نگرانی از نهادن خشت کج در شورای شهر

شورای شهرتهران به واسطه اینکه شهردار پایتخت را انتخاب می کند از اهمیت ویژه ای بر خوردار است ولی حوادث پیرامونی آن طی چهار دوره گذشته اهمیت آن را به حساسیت کشانده است. چنانچه همه می دانند حرکات و سکنات این شورا گاهی تاثیرات عمیقی بر فضای سیاسی و حتی اقتصادی کشور به‌جا می گذارد .متاسفانه اولین دوره شورای شهر تهران با شکست کامل همراه با پیامدهای ناگوار روبرو شد . با اینکه چهره های سرشناس اصلاح طلب در این انجمن رای آوردند و گرد هم آمدند گویا اهمیت کار خویش را متوجه نشده هرکدام برای خویش راهی انتخاب کردند و سخاوتمندانه روزنه ای را گشودند که رقیب ازآن وارد شد وتا ریاست جمهوری پیش رفت . این انتقاد امروز که همه چیز آشکار شده است و همه اصلاح طلبان از عاقبت کار هراس دارند شاید ساده و روشن به‌نظر برسد ولی راقم این سطور در همان زمان طی چند یادداشت که در روزنامه سلام به چاپ رسید ، بی مسئولیتی‌ها، سیاسی کاری ها و حاشیه سازي‌ها در شورای شهر تهران را خطر آفرین توصیف کرد ولی گوش شنوایی نه فقط برای او، که برای هیچ دلسوزی که از آن وضع نگران بود و می گفت، پیدا نشد ! به‌نظر می رسد در شورای شهر منتخب کنونی از مجموع گفت‌وگوها و پیشنهاد ها و را ه های اعلام شده، هنوز برای مهم‌ترین کار شورا که انتخاب شهردار است سازوکار دقیق و روشن وفاقد نگرانی حاصل نشده، برخی در حال فشارند که گزینه های مطلوب خود را بر کرسی بنشانندوشاید تحمیل کنند !متاسفانه در همین ابتدای کار عده ای که بیشتر خارج از شورا هستند، نه تنها آشکارا بر خلاف میثاق نامه ای که قبل از انتخابات اعضاي شورا امضا کرده اند رفتار می کنند بلکه اصول اولیه احترام به رای مردم و سازو کار برآمدن لیست اصلاح طلبان را نادیده می گیرند و پروا نمی کنند که ممکن است باهمین خشت های اول، دیوار کجی که می‌سازند دوباره تا ثریای ریاست جمهوری ادامه پیدا کند ! ما باید قویا باور کنیم و در عمل نشان دهیم که هرگز با رای مردم بازی نمی کنیم. اگر شهردار تهران از میان اعضاي منتخب شورای شهر برگزیده شود متضمن پیام های روشن منفی است که هیچ استدلالی نمی تواند نافی آن‌ها باشد . اگر کسی تا این اندازه کار آمدی دارد که حتی ضرورت شهردار شدنش اقتضا می کند برخلاف میثاق نامه عمل شود آیا در فرایند طولانی انتخاب لیست اصلاح طلبان، بر هیچ‌کس این مدیریت عظما ! مکشوف نبوده و ناگهان پس از انتخابات معلوم شده است ؟اگر از ابتدا همه عقول اصلاح طلب بر اوج مدیرتش اتفاق داشته اند چرا از مردم برای عضویت او در شورای شهر رای گرفتند که حالا در یک تناقض بدیهی گرفتار شوند ؟ برخی انتخاب شهردار تهران را به پاس خدمات آیت ا... هاشمی رفسنجانی شایسته یادگارش می دانند که این نیز جفا به مردم و شهری است که چون تشنه ای در انتظار سیراب سازی مدیریتی است . آیا می توان پیرامون حساس‌ترین مسائل کشورو بغرنج‌ترین مدیریت ها این‌گونه به استدلال نشست و عواقب خطیرش را از نظر دور داشت ؟ پاسداشت حرمت آیت ا... هاشمی رفسنجانی در دلسوزی برای کشور ، روش های عقلایی و کارشناسانه در تصمیم ها و دوری از عمل های احساسی وبدون رودربایستی است . اما مهم‌تر از مسائل گفته شده، انتخاب شهردار تهران از میان منتخبان شورای شهر پیام بسیار روشن و منفی دیگری هم در بر دارد که به سادگی توان عبور از آن نیست . این انتخاب از سوی یک جناح مدعی اداره کشور، معنایش آن است که در جناح اصلاح طلب قحط‌الرجال است و هیچ یک از مردان و زنان این جبهه کار آمدی ومدیریت لازم برای اداره تهران را ندارند وناچار باید از کیسه منتخبین شورای شهر خرج شود ! گویا برای برخی از مدعیان ، ردای شهرداری چنان متعین شده که حتی حاضرند رخنه به شورا را بپذیرند ولی از عمل به رای مردم استنکاف کنند .آن‌ها درست همان کسانی هستند که اگر خدای ناکرده نظرشان به خطا رفت وآشفته شدن اداره تهران مقدمه سقوط دوباره ستاره اصلاح طلبان شد، غیب می شوند و بار چنین مسئولیتی را بزرگانی می کشند که در حال حاضر به نظر و سازو کارشان عمل نمی شود .نکته پایانی این مقال آنکه فعلا شخصیت های محبوب و آگاه و آینده‌ساز بار فقدان تحزب در کشور را به دوش می‌کشند واگر به اشاره آن‌ها لیستی رای می آورد ، لیستی که اغلب اعضایش چندان شناخته شده نیستندوبه صورت مستقل، اقبال لازم را نداشتند طبیعی و منطقی و عقلایی واخلاقی آن است که حداقل درتصمیم های مهم وکلی این محبوبان طرف مشورت رسمی قرار گیرند.هم آن‌ها که آبروی خود را گرو گذاشته ومردم به اعتبار و اطمینان از نیک اندیشی‌شان، قدم به میدان انتخابات گذاشتند و 21 نفر را صاحب کرسی کردند .