صداقت دیر هنگام

مجید ابهری‪-‬ اعتماد اجتماعی فرآیندی ضروری برای تحکیم مبانی حکومتی وتداوم روند سیاسی می‌باشد. در هشت سال گذشته هرگاه خبر یا موردی آشکار می‌شد و به هر شکل به اطلاع مردم می‌رسید؛
دو واکنش ازسوی دولتمردان به اجرا درمی آمد یا به طور کلی انکار و تکذیب موضوع در دستور کار قرار می‌گرفت یا بطور ضمنی و خیلی کمرنگ مورد قبول و تصدیق واقع می‌شد. البته دلایل متعددی در آسمان و ریسمان بافی به اجرا درمی‌آمد و در نهایت موضوع به کندی یا توقف برجام پیوند داده میشد. اما درصورت غلظت موضوع وعدم امکان پیوند برجامی، مطلب بسوی کاسبان تحریم ویا کارشکنی دوستان جناح مقابل هدایت میشد. پذیرش بعضی از اشتباهات صورت گرفته در دولت تدبیر،گلایه از دوستان و برخی همسایگان واکنشی دیر هنگام وبهانه‌ای خنثی بود که البته معاون اول رئیس جمهوری در شکوائیه‌ای شفاهی وسراسر شکوه دوباره را توپ را به زمین تحریم و هم پیمانان انداخت. ایشان ورئیسشان ظاهرا بسیار دیر هنگام بفکر بیان مشکلات وحقایق مرتبط با آنها به مردم افتادند. ظاهرا در روزهایی که رئیس جمهور و معاونشان سخن از یکصد روز و شنبه آینده می‌گفتند چیزی از این معضلات برآنها آشکار نشده ویا به یقین نرسیده بودند.این دو بزرگوار اشاره‌ای به این واقعیت نکردند که چرا تحویل سامانه‌های نظامی و تحقق سایر تعهدات ازسوی دوستان بی‌وفا صورت نگرفت؟ چرا موضوع واکسن و واکسیناسیون این همه گوناگون بیان می‌شود و هر مسئول ومدیری این موضوع حیاتی را بشکلی بیان می‌کند. آیا دستگاه‌های تولید ایراد فنی دارند یا ورود مواد اولیه دچار مشکل شده است؟ درحالیکه بسیاری از کشورها از مرحله قرنطینه و پاندمی عبور کرده و بخش اعظمی از جمعیت آنها مورد واکسیناسیون قرار گرفتند ما هنوز به مرحله پنجم ودلتا رسیده ایم. مردم چرا برای دریافت اخبار داخلی باید به شبکه‌های معاند ودشمن مراجعه کنندودر کنار چند خبر راست دهها خبر ومطلب کذب دریافت نمایند. کمبود‌ها و گرانی‌های طاقت فرسا در کجا متوقف خواهند شد؟ چرا دولتمردان اینقدر دیر هنگام بفکر صداقت وراستی با مردم افتاده اند؟ اگر دوستانی که ما برای دفاع از تمامیت ارضی آنها فرزندان خودرا تقدیم کردیم مارا تنها گذاشتند چرا باید ما آب وبرق خود را به آنها آنهم نسیه بدهیم؟جناب جهانگیری آیا صداقت دیر هنگام شما فرار روبه جلو قلمداد نمی‌گردد؟ مردم از یکدیگر می‌پرسند این صداقت دیر هنگام وبی فایده غیر از افزایش دردها وغم‌های آنها چه سودی میتواند داشته باشد؟ تنها سود این اقرار آزار‌دهنده و دیرهنگام فقط میتواند درس عبرتی برای دولتمردان دولت سیزدهم در راستای جلوگیری از تکرار این وقایع تلخ باشد ولاغیر. چرا دولت روحانی در جهت تسریع روند تحقق برجام و نتیجه‌گیری مطلوب از آن، حرکتی ننمود. درصورتیکه عده‌ای مانع از حرکت آن بودند چرا آنها را به مردم معرفی ودلایل را عنوان نکردند؟ بسیاری از تحلیل گران سیاسی واقتصادی برنامه‌ها و بهانه‌های مطروحه از سوی آقایان را حرکاتی در راستای توجیه نا کارآمدی‌های دولت حاضر قلمداد می‌نمایند. آیا معاون اول محترم از تداوم آتش سوزی بخش قابل توجهی از جنگلهای کشور از مدتها قبل تا به حال مطلع می‌باشد؟ ایشان و همکارانشان با اطمینان از اینکه اعتصابات کارگران هفت تپه و سایر زحمتکشان مرتبط با صنعت نفت همچون ارثیه‌ای شوم همراه با معضلات دیگر ازقبیل تورم انفجاری، بدهی‌های دولت به بانکها وتامین اجتماعی ودهها معضل اقتصادی وسیاسی دیگر به دولت آیت الله رئیسی منتقل خواهد شد. آنچنان اهمیتی نمی‌دهند. ایشان وهمفکرانشان باید بدانند مردم عوامل این مصیبت‌ها را نخواهند بخشید. مجریان وعوامل اصلی این کاستی‌های عمدی باید در محضر خداوند ومردم وعدالت پاسخگو باشند.