داشته باشد و به همین دلیل اکنون بحث تفکیک این وزارتخانه‌ها مطرح است. دلیل مشابهی هم در مورد وزارت راه و شهرسازی صدق می‌کند. همچنان که شش سال قبل، یعنی در زمان ادغام وزارتخانه‌های راه و مسکن و صنایع و بازرگانی عملکرد قابل قبولی نداشتند. یکی از فلسفه‌های ادغام و تفکیک وزارتخانه‌ها ‌به وظایف ذاتی آنها بازمی‌گردد. نکته دوم موضوع چابک‌سازی و همچنین کوچک‌سازی وزارتخانه‌هاست. اکنون دولت‌ها که وظیفه اعمال حاکمیت دارند، وظایف اعمال تصدی را به بخش خصوصی واگذار می‌کنند. آیا می‌توان اذعان داشت ادغام‌ها منجر به کوچک‌سازی دولت شده است؟ اطلاعات و آماری که اکنون در زمینه کوچک‌سازی وجود دارد، تفاوت معنی‌داری با شش سال قبل، یعنی دوران قبل از ادغام ندارد. بنابراین کوچک‌سازی و چابک‌سازی دولت محقق نشد. فارغ از این دو موضوع، واقعیت سومی نیز وجود دارد. باید پذیرفت نتیجه ادغام و تفکیک، بهبود اوضاع نخواهد بود؛ بدین معنا که این‌گونه نیست که اگر اکنون 18 وزارتخانه موجود به 30 وزارتخانه تبدیل شود، عملکرد اقتصادی دولت بهبود خواهد یافت، یا اگر تعداد وزارتخانه‌ها کمتر شود، وضعیت اقتصادی از شرایط فعلی نامطلوب‌تر می‌شود، بلکه نکته کلیدی این است که آیا ساختارهای سازمانی متناسب با ماموریت برای آن وزارتخانه‌ها تعیین شده است. در برخی مواضع مشاهده شده است که ماموریت یک وزارتخانه یا دستگاه اجرایی با ساختارهای متناسب با انجام این ماموریت متناسب نیست. این نکته نیز نباید فراموش شود که علاوه بر ساختارها، مباحث برنامه و بودجه نیز دارای اشکالاتی است، اما مسلم است که اگر متناسب با هر حوزه، فعالیت متناسب با هر ماموریت در آن حوزه، ساختارهای لازم، امکانات و بودجه متناسب با آن تنظیم، تعریف و اجرا شود، زودتر می‌توان به اهداف تعیین‌شده دست یافت، اما اگر چندین ماموریت متناقص و متفاوت به یک سازمان واگذار شود و امکانات و بودجه متناسب با آن هم تنظیم و اعطا نشود، طبیعی است که نمی‌توان به اهدافی رسید که برای این ماموریت تعیین شده است. آنچه در 6 سال گذشته اتفاق افتاده باید در همین چارچوب مورد تحلیل قرار گیرد. با توجه به اینکه ایران، کشوری درحال توسعه است، اگر ماموریت‌های ملی متناسب با وظایف سازمان‌ها باشد، عبور از مسیر پیشرفت سهل‌تر خواهد شد و رسیدن به مسیر با موانع کمتری روبه‌روست.
* کارشناس مسائل اقتصادی