یادمانی چون« مصدق»ایستاده در تاریخ

از بیست‌وهفتم خرداد،موج رسانه‌ای تازه‌ای درباره‌ کودتای ۲۸ مرداد آغاز شده است. مانند بسیاری از خبرهایی که در فضای مجازی داغ می‌شوند، خبر انتشار کتابچه‌ روابط خارجی ایالات متحده نیز مملو از اشتباه است والبته مصادره به مطلوب شده است.
من نیز با حداد عادل و معصومه ابتکار موافقم که انتشار این اسناد «عبرت‌آموز» است. بسیاری نيز نوشته‌اند که بالاخره نقش آمریکا در کودتای ننگین ۲۸ مرداد آشکار شد. نه، مطلب از این قرار است که نقش آمریکا و انگلیس سالیان سال است که مشخص شده است.آلبرایت از سوی دولت آمریکا در سال ۲۰۰۰ رسما به خاطر کودتای ۲۸ مرداد از مردم ایران عذرخواهی کرده بود و بازهم نه؛ این نخستین بار نیست که آمریکا، اسناد مربوط به کودتا را منتشر می‌کند. این کتاب دیروز منتشر شده است. چندصد صفحه نيز هست. پس کسی هنوز تمام آن را نخوانده است. نخوانده اما موجی راه افتاده است. من یک‌نفس تا می‌شد خواندم.
دیدم که بله، جزيیاتی را می‌توانیم به دانسته‌هاي‌مان اضافه کنیم اما تغییری در کل ماجرا ایجاد نشده است. نقش آمریکا و انگلیس همچنان اظهر من‌ الشمس است،نقش بازاریان و نیروهای استیجاری و روزنامه‌نگاران مزدور هم. توهمات شاه نیز همچنان به قوت خویش باقی‌اند. فقط ازانسانی متوهم بر می‌آید که تصور کند آیت‌ا... کاشانی به شوروی گرایش دارد. از ریزه‌کاری‌های تازه منتشر شده تا آنجا که من جسته‌ام، یکی نقش آیت‌ا...کاشانی است.
کاشانی، هوشمندتر از امثال بهبهانی بود.زاهدی نيز با جیپ سرپوشیده و بدون محافظ به سراغ کاشانی می‌رفت تا کسی بو نبرد (سند ۳۳۰). خوشبینانه است اگر بپنداریم که نویسندگان کتاب‌های تاریخ مدارس ما نيز بو نبرده بودند.


به هر رو، اگر تا همین اواخر، یرواند آبراهامیان همچون دیگران با قدرت از دلارها یاد می‌کرد و اما پشت نقش کاشانی یک «شاید» می‌نشاند، دیگر این اسناد مسجل کرده‌اند که ترس از کمونیسم، کاشانی و دولت آمریکا را به يكديگر نزدیک کرده بود. کاشانی درست مانند آیزنهاورِ چند سال بعد از کودتا از خطر الحاد سخن می‌گوید. خواندن رساله‌ دکتری مصدق هم مزید بر علت شده بود تا دیگر، کسی را که حق شهروندی را ارجح به مذهب و جنسیت می‌دانست برنتابد. در این اسناد به‌تفصیل می‌توانید از نقش کاشانی بخوانید.
اما از میان گفته‌های او در این اسناد یکی نقلی ا‌ست که هندرسون، سفیر وقت آمریکا، آورده است:«مخفیانه به کاشانی گفتم که شاید ظرف چند روز آینده برای مشورت به واشنگتن بروم. او [کاشانی] گفت که امیدوار است دولتم را از گفت‌وگوي‌مان کاملا مطلع کنم و نیز تلاش کنم دولتم بفهمد که توجه به گفته‌های او به نفع ایالات متحده و نیز به نفع صلح جهانی است.
(کاشانی گفت)من آدم معمولی نیستم. من رهبر جهان اسلام‌ هستم و بالاجبار، جهان اسلام را به زودی به رسمیت خواهند شناخت. به نفع تمام مردمان صالح است که جهان اسلام و ایالات متحده همکاری کنند.» (سند ۱۴۲)
در هر حال این توییت عبدا... رمضان‌زاده بود که بحث کودتا و نقش کاشانی را داغ کرد.او در توییتر نوشته است که حال که نقش کاشانی در کودتای امریکایی مشخص شده است، نام خیابان آیت‌ا... کاشانی را عوض کنند.
من با او موافقم، اما با خیابان های دیگر این شهر چه کنیم ؟با افاضات آل احمد درباره‌ آنان چه کنیم؟ اشتیاق شیخ نوری به استبداد که دیگر نیاز به انتشار اسناد تازه ندارد. شاید اصلاکار درست‌تر آن است که نام خیابان دکتر فاطمی را عوض کنند.
این طنز تلخ را بر من ببخشایید، اما چه می‌توان گفت وقتی محمد مهدی عبدخدایی، تروریست دکترفاطمی رابه تلویزیون می‌آورند تا از ترور وزیر مصدق و سردبیر باختر امروز دفاع کند؟چه می‌توان گفت وقتی هم او و هم مجری برنامه شناسنامه، هیچ ابایی از به کار بردن لفظ «ترور» ندارند؟ چه می‌توان گفت وقتی می‌بینیم که مزار افشارطوس در بیمارستان شهدای تجریش گم شده است؟ چه می‌توان گفت وقتی یک کوچه‌ بن بست در ایران به نام مصدق نیست؟ چه می‌توان گفت وقتی مصدق باوجود وصیتش همچنان به امانت در کف خانه‌اش خاک است؟ چه می‌توان گفت وقتی تنها یادمان مصدق آن بود که حزب ملت ایران در ۲۹ تیر سال ۱۳۵۸ در کنار مزار شهدای سی تیر در ابن بابویه برافراشت؟ و باز چه می‌توان گفت که آن یادمان کمتر از یک هفته ایستاده ماند و ۳۸ سال است که شکسته آن‌جا افتاده است؟
من چند سال است که درباره‌ این یادمان کار می‌کنم. یک سال و اندی هم برای ساخت ضد یادمانِ کودتا در آمریکا تلاش کرده‌ام. تا دم ساخت هم پیش رفتم، اما چون به منشأ بودجه‌ گمان بد بردم، نکند راه مصدق را به پولی آلوده به طمع بیالایم، از اجرای اثر سر باز زدم. حالا اینجا رسما از شهرداری منطقه‌ بیست (شهر ری) درخواست می‌کنم که اجازه بدهد یادمان دکتر مصدق را با هزینه و تلاش خودم بازسازی کنم.