مشکل عظما

در کنار انتقادها و اعتراض‌ها به انتصاب داماد زاکانی در شهرداری تهران آن هم در یک پست نان و آب دار (!) این نکته را لطفا مدنظر داشته باشید که این موضوع اولا محدود به شهرداری تهران نمی‌شود یعنی در شهرداری سایر شهرها نیز رخ می‌دهد، ثانیا صرفا چنین فاجعه‌ای در شهرداری‌ها صورت نمی‌گیرد و در دولت فخیمه هم چنین انتصاب‌هایی انجام شده و می‌شود و ثالثا این ضایعه فقط شامل اصولگرایان در قدرت نمی‌شود و اصلاح‌طلبان مدعی روشنفکری هم وقتی در قدرت بودند کم از این انتصاب‌ها نداشتند.
آری؛ مشکل ریشه‌ای است و ارتباطی به این نهاد و آن نهاد و یا این جریان و یا آن جریان ندارد. هر جا که ثروتی و قدرتی جمع شده از این ویژه و رانت خواری‌ها وجود دارد و هر جریانی که قدرتی کسب می‌کند ابتدا به فکر آن است که نزدیکان خود را
سر و سامانی دهد.
این درست که این روزها آقایان و خانم‌های به اصطلاح اصلاح‌طلب داد و قال راه انداخته‌اند ومدام در حال توئیت زدن علیه این وآن هستند اما همین‌ها وقتی لیست


رانت خواری‌ها در وزارت خانه‌های مهم دولت حسن روحانی منتشر شد همزمان دچار عارضه کری و کوری شدند و باید آنان را از زیر قالی پیدا می‌کردید!
فلذا این سر وصداها بر سر کسب قدرت است نه اتلاف وحیف ومال بیت المال. اصل مطلب آن است که چرا من نمی‌توانم دخترم، خواهرم و پسر عمه‌ام را وارد یک شغل نان و آب دار کنم ولاغیر.
اگر همین الان ماجرا بالعکس شود و اصلاح‌طلبان در شهرداری و دولت قدرت بگیرند دقیقا ورق بر می‌گردد. یعنی انتصاب‌های مسئله دار از جانب اصلاح‌طلبان صورت می‌گیرد و همین افرادی که در مورد انتصاب داماد زاکانی دچار سکوت قبرستانی شدند فریاد وامصیبتا و وا اسلاما سر می‌دهند.
البته خوشبختانه نه حنای اصلاح‌طلبان دیگر برای مردم رنگی دارد نه حنای اصولگرایان. نگاهی به میزان مشارکت انتخاباتی و آرای باطله گواه این مدعاست. شاید ده یا پانزده سال قبل تفکیکی میان جناح‌ها از سوی مردم صورت می‌گرفت ولی در حال حاضر همه این آقایان از تاج زاده تا حمید رسایی یکی هستند فقط متفاوت سخن می‌گویند؛ حرف هم که باد هواست!
مراد آن است که عرض کنم باید فکری عاجل برای چنین فسادهایی کرد. با این بازی‌های سیاسی سخیف راه به جایی نخواهیم برد و فقط مردم را بیشتر عصبانی می‌کنیم. علیرضا زاکانی در میان کاندیداهای ریاست جمهوری از همه بیشتر علیه فساد و رانت خواری نطق کرد ولی داماد خود را بر بالای مجلس نشاند. آخرش هم که دید اعتراض‌ها بالا گرفته اعلام نمود که او قرار نیست از شهرداری حقوقی دریافت کند لیکن سوال اینجاست اگر واقعا چنین است دیگر چرا حکم زدید و اگر حکم زدید چرا حکم افتخاری نیست؟
به واقع نمی‌دانم باید به کجا دخیل بست تا این مشکل عظما به صورت ریشه‌ای مرتفع شود. شما می‌دانید؟