متولی فرهنگ کشور فقط وزارت ارشاد است؟

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: کافی است در قسمت جست و جوی اینترنت بنویسی: «دستگاه‌های فرهنگی» و بعد که مواجه می‌شوی با انبوهی از اخبار، نوشته‌ها، انتقادات و پروژه‌های بر زمین مانده یا مغفول مانده فرهنگی خوشبینانه اگر بنگریم باید گفت این هجوم معنا و پیام مهمی دارد و آن اهمیت بی‌اندازه فرهنگ و دغدغه‌های فرهنگی است و موشکافانه‌تر اگر بنگریم؛ دغدغه‌های فرهنگی دچار نوعی کج بینی و غفلت شده که این اندازه برنامه، دستگاه و متولی هرگز نتوانستند مسیری امن و قابل پیمایش، رودرروی این مقوله بسیار مهم قرار دهند.
رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، در یکی از همان دست انتقاداتی که خوب در ذهن داریم با بیان اینکه دستگاه‌های متعددی در کشور وجود دارند که با بودجه‌های سنگین، متولی امور فرهنگی و تبلیغی هستند، از انتقادات مداوم به وزارت ارشاد انتقاد کرده و گفته بود: «در شرایطی که این دستگاه‌های فرهنگی تبلیغاتی، کمتر مورد مواخذه و سوال قرار می‌گیرند و در قبال مسائل فرهنگی پاسخگو نیستند، ولی وزارت ارشاد با بودجه کمتر، همواره مورد مطالبه و مواخذه قرار می‌گیرد و انتظارات از آن بالا است و باید پاسخگو باشد.»
**وزارت فرهنگ متولی فرهنگ یا سپر بلای فرهنگ؟!
دولت با تمامی دغدغه‌هایی که دارد از نفت و گاز و انرژی گرفته تا صنایع و کشاورزی و مسکن و غیره، وزارتخانه‌ای به نام «فرهنگ و ارشاد اسلامی» نیز دارد! وزارتخانه‌ای که بارها یا تغییر نام داده، یا دستگاه‌هایی بدان اضافه شده یا


از آن جدا! یک روز متولی حج و زیارت نیز هست و روزی دیگر بی اختیار در عرصه صنایع دستی، یک روز تصمیم‌گیر اصلی در حوزه‌های قرآنی و روز دیگر خلع ید شده در اموری کاملا فرهنگی و اما تنها و تنها جوابگوی تمامی کم و کاستی‌های فرهنگی کشور هیچ‌کس نیست مگر دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی!
این روزها که دوباره موضع فرهنگ و دغدغه‌های فرهنگی به تیتر نخست توجهات اجتماعی ـ رسانه‌ای مبدل شده است باید نخست به این پرسش مهم پاسخ داد که بالاخره تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی فرهنگ و مسائل فرهنگی است یا سپر بلای فرهنگ که هرگونه جواب بالطبع تحلیل‌های مخصوص به خود خواهد طلبید.
اگر این وزارتخانه را متولی فرهنگ بدانیم نخست باید به گوشه گوشه این وزارتخانه سرک کشید که امکانات، بودجه، قدرت اجرایی، قوانین حمایتی و دایره عملیاتی این دستگاه مهم، سنخیتی با ماموریت برعهده گذاشته شده دارد یا خیر؟
در نوبتی دیگر باید به دیگر متولیان فرهنگی که صفی طویل به خود اختصاص داده‌اند!
سر زد که آیا این متولیان بی نام و نشان و کمتر پاسخگو! تبعیتی از قوانین مدون در قانون در حوزه فرهنگ دارند؟ بودجه آنان زیر ذره‌بین
دستگاه‌های نظارتی قرار دارد؟ ذهنیتی پاسخگو دارند؟ سیاست‌هایی که به دنبال تبیین آن هستند مغایرتی با سیاست‌های اصلی‌ترین دستگاه فرهنگی کشور دارد یا نه؟ و چندین و چند باید و نباید دیگر!
در نوبتی دیگر تازه باید رفت سراغ پرامکانات‌ترین، متمول‌ترین و در عین‌‌ها‌ مغفول مانده‌ترین دستگاه همیشه موثر فرهنگی یعنی صدا و سیما و همه مسائل را با توجه به حوزه عمل، به بحث و تبادل اندیشه نهاد.
در نوبتی دیگر سراغی هم باید از بنیادها، موسسه‌ها و پژوهشکده‌هایی گرفت که سال‌ها است تنها می‌دانیم که هستند! و نمی‌دانیم خروجی آنان چیست؟ تاثیرگذاری‌های آنان توسط کدام نهاد رصد شده؟ بودجه‌ها‌یی که می‌گیرند تعادلی با حوزه‌های رفتاری دارد یا خیر و...
اینهایی که نوشتیم نشدنی است به دلیل یک زیرای مهم و آن نخواستن است! هیچ کس دوست ندارد زیر ذره‌بین باشد! محدود و پاسخگو باشد! منحصر به برخی قوانین و دیدگاه‌ها باشد و از همه مهم‌تر حساب کشی شدن را هیچ‌کس دوست ندارد!
کیست که نداند مهم‌ترین دغدغه رهبر معظم انقلاب بعد از معیشت و امنیت ملت ایران، فرهنگ است. کافی است به نامگذاری سال‌ها‌ی متمادی نظری کوتاه افکنده شود یا به سخنرانی‌ها‌... از همه ساده تر کتابی است به همین نام: «دغدغه‌های فرهنگی رهبر»! آنجا همه چیز شفاف نوشته شده، با ریزترین جزئیات. حالا که دوباره مباحث فرهنگی مهم شده بد نیست پیش و بیش از همه ابتدا به ساکن، نظری عمیق و دقیق بیفکنیم به دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ و سپس به دور از گروه‌نگری‌ها و سیاست‌زدگی‌ها به این سوال پاسخ داد که وقتی به سادگی از دغدغه‌ها‌ی مکتوب و موکد رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ عبور می‌کنیم! چگونه می‌توانیم سر و سینه زدن‌های گاه به گاه را باور کنیم.
فرهنگ همانی است که گفته شده: «تن پوش یک جامعه است» و چون بپذیریم فرهنگ تن پوش یک جامعه است پس لابد به خوبی می‌دانیم به تن کردن تن پوش مناسب و شایسته، آن گاه می‌تواند نشان دهنده قدمت، تمدن و اصالت آن جامعه باشد که از موازی کاری بپرهیزیم، هزار دستگاه ریز و درشت با یک دستور مشابه نداشته باشیم، سیاستگذاری واحدی داشته باشیم و از همه مهم‌تر در این حوزه «تافته جدابافته» نیز نداشته باشیم.
**فرهنگ برای«سر و سامان»گرفتن
باید«یک کاسه شود»
فرهنگ مظلوم نیست! سردرگم است، متولی واحد و پاسخگو ندارد، وگرنه کشوری که هزاران سال در پرافتخارترین مسیر فرهنگ و تمدن در حرکت بوده که دچار استحاله فرهنگی نمی‌شود، دچار سردرگمی نمی‌شود!
باید موازی کارها را شناسایی کرد، دستگاه‌ها‌ و بنیادها و ستادهای فرهنگی را رصد کرد، بررسی کرد و رسید به یک جمع محدود و شناخته شده، بدون تعارف و اغماض که اگر راست می‌گوییم دغدغه‌های مهم رهبر انقلاب در اولویت است باید بدانیم بعد معیشت و امنیت هیچ مسئله‌ای به اندازه فرهنگ مورد توجه رهبری معظم انقلاب نبوده است. دستگاه‌ها وقتی متعدد باشد، پاسخگو نباشد و فاقد کارایی نیز باشد آن گاه در تحلیل و تفسیر یک دغدغه ساده و شفاف نیز دچار تشتت و تفرقه می‌شویم!
مسیر مشخص است، مسیری که باید رو به تعالی برود. فرهنگ نمی‌تواند متوقف این و آن بماند مثل نان می‌ماند که قوت جان است برای جامعه و مردم و اجتماع. یعنی نمی‌شود برنامه و دغدغه فرهنگی نداشت و به معیشت فکر کرد. نمی‌شود دچار فرهنگ نبود و به امنیت توجه جدی داشت و نمی‌شود فرهنگ را نشناخت و گام در مسیر رشد و تعالی ایران اسلامی و انقلابی گذاشت... نمی‌شود.