امنيت اجتماعي زنان در شهر به معني شهر براي همه است

امنيت واژه‌اي دور و نزديك است، وقتي به ماهيت اصلي امنيت مي‌انديشيم دو تصوير همزمان در ذهن نقش مي‌بندد؛ يكي احساس امنيت و آن ديگري عينيت امنيت است. زنان در مواجهه با فضاهاي شهري همواره با اين سوال روبه‌رو هستند كه فضا براي تردد آنان امن است يا خير؟! اين موضوع امروزه در ادبيات شهري مبدل به رويكرد جدي براي تعريف زيست‌پذيري شهري شده است. زنان با سنجش زمان تردد، مكان تردد، در معرض ديد بودن و... نسبت به انتخاب محل حضور در شهر تصميم مي‌گيرند. در بسياري از مطالعات شهري مفهومي به نام فضاي بي‌دفاع شهري امروزه بخشي از رويكردهاي شهر‌سازان براي ارايه طرح‌هاي شهري و رفع مشكلات طرح‌ها مورد توجه قرار گرفته است. فضاي بي‌دفاع شهري كه شايد در نخستين نوشته‌هاي شهرسازان برجسته‌اي چون جين جيكوبز قابل مشاهده بوده مفهوم نظارت اجتماعي در شهر را به عنوان هويتي انكارناپذير براي تداوم حضور شهروندان و مفهوم‌سازي امنيت تعريف كرده است. جيمز ويلسون (James Wilson) و جورج كلينگ (George Kelling) دو جرم‌شناس نيز موضوعي به نام پنجره شكسته را طرح كردند كه بي‌ارتباط به حوزه امنيت شهري نيست. شايد يكي از دلايل اصلي وجود احساس عدم امنيت در شهر براي زنان ساختار تشكيل شهرها باشد. در گذشته شهرها براساس نياز افرادي كه در آن تردد مي‌كردند تعريف مي‌شده است و چون عموما مردان در فعاليت‌هاي اجتماعي حضور داشتند و زنان كمتر در شهر ديده مي‌شدند! شكل شهرها و نيازهاي آنان متناسب با آنها تدارك ديده شده بود. برخي رويكردها هم مبني بر اين است كه مفهوم قدرت در شهر و قدرت شهر براساس نظريه پدر سالاري كه سابقه‌اي كهن در معادلات اجتماعي و سياسي كشورها دارد شكل گرفته است...
 چراكه براساس اين نظريه و كاركرد آن در برنامه‌ريزي ساخت شهرها، مفهوم پدرسالاري به عنوان قدرت مبتني بر بزرگي و جنسيت همه روابط اجتماعي و سياسي جوامع را تحت شعاع قرار داده و شهرها نيز در پي آن به اين شكل ساخته شده است. اما امروزه به دليل تغيير در سبك زندگي و مشاركت برجسته زنان در امور اجتماعي و اقتصادي نيازها دستخوش تغييرات اساسي شده است.  زنان كه نيمي از شهروندان شهر را تشكيل مي‌دهند همواره در برابر اين دو تئوري (پنجره شكسته و ضرورت نظارت اجتماعي در خيابان) قرار دارند، آنان دغدغه تردد امن در شهر را دارند و اين حداقل انتظار از شهر و مديريت شهري است كه بتواند ضريب امنيت در شهر را براي همه شهروندان تضمين كند. يكي از موارد اصلي در ايجاد احساس امنيت در شهر براي زنان نامناسب بودن نور و تك‌جنسيتي شدن برخي معابر شهري به دليل بورس‌هاي كالايي است. اين مهم منجر به عدم مراجعه زنان به برخي مكان‌هايي از اين دست شده و فرصت‌هاي سكونت در حاشيه اين معابر را با دشواري همراه كرده است. در اين ميان نوع سازه‌هايي كه در شهر در قالب تزييني يا كاربردي مورد استفاده قرار مي‌گيرد نيز از عواملي است كه منجر به ايجاد احساس ناامني براي تردد زنان در شهر مي‌شود. مثلا بلوارها يا خيابان‌هايي كه با به كارگيري نوعي از گياهان در ميانه خيابان امكان نظارت اجتماعي و خارج از حوزه ديد بودن را در معابر ايجاد مي‌كنند، دغدغه و نگراني را براي تردد زنان افزايش مي‌دهند. اين مساله در كنار سازه‌هايي كه فضاي خالي را در كنار خود بدون توجه به حوزه ديد عابران ايجاد كرده‌اند عاملي ديگر در اين عرصه است. 
ذكر اين نكته ضروري است كه شهر متعلق به همه زنان و مردان است كه بايد امكان لازم براي تردد را براي همه آنها فارغ از جنسيت و بدون درنظر گرفتن زمان و مكان فراهم كند. كم‌توجهي مديريت شهري در عرصه‌هايي از اين دست بستري براي احساس ناامني براي زنان در شهر فراهم مي‌كند كه فاصله زيادي بر حق بر شهر شهروندان و تسري امنيت عمومي دارد. تنظيم رفتار يكي از شاخص‌هاي اصلي براي مفهوم امنيت است، يعني زنان با عنايت به اينكه در برخي ساعات شبانه‌روز يا برخي مكان‌ها احساس امنيت نمي‌كنند نسبت به تنظيم رفتار خود در شهر ناچار به تصميم‌گيري هستند، درحالي كه با توجه به رشد شهرها و مشاركت زنان در امور اقتصادي و اجتماعي و نقش‌هاي متعدد آنان در خانواده و جامعه اين نوع تنظيم رفتاري موجب بروز محدوديت در تردد آنها مي‌شود.
شهرهاي بزرگ يا كلان‌شهرها به دليل گستردگي و پيچيدگي نيازمند تامل ويژه در جهت بهبود شرايط ايمني و امن‌زايي در شهر براي زنان هستند. زنان كه امروزه علاوه بر جمعيت 50درصدي در شهرها بخش بزرگي از نيروي كار را نيز در شهرها برعهده دارند نيازمند رويكردي ديگر براي مديريت شهري هستند كه اين عوامل را براي امن‌سازي شهري مورد توجه قرار دهد. 
براساس طرحي كه از سوي شوراي پنجم شهر تهران در سال 99 صورت پذيرفت منطقه 10 تهران به عنوان نمونه مورد بررسي قرار گرفت و حدود 200 نقطه بي‌دفاع شهري در آن شناسايي شد كه با تلاش مديريت شهري بيش از نيمي از آن كه شامل نقاط بي‌دفاع و محورهاي بي‌دفاع بود، برطرف شد كه شاخصه آن محور پشت نواب بود. نور‌پردازي، بهبود مكان‌هاي تردد، ايجاد كاربري‌هاي جمعي، بهره‌گيري از رنگ‌آميزي ديواري و مشاركت شهروندان از شاخص‌هاي اين مهم بوده است. اين طرح به صورت عمومي در شهر تهران با ابلاغيه شهردار وقت به همه شهرداران مورد توجه قرار گرفت و براساس آخرين آمارها حدود 2000 نقطه بي‌دفاع شهري در سطح تهران شناسايي شد كه از سوي مديريت شهري تدارك لازم براي رفع آنها در دستوركار قرار گرفت. اما اين مهم به تنهايي كافي نيست، چراكه اين نوع فضا‌ها به دليل كم‌توجهي به اجراي پروژه‌هاي شهري بدون پيوست فضاي بي‌دفاع عملياتي نيست، چراكه با اجراي پروژه‌هاي توسعه شهري امكان به وجود آمدن اين نوع فضا‌ها دور از انتظار نيست. در همين راستا برخي فضا‌هاي بي‌دفاع به دليل شرايط خاص اقتصادي بدون آنكه مساله نور يا... باشد ايجاد شده‌اند! تك‌كاربري شدن منجر به تك‌جنسيتي شدن خيابان و معابر شده است مثلا انتهاي خيابان طالقاني كه به دليل نوع محصولات تجاري و ساعت كار خاص، مانع حضور و احساس امنيت براي زنان شده است.
از اين‌رو مقوله امنيت زنان در شهر را بايد در كالبد و اجتماع توامان مورد توجه قرار داد و اين مهم در طرح‌هاي برنامه‌ريزي شهري و برنامه‌هاي بلندمدت و كوتاه‌مدت مديريت شهري بايد مورد توجه قرار گيرد چراكه امروزه امنيت زنان در شهر يعني امنيت شهر و امنيت شهر جز از طريق توسعه نظارت اجتماعي در شهر حاصل نمي‌شود و واگذار كردن آن به نهادهاي امنيتي مثل نيروي انتظامي قادر نيست پاسخگويي لازم براي شهر را فراهم كند، چراكه بخش بزرگي از امنيت ناظر بر نظارت اجتماعي و طراحي متناسب شهري و مديريت فضا از سوي شهروندان است.