پیامدهای انزوا گرایی

رامین نخستین انصاری ‪-‬ امروزه، همانطوری که رویدادهای صد سال اخیر نشان می دهد، هیچ کشوری بطور علنی و آشکارا سیاست انزوای پرزرق و برق را در پیش نمی‌گیرد، چرا که این امر مهم نشان‌دهنده دوری از تعهدات بین‌المللی است و تبعات ویرانگری به همراه دارد. حتی چین که از قدرت اقتصادی و نظامی فراوانی برخوراست و به عنوان تنها کشور با ایدئولوژی سوسیالیستی کشورش را اداره می‌کند و امروز در حال رقابت سخت و فشرده برای رهبری جهان با ایالات متحده امریکا است، علی رغم اینکه تنها کشور سوسیالیستی قدرتمند در جهان به شمار می‌رود تلاش می‌کند از گرفتاری سیاست خارجی‌اش به انزوای جهانی جلوگیری کند. باآغازگفتگو‌های ایران با ایالات متحده که منتهی به برجام شد در واقع پیروزی بزرگی برای هر دو کشور داشت: شکست تحریم وخروج اقتصاد از بحران وافزایش ثروت مالی کشورمان ایران را به همراه داشت در واقع تسهیل دولت روحانی از سرگیری مذاکرات برجام، نقش انکار پذیری در توافق برجام داشت، تا اینکه ترامپ با سیاست‌های یک جانبه گرایی خویش بطور
غیر قانونی از برجام خارج شد و در این میان ایالات
متحده امریکا در چهار سال ریاست جمهوری ترامپ، به کشور منزوی تبدیل شد و متحدین اروپایی‌اش نیز هرگز روی خوش به سیاست‌های ترامپ نشان ندادند و همواره از تداوم برجام حمایت کردند. در جهان امروز سیاست‌های یک جانبه گرایی و انزوا طلبی دیگر مایه افتخار نیست بلکه باعث نگرانی است. نتیجه مانیفست ترامپ کاهش سریع حمایت‌های کشورهای اروپایی و سایر کشورهای مهم و تاثیر‌گذار جهان از مواضع ترامپ در قبال ایران، چین، روسیه و اروپا بود. انزوا طلبی هیچ جا به اندازه کره شمالی مشهود نیست.
سیاست‌های ناخوشایند ضربات سهمگینی بر جامعه می‌گذارد که جبران آن به سختی و طی سال‌های متمادی شاید قابل جبران باشد. امروز سیاست‌های ترکیه بخصوص در ارتباط با منطقه قفقاز بر اساس منافع مردم این کشور نیست.


شعارهای ملی گرایی و شوونیسم مذهبی اردوغان
بر اقتصاد و پول ملی ترکیه اثرات مخربی گذاشته است. بنظر می‌رسد چرخش به سمت خودکامگی منجر به توهم قدرت برتر ترکیه در منطقه و جهان شده است. ترکیه سال‌ها پیش خود را به عنوان الگوی مناسب برای جهان اسلام می‌دانست ولی امروز این کشور از روزنامه نگاران و جامعه مدنی خویش هراس دارد. چنین سیاست‌هایی از هر کشوری سر به برون بیاورد بطور حتم پرهزینه
خواهد بود. در دنیایی که به طور فزاینده، شفاف و پیوسته و وابسته به هم است، انزوا طلبی یک اشتباه تمام عیار است. با انزواگرایی، به خصوص با محدودیت‌هایی که در اقتصاد ممکن است به دلیل تحریم وجود داشته باشد، نمی‌توان در جهان سیاست باقی ماند. در جهانی که ما امروز در آن زندگی می‌کنیم بسیار شفاف و پویا می‌باشد.
لذا در میان تحولات جامعه جهانی و تغییراتی که در منطقه خاورمیانه در حال وقوع است، کشورها نیاز به یک استراتژی پویا در قبال نقش مهم و تاریخی خویش در قبال جهان دارند. تغییر در افکار و نگرش می‌تواند فرصت فوق العاده ای برای کشورها به وجود بیاورد. امروز به دلایل مختلف استراتژی ایالات متحده امریکا از منطقه خاورمیانه به شرق آسیا معطوف شده است و در میان هر کشوری که درست عمل کند رهبری منطقه را بر عهده می‌گیرد. تنها تهدید امنیت ملی کشورها مشکلات اقتصادی و نارضایتی مردم است. سیاستگذاری‌های کشور‌ها باید هزینه‌های مردم کشورشان را به حداقل برسانند. هر زمان انزوا کنار می‌رود، اقتصاد قوی می‌شود. شکی نیست ملت‌ها همواره در خارج از مرزهای خود منافع مهمی دارند و در این میان برای بهبود اقتصاد باید از مشارکت کشورهای خارجی نیز بهره فراوان ببرند. اگر این نگرش بر سیاست خارجی کشورهای جهان حاکم شود هیچ خطری کشورشان را تهدید نخواهد کرد. تاریخ پر فراز و نشیب کشورهای جهان هم انزوا طلبی و هم مشارکت گرایی را تجربه کرده است و هرگاه مشکلات اقتصادی و داخلی زیاد شده است در همکاری بین‌المللی ضعیف عمل کرده است. همه باید بدانند در خانه مشکلات مرتفع نمی‌شود. از نظر تاریخی این رویکرد برای کشور‌ها عمل نکرده و همواره موجب رکود شده است و تا حدی هم به بروز تنش و حتی جنگ کمک کرده است.باید بخش مهمی از اقتصاد جهان را تصاحب کرد، تجارت در قرن 21 محتاج ایجاد روابط قوی با همسایگان و سایر کشورهای جهان است. همه نیاز به حضورقوی در جهان دارند. انزوای بین‌المللی تاثیرات منفی خود را برکیفیت و کمیت زندگی مردم می‌گذارد.