آقازاده سالاری یا داماد محوری

جعفر بای‪-‬ آقازاده‌ها از دیرباز جایگاه ویژه‌ای در خانه، خانواده و خاندان داشتند. به موازات آقازاده‌ها دامادها نیز توانستند برای خود در خانواده موقعیتی فراهم نمایند. در مقایسه منزلت آقازاده‌ها با دامادها از قدیم رقابت سرسختی وجود داشت. داماد دوستی گاهی بر پسر دوستی می‌چربید اگرچه در برخی از خانواده‌ها به علت غلبه نفوذ حاج خانم‌ها بر منزل دامادها عزیزتر
از آقازاده‌ها بودند ولی به چند دلیل دامادمحوری بر آقازاده سالاری تفوق داشته است. ابتدا به علت متفاوت بودن نام خانوادگی دامادها وعدم افشای نام آن‌ها در ارتباطات اجتماعی به کندی جامعه متوجه این ارتباطات می‌شد لذا داماد سالاری ارجحیت پیدا می‌نمود. پس نفوذ دختر خانم‌ها به واسطه جنبه عاطفی و مباحث خانوادگی قدرت حاج خانم‌ها بر منزل، دامادها از نفوذ نامرئی برتری نسبت به آقازاده‌ها برخوردار بودند. پدیده
آقا زاده سالاری که از قدمت بیشتری نسبت به
داماد محوری برخوردار است امروزه قدرت دامادها از آقازاده‌ها پیشی گرفته است. یعنی آن‌ها از طریق همسر خویش اسرار خانواده را نسبت به پسرها بهتر و بیشتر واقف‌اند و خبر دارند و از منزلت بیشتری در منزل حضرات برخوردارند. زیرا افزون بر خود داماد حمایت دختر خانم‌ها و به تبع آن پشتیبانی حاج خانم‌ها از داماد روی هم رفته دامادها از حمایت و حامیان بیشتری سود می‌برند. دختر دوستی حاج آقاها نیز علت دیگری می‌تواند باشد برای غلبه دامادها بر آقازاده ها. به طور طبیعی در مقایسه فرزند دوستی حاج‌آقاها همیشه دختران گوی سبقت را از پسران می‌ربایند. این امر بستر غلبه داماد سالاری را مهیا می‌نماید و محبت افراطی پدر نسبت به دختر نصیب دامادها نیز می‌شود. تفاوت قیافه ظاهری و نام خانوادگی حمایت همه جانبه از دامادها را در جامعه پنهان ساخته است. این تفاوت‌ها برای دامادها نیز شرایطی را مهیا می‌سازد که از موقعیت‌های فراهم شده بهتر بتوانند استفاده کنند. جولان دامادها در عرصه قدرت حاج آقا، حسب ظاهر پسندیده است. وجود بعد مکانی دامادها از منظر دید ظاهری حاج آقاها باعث می‌شود که اشتباهات دامادها کمتر دیده شود. به هر حال امیدواریم شرایطی فراهم شود که بهره‌برداری از قدرت‌های منفی و استفاده نامشروع از نفوذ حاج آقا چه از سوی پسرها و چه از سوی دامادها از بین برود و جامعه بر مبنای شایسته‌سالاری‌ها اداره گردد. بنا بر این بود که انسان‌های شایسته که در تراز نظام جمهوری اسلامی می‌توانند منشاء اثر باشند در مسند خدمت قرار گیرند نه انسان‌هایی با مختصات و ظواهر ظاهری به صرف اینکه متعلق به خاندان و خانواده خاصی است. ما باید توجه داشته باشیم که شرایط انتصاب برای مدیران را بر مبنای شایستگی‌های فردی خود فرد قرار بدهیم نه ویژگی‌های انتصابی و تعلقات خانوادگی.