اگر جای آقای رئیسی بودم!

مراسم تنفیذ ریاست جمهوری دوره سیزدهم، صبح دیروز در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد و رهبر معظم انقلاب اسلامی با تنفیذ رأی ملت، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند. رهبر انقلاب در این حکم صفات و عباراتی را در توصیف آقای رئیسی با عنوان  شخصیتی «مردمی»، «پرهیزکار» و دارای سوابق درخشان مدیریت به کار بردند که مسئولیت ایشان را برای تصدی  ریاست جمهوری و حل مشکلات مردم و کشور دو چندان می کند. بدیهی است همان گونه که رهبر انقلاب در این مراسم تصریح کردند، برخی مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی زمان بر و نیازمند حرکت براساس برنامه کلی است، اما به عنوان یک ناظر رسانه ای اگر خودم را جای آقای رئیسی قرار بدهم نکاتی به ذهن می رسد: * یک تیم منسجم اقتصادی با فرمانده ای مجرب انتخاب می کردم، چرا که تجربه گذشته چه در دولت آقای روحانی و چه دولت های قبلی نشان داده است که یکی از جدی ترین مسائلی که باعث هدر رفتن تلاش ها و گاه خنثی کردن یکدیگر می شود، نبود انسجام در تیم اقتصادی و نبود فرمانده ای مجرب بر راس این تیم است. * همه اعضای تیم اقتصادی را از بین کسانی انتخاب می کردم که حداقل اداره یک شرکت خصوصی ۵۰ نفره را برای پنج سال در رزومه خود داشته باشند. *وعده های زیاد نمی دادم و برای حل دو موضوع اساسی همچون حذف یارانه های پنهان و اصلاح نظام مالیاتی و یکی دو موضوع کوتاه مدت و زود بازده همچون واکسیناسیون کرونایی و اصلاح سیستم توزیع و تهیه کالاهای اساسی از طریق کالا برگ الکترونیک تمرکز می کردم. * بر بازگشت مرجعیت رسانه به داخل کشور با پذیرش هزینه های شفافیت و روا داری تمرکز می کردم، چرا که اکنون به واسطه تمرکز و سرمایه گذاری جدی رسانه های خارج نشین و برخی عملکردهای نادرست و سلیقه های عجیب داخلی مرجعیت رسانه ای در حال انتقال به خارج از کشور است. بماند که مزایای شفافیت داخلی بسیار فراتر از این موضوع است و حتی اصلی ترین پروژه آقای رئیسی که در دوره رقابت های انتخاباتی هم بسیار بر آن تاکید می کرد یعنی مبارزه با فساد را به طور جدی تحت تاثیر مثبت قرار خواهد داد. * برای مبارزه سازمان دهی شده و هماهنگ با فساد، قرارگاهی مشترک با مجلس و قوه قضاییه تشکیل می دادم. *گسل های اجتماعی را ترمیم می کردم. گسل هایی مانند افزایش شکاف طبقاتی که متاسفانه هم اکنون در برخی موارد در حال سر باز کردن و عمیق تر شدن نیز هست. * از طرح های پوپولیستی دوری می کردم، چرا که ورود به این عرصه عملا مدیر یا مدیران را وارد دوری از تسلسل خواهد کرد که نتیجه ای جز از دست رفتن زمان و منابع در پای اهداف وکارهای کوتاه مدت نخواهد داشت. *قطعا به هرگونه قول و وعده طرف های غربی بی اعتماد بودم و تمرکز خود را بر ظرفیت ها، توانمندی ها و توانایی های داخلی قرار می دادم. هرچند برای رفع تحریم ها  از راه های مختلف و حتی از راه مذاکره هم  تلاش می کردم .  *برای نهادینه شدن آرما ن‌ها و ارزش های اصیل انقلاب در جامعه که متاسفانه در طول سال های اخیر توسط برخی با تفسیر به رای ها و عملکردهای نادرست دچار خدشه شده است، اهتمام جدی به خرج می دادم. * طبقات محروم و مستضعف را از حمایت های نقدی مستقیم بهره‌مند می کردم. در هر برنامه اصلاح اقتصادی اعم از حرکت به سمت تغییر در نظام پرداخت یارانه ها، حذف یارانه پنهان، واقعی کردن قیمت انرژی، اصلاح مالیات ها و... ممکن است فشارهایی بر قشرهای پایین جامعه بیاید بنابراین نگاه ویژه به آن ها و پرداخت نقدی و مستقیم به این اقشار از ضروریات هرگونه اصلاح و جراحی اقتصادی است که این روزها انجام آن از بدیهیات اقتصاد ایران است . * ارز ۴۲۰۰ هزار تومانی را با لحاظ کردن اقدامات حمایتی برای قشرهای نیازمند حذف می کردم و به رانت و فاجعه این ارز پایان می دادم. تصمیمی که به تجربه نشان داده عوارض و عواقب بسیار ناگواری داشته و رانت های عظیمی را پدید آورده است. * بر ترمیم اعتماد عمومی در بین آحاد مردم تمرکز می‌کردم. چرا که بدون تعارف سرمایه اجتماعی کشور در طول سال های گذشته به واسطه برخی عملکردها و تصمیم های ناصواب و گاه سوال برانگیز دچار ضربات جدی شده است. * خود را اسیر قبیله گرایی احزاب سیاسی نمی کردم، اما تلاش می کردم، احزاب واقعی و مردمی را نهادینه کنم، چرا که یکی از راه های خروج از پوپولیسم را حضور و فعالیت احزاب واقعی می دانم که پاسخ گوی شعار های خود باشند. *به جز لایه محدودی از مسئولان تا حد وزیر و استانداران در لایه های دیگر مدیریتی بر گزینش نخبگان صاحب تجربه، جسور وفارغ از گرایش سیاسی تمرکز می کردم. *می دانستم که در عصر جامعه اطلاعاتی سانسور و سکوت و تاخیر در اطلاع رسانی معنایی ندارد و در فرایند اطلاع رسانی آنی که در آن روایت اول نقش اصلی را بازی می کند و دست پیش را در اختیار دارد، بر حمایت از رسانه های توانمند و حرفه ای اهتمام می کردم. این فهرست قطعا می تواند طولانی تر شود و بدیهی است نکات دیگری را نیز می توان به این خواسته ها و پیشنهادها افزود.