وقتی حنای قهرمان رنگی ندارد

«وقتی دیدم حرفم خریدار ندارد، سکوت کردم که حرفم را بی‌ارزش جلوه ندهند.» این یکی از جملات حرف‌های دیروز قهرمانی است که به جرئت می‌توان گفت امید اول کاروان ورزش ایران برای کسب مدال در المپیک توکیو است. حرف‌های حسن یزدانی که با او خاطرات زیادی داریم. مردی که عادت کرده‌ایم ببینیم حریفان را زیر دو دقیقه ضربه فنی می‌کند. قهرمانی که به جرئت می‌توان گفت رقبایش در کشور‌های دیگر، حتی درصدی از دغدغه‌های او را هم ندارند با اینکه همیشه مغلوب این کشتی‌گیر بوده‌اند، ولی حداقل خیال‌شان بابت زندگی و آینده راحت است و نیازی ندارند برای احقاق حقوق‌شان فریاد بزنند. همه خوب می‌دانند که حضور حسن یزدانی آماده و سرحال، یعنی اینکه بقیه باید برای نقره بجنگند، اما اینجا در کشور خودمان گویا حنای قهرمان کشتی جهان رنگی ندارد.
حتماً حنایش رنگی ندارد که اینگونه ناامیدانه از آینده‌ای حرف می‌زند که خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکند فراخواهد رسید. آن روز که حسن یزدانی غول بزرگ هزینه‌های زندگی و امرار معاش را مقابل خود می‌بیند، غولی که خوب می‌داند هرگز نمی‌تواند زیر دو قیقه، حتی از او امتیاز بگیرد چه برسد به آنکه ضربه فنی‌اش کند.
حرف‌های حسن یزدانی، حرف‌های از سردرد است برای اینکه ببیند گوش شنوایی پیدا می‌شود یا نه. البته خودش پاسخ را داده، ولی باز می‌گوید تا شاید حداقل به کسی یا جایی بربخورد. به همان کسانی که برای چهار بازی فوتبال چیزی معادل ۶۰ میلیارد تومان هزینه کردند تا تیم از مرحله اول بالا بیاید یا آن‌هایی که امروز با شور و شوق مشغول بستن چمدان مسافرت به توکیو هستند تا هنرنمایی همین حسن یزدانی را از نزدیک تماشا کنند.
حسن یزدانی امروز از آینده نامعلوم خود و بقیه قهرمانان همترازش و دغدغه‌های زندگی پیش‌رو می‌گوید، از آینده‌ای که اگر تأمین نباشد نباید از یک ورزشکار توقع افتخار‌آفرینی و مدال داشت. هرچند که بچه‌های المپیکی و مدال‌آور ورزش ایران سال‌هاست که با همین آینده مبهم و نامعلوم رفته‌اند و به قول یزدانی جنگیده‌اند و افتخار‌آفرینی هم کرده‌اند.


راستی امروز آقای نوبخت که گفت المپیکی‌ها بروند مثل بچه‌هایی که در خرمشهر جنگیدند با دست خالی در المپیک بجنگند، کجاست که بیاید و حداقل پاسخ قهرمان المپیک ایران را بدهد که حرف از پاداش نمی‌زد، ولی می‌گوید که آینده ورزشکاران قهرمان و مدال‌آور آینده روشنی نیست و آن‌ها دغدغه زندگی و امرار معاش دارند.
امروز حرف‌های جدیدی زده می‌شود و قول‌های تازه‌ای هم داده می‌شود. حرف‌ها و قول‌هایی که تاکنون زیاد شنیده ایم و حتماً حسن یزدانی‌ها خاطرات زیادی با آن‌ها دارند. حرف‌ها و قول‌هایی که هیچگاه عملی نشده‌اند تا امروز قهرمان المپیک کشورمان با ناامیدی و یأس بگوید که ما انتظار بی‌جایی نداریم، فقط می‌خواهیم مسئولان حداقل به حرف‌ها و قول‌هایی که می‌دهند عمل کنند تا هم ورزشکاران و هم مردم با آرامش به زندگی ادامه دهند.
شنیدن حرف‌های یزدانی کاممان را تلخ کرد، آن هم در روز‌هایی که همه باید آماده درخشیدن او و بقیه قهرمانان ورزش در میدان بزرگ المپیک باشیم، ولی صحبت‌های تلخ یزدانی حرفای حقی است که همیشه گفته شده و همیشه هم شنیده نشده، حرف‌هایی که امیدواریم حالا و در آستانه المپیک حداقل برای یک‌بار هم که شده جدی گرفته شود تا قهرمانان، مدال‌آوران و افتخارآفرینان ورزش اینگونه با ناامیدی به آینده نگاه نکنند.