5 نکته درباره وزیر نفت پیشنهادی رئیسی

حمیدرضا شکوهی‪-‬ 1-کابینه پیشنهادی ابراهیم رئیسی، بدون تردید کابینه توانمندی نیست، اما جواد اوجی، وزیر نفت پیشنهادی او، وزیری قابل دفاع است. چرا؟ اولین دلیلش این‌که رئیسی به‌جای گزینه‌های دم‌دستی و تکراری، گزینه‌ای انتخاب کرده که سابقه نفتی قابل دفاعی دارد. اگر جواد اوجی را با وزیرانی که برای برخی وزارتخانه‌های اقتصادی معرفی شده‌اند مقایسه کنیم قطعاً یکی از بهترین انتخاب‌های رئیسی است و به احتمال زیاد رای اعتماد نمایندگان را هم کسب می‌کند؛ پس این یادداشت را برای دفاع از اوجی و تاثیرگذاری بر رای نمایندگان نمی‌نویسم.
2-اوجی انتخاب مناسبی برای وزارت نفت است ولی این به معنای آن نیست که گزینه‌ای بهتر از او برای وزارت نفت نبود. مجموعه نفت، مدیران بزرگ و توانمندی، حتی در عرصه جهانی دارد که همگی شایستگی وزارت دارند و در سه دهه اخیر نقش مهمی در رشد و توسعه صنعت نفت در حوزه‌های مختلف داشته‌اند. هنر اوجی باید استفاده از پتانسیل این مدیران باشد و اوجی هم پتانسیل بهره‌مندی از این مدیران را دارد. چرا؟ چون مدیری برآمده از نفت و فارغ‌التحصیل رشته مهندسی نفت از دانشکده نفت آبادان است! اوجی از پایه در نفت رشد کرد و مدیر و سپس معاون وزیر شد و لایه‌های نفت را به‌خوبی می‌شناسد و از آن مهم‌تر می‌داند پرستیژ نفت چیست و نفتی‌ها چه می‌خواهند. اوجی از بطن نفت آمده و با نارضایتی‌های نیروی انسانی نفت آشناست و فرصت خوبی دارد تا با بهره‌مندی از آن سابقه خود، اعتماد کارکنان نفت را بازگرداند.
3-سال 1387 به شیراز رفتم و با جواد اوجی مصاحبه‌ای انجام دادم که بخش‌هایی از آن جزو گپ غیررسمی و خارج از مصاحبه بود. آن زمان اوجی مدیرعامل شرکت بهره‌برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی بود. همان مصاحبه در کنار همان گفتگوی غیررسمی کافی بود تا چهره واقعی اوجی را بشناسم: مدیری علاقه‌مند به کار و به‌شدت غیرسیاسی. نمی‌توانم جزییات را بنویسم، اما روی "غیرسیاسی" بودن او تاکید دارم چون عادت شده هر کسی را در کابینه رئیسی ببینیم، به‌عنوان فردی سیاسی و اصولگرا بشناسیم؛ حتی اگر در وزارتخانه‌ای اقتصادی باشد که متاسفانه برخی وزرای پیشنهادی هم این ویژگی را دارند. ولی اوجی فردی سیاسی نیست. زمانی هم که در دولت دوم احمدی‌نژاد، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز شد، غیرسیاسی ماند. پس من بیش از آنکه اوجی را وزیر یک کابینه اصولگرا ببینم، یک وزیر "نفتی" برای وزارت نفت می‌دانم.
4-آیا اوجی موفق می‌شود؟ پاسخ به این پرسش دشوار است. او یک مانع مهم پیش رو دارد که اختیار حل آن هم در اختیار او نیست: تحریم. بر خلاف باور عامه، تحریم صرفاً در مسیر صادرات و فروش نفت ایران مشکل ایجاد نمی‌کند، بلکه مانع بزرگی در جذب سرمایه خارجی و فناوری پیشرفته است. اگر تحریم، به همین ترتیب باقی بماند، اوجی نمی‌تواند به‌راحتی، صادرات نفت را از آنچه هست افزایش دهد. البته او با شرایط آشناست و به‌صراحت گفته که بر خلاف تحریم‌های قبلی که ایران از معافیت فروش یک میلیون بشکه نفت در روز برخوردار بود، در تحریم‌های جدید این معافیت را هم ندارد. افزایش فروش نفت، جایی است که می‌تواند حواشی را در نفت افزایش دهد و افرادی برای فروش نفت به اوجی معرفی شوند که مثلاً برآمده از لابی‌های تاثیرگذار در انتخاب او به‌عنوان وزیر بوده‌اند. اینجاست که عیار اوجی در ایستادگی در مقابل این لابی‌ها و البته دلال‌هایی که در دوران وزارت بیژن زنگنه نتوانستند قد علم کنند اما در دوران قبل از او، بابک زنجانی پرورش دادند، مشخص می‌شود. بنابراین اوجی در صورت تداوم تحریم کار دشواری پیش رو دارد. اما اگر تحریم لغو شود، کار اوجی دشوارتر هم خواهد شد. ابتدا باید برای بازگشت نفت ایران به بازارها که در دوران پسابرجام به بهترین نحو ممکن انجام شد تلاش کند و سپس در اندیشه جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی و افزایش تولید نفت و البته گاز باشد. پالایش و پخش و پتروشیمی هم پازل‌های دیگری از این برنامه هستند.
5- شانس موفقیت اوجی در گرو توجه به سه نکته است. اول اینکه حاشیه‌های سیاسی را از نفت دور نگه دارد. این انتظار از او به‌عنوان وزیر نفتی که از بطن نفت آمده بیشتر است. دوم اینکه از تمام مدیران کارآمد نفت، چه جوانان باانگیزه و چه مدیران باتجربه، به بهترین نحو استفاده کند. سوم اینکه اعتماد نیروی انسانی نفت را بازگرداند؛ معاونت منابع انسانی، این روزها اهمیتی در حد چهار شرکت اصلی وزارت نفت دارد.