انتخاباتی بودن دائمی فضای سیاسی آمریکا تصادفی نیست!

افول آمریکا زمان می‌برد اما حتمی است
آفتاب یزد - رضا بردستانی: طرفداران «دونالد ترامپ» همچنان به اصطلاح «کفِ خیابان» به مطالبه‌گری مشغول هستند. کمتر از ده ماه از سکونت بایدن در کاخ سفید گذشته اما کمتر سیاستمداری است که اظهار نظر انتخاباتی از او در رسانه‌ها سراغ نتوان گرفت. این مسئله حکایت از یک تغییر و دگرگونی داخلی می‌دهد یا به تعبیری آمریکایی‌های ناراضی گویی تلاش می‌کنند روزگارشان با همین دعواهای انتخاباتی سپری شود.
> نخبگان آمریکایی افول آمریکا را پذیرفته‌اند
محمد علی بصیری استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در گفتگو با آفتاب یزد ضمن تایید ادامه دار شدنِ فضای انتخاباتی در آمریکا می‌گوید: چند نکته را در ارتباط با جو مستمر انتخاباتی در آمریکا باید در نظر بگیریم چون قبلا به این سبک و سیاق نبود و هر چهار سال یک بار که انتخابات برگزار می‌شد از چند ماه قبل چنین فضایی حاکم می‌شد. اول اینکه این واقعیت را باید بپذیریم که آمریکا با تحولاتی که در دنیا رخ داده مانند پایان جنگ سرد، شکل جدید نظم نوین جهانی و پیدایش بازیگران نوظهور مانند چین، روسیه و هند، انقلاب ارتباطات، حالت‌های بی‌حد و حصر در جنگ‌های محلی و نیابتی قدرت گذشته‌اش رو به افول است و این مسئله را همه نخبگان آمریکا از جمله دو جریان کلیدی جمهوری خواه و دموکرات به آن اعتراف دارند و دغدغه هر دو جریان است و تلاش دارند که از وقوع آن جلوگیری کنند. لذا با تغییر رئیس جمهور، این دغدغه، نخبگان و احزاب آمریکا را رها نمی‌کند. این واقعیتی است که بحث انتخابات در آمریکا را متاثر کرده است. نکته دیگر این است که به هر جهت آمریکا پذیرفته است که چین در چهار دهه گذشته جهش عمده‌ای کرده است. مطالبه هزینه‌ها از متحدین خود برای تامین هزینه‌های امنیتی را اکنون از چین نیز خواستارند که این هم فاکتور دیگری در دعواهای انتخاباتی است. مسئله بعد با دستیابی آمریکا به نفت و انرژی‌های جایگزین دیگر وابستگی‌های قبل به خاورمیانه و مدیریت بحران‌هایش کم شده و انقلاب ارتباطات که در بحث پهبادها پیدا کرده به عنوان فاکتور سوم می‌توان قلمداد کرد. این‌ها عواملی است که این وضعیت را در آمریکا رقم زده و نمی‌گذارد جو به حالت آرام بعد از انتخابات بازگردد و اجازه نمی‌دهد سیاست‌های دولت جدید پیاده شود.


> دائمی شدن فضای انتخاباتی یک فرآیند است نه یک تصمیم
بصیری با تایید این مسئله که «تصمیم حکمرانان به برگزاری انتخابات فاقد اثر، درگیری مردم با کرونا و تشویش‌های سیاسی» در به وجود آمدنِ فضای سیاسی حاکم بر بسیاری جوامع دخالت دارد خاطرنشان می‌سازد: معتقدم این مسئله فرآیندی است که در یکی دو دهه اخیر در تمامی کشورها شاهدیم. دو تحول کلیدی داشتیم که این وضعیت را ایجاد کرد یک انقلاب اطلاعات، دوم انقلاب ارتباطات. یعنی از دهه ۹۰ که این دو انقلاب رادر اینترنت، ماهواره‌ها و شبکه‌های جدید مجازی داریم آن کارکردی که احزاب داشتند و نیرو تربیت می‌کردند از بین رفته است. دیگر آن نقش سنتی احزاب وجود ندارد و به تبع آن نوع انتخابات و تاثیرش را در سیاست خارجی و داخلی کشورها نمی‌تواند ایفا کند. امروز در نتایج انتخابات می‌بینیم که بسیاری از آراء سنتی دموکرات‌ها سمت جمهوری خواهان می‌رود و بر عکس. چرا این جابه جایی در دقیقه نود رخ می‌دهد؟ چون آن اطلاعاتی که قبلا از طریق احزاب دریافت می‌شد اکنون از طریق فضای مجازی به‌دست می‌آورد لذا آرا را به هم می‌ریزد و جالب این است که دیگر آن سهم‌بندی گذشته هم در انتخابات نیست و به انتخابات به عنوان یک مرحله‌گذار نگاه می‌شود.
وی ادامه می‌دهد: قبلا درصد تفاوت آرا بسیار زیاد بود امروز این تفاوت بسیار به هم نزدیک است مثلا ۵۱ به ۴۹ است و سر همین تفاوت هم دعوا می‌شود. به دلیل این ابزارهای جدید ارتباطی شعارها و برنامه‌های احزاب و کاندیداها هم به یکدیگر بسیار نزدیک شده است و صف‌بندی‌های سیاسی به شیوه قبل وجود ندارد.
> آیا با مرگ دموکراسی رو به رو هستیم یا با فاجعه‌ی دموکراسی؟
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوال آفتاب یزد مبنی بر این که: «آیا با مرگ دموکراسی رو به رو هستیم یا با فاجعه‌ی دموکراسی؟» بیان می‌کند: تقریبا هر دوی این حالت‌ها در حال وقوع است. یعنی آن پایه‌های سنتی که دموکراسی بر آن سوار بود روی بحث احزاب و کادرسازی آن بود که دیگر کارکردی ندارد.
وی تاکید می‌کند: دو حالت وجود دارد یا پایه‌های کلاسیک و سنتی ریخته و آن دموکراسی قبل دارد از درون استحاله می‌شود و از آن ققنوسی خارج می‌شود که در آن تئودموپوپولیستی رخ داده یعنی مجموعه‌ای از دموکراسی و فاشیست و پوپولیست شده است. این را اگر حالت بدبینانه‌تر نگاه کنیم این است که دموکراسی دارد منهدم می‌شود و از بین می‌رود و شبه دموکراسی به نام پوپولیست دارد از آن بیرون می‌آید. مثلا الان افراد طرفدار ترامپ در آمریکا از آن‌ها به عنوان پوپولیست یاد می‌شود. این‌ها خروجی‌هایی است که اکنون با این تحولات در جهان شاهدیم. و با تاخیر زمانی به کشورهای پایین‌تر دارد صادر می‌شود. از جمله به کشور خودمان.
> به دوران پس از جنگ‌های جهانی باز می‌گردیم؟
محمد علی بصیری در ادامه‌ی این گفتگو با بازگشتی به دورانِ پس‌از دو جنگ جهانی خاطرنشان می‌سازد: دنیا اکنون دچار تشویش درونی شده است. بعد از جنگ جهانی دوم هم تحولات علمی، صنعتی ارتباطی؛ آن وضعیت را ایجاد کرد و امروز این تحولات، تغییراتی در ساختارهای دموکراتیک، شبه دموکراتیک و رقبای‌شان ایجاد
کرده است.
> جهان در تکاپوی جهان بدون مرز
دارد به سمت جهان بدون حاکمیت پیش می‌رود؟
این استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در پاسخ به این سوال که: «جهان در تکاپوی جهان بدون مرز دارد به سمت جهان بدون حاکمیت پیش می‌رود یا نه؟» می‌گوید: الان مرزهای ایدئولوژی‌ها و مرزهای اندیشه به هم ریخته شده و تفاوتی بین تفکرات مثلا دو حزب جمهوری خواه و دموکرات نمی‌بینیم. در انگلستان هم بین حزب کارگر و حرب محافظه کار همین گونه است. در کشور ما هم بین اصولگرا و اصلاح‌طلب همین مسئله رخ داده است.
> تعداد رای نداده‌ها بیش از رای دهندگان؟!
وی در پایان با تایید این نکته که روز به روز بر تعداد آنانی که رای نمی‌دهند در برابر آنانی که هنوز به صندوق آراء امیدوارانه می‌نگرند به آفتاب یزد می‌گوید: مردم اکثریت چه در اروپا چه در آمریکا و آسیا به این جمع‌بندی رسیده‌اند که با این به هم ریختگی ایدئولوژی اینها دیگر تعیین‌کننده اصلی نیستند رای اینها در سرنوشت‌شان آن قدر تاثیر ندارد لذا عمدتا منفعل شدند و به این نتیجه رسیده‌اند رای دادن با رای ندادن تفاوتی ندارد و به دنبال راهکارهای شخصی برای حل مشکلات هستند و این نارضایتی‌ها در آینده‌ای بسیار نزدیک به شکل انفجارهای اجتماعی نمود پیدا می‌کند.