آزمون به قیمت جان

منصور مومنی‪-‬ آزمون جامع دکتری ۱۴۰۰ دانشگاه آزاد به دلیل سیاست‌ها و تصمیمات یک بام و دو هوای مدیران ارشد این دانشگاه تبدیل به معضلی ظاهراً لاینحل شده است. داستان از آنجایی آغاز می‌شود که در بسیاری از پست‌های مدیریتی جهت اخذ ساده ترین، بدیهی‌ترین و واضح‌ترین تصمیمات باید دست به دامان پیچیده‌ترین و گنگ‌ترین جلسات و واژگان شوند و در نهایت کسی نمی‌داند موضوع چه بود و تصمیم چه باید باشد. در ابتدا و بر خلاف سنوات گذشته خود دانشگاه آزاد، قرار بود آزمون جامع زودتر از زمان مقرر در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ برگزار گردد و سپس به ۳۰ خرداد، ۳۱ تیر، ۳۱ مرداد و جدیداً هم ۲5،۲4، ۲۶ و ۲۷ شهریور به تعویق افتاده. دلیل تعویق چند باره این آزمون را همه‌گیری کرونا اعلام کردند در حالی که همین دانشگاه در همین ایام مورخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ آزمون زبان EPT را به شکل حضوری برگزار کرده است و در این آزمون نیز نه تنها هیچ تفاوتی نسبت به شرایط برگزاری آزمون‌ها پیش از کرونا مشاهده نمی‌شد که فاصله صندلی‌ها در یک سالن به همان ۲ متری که سابق متداول بود چیده شده بود. البته یک وجه تمایز داشت: برخی از مراقبین و ناظرین آزمون زبان، ماسک بر صورت داشتند اما در زیر چانه.
داستان بسیار سهل الفهم است: پاندمی کرونا یعنی داستان بیماری و مرگ و گرفتاری و عزا و سیاهی. حالت دیگری برای این بلا نمی‌توان متصور بود. تا جایی که نگارنده اطلاع دارد بسیاری از دانشجویان دکتری که باید در آزمون جامع شرکت کنند دچار کرونا شده‌اند و نمی‌توانند و البته نباید درهیچ جمعی حضور پیدا کنند. در همین اثنا تمام دانشجویان مشمول آزمون جامع درخواست به حذف آزمون و جایگزینی آن با معدل نمرات ۳ ترم دکتری شده‌اند و یا ... حداقل اینکه این آزمون نیز مانند آزمون‌های آخر ترم دانشگاه آزاد به شکل آنلاین برگزار گردد. متاسفانه تنها جوابی که از مسئولین این دانشگاه دریافت شده این است: ما تصمیم گیرنده نیستیم و در نهایت گروه‌های آکادمیک تشکیل شده در پیام رسان‌های مختلف را به «کانال» تبدیل کردند که کسی نتواند صحبت کند. می‌دانیم که ما تنها زمانی می‌آموزیم که گوش فرا دهیم. تمام این کلمات در محیط‌هایی آکادمیک رد و بدل شده‌اند که این خود جای تاسف بزرگ است که چرا مدیران و مسئولان گوش نمی‌دهد و تنها علاقه به سخنرانی دارند؟
در ادامه باید سوال شود که آیا این مدیران در این جامعه سیاه کرونایی زندگی نمی‌کنند؟ آیا درکی از این موضوع ندارند؟ آیا می‌توانند مسئولیت جان شرکت‌کنندگان در آزمون را به عهده بگیرند؟ و هزار سوال «بدوی» و ساده دیگر که این جامعه از مطرح کردن آن‌ها خسته شده و صورتی مشمئزکننده پیدا کرده است. متاسفانه اشخاصی که بهای میز و تخت مدیریت را در گرو جان دیگران می‌دانند و کاش بهای نان و جان را می‌دانستیم.