رئیسی در مسیر تنش‌زدایی

سرویس سیاسی جوان آنلاین: ‌ابراهیم رئیسی در روز‌های آغازین دولتش، شخصاً از طریق تماسی تلفنی با رئیس‌جمهور چین، درخواست خرید ۹۰ میلیون دوز واکسن کرونا را مطرح کرد که به سرعت‌بخشی بالای روند واکسیناسیون در ایران منجر شد. این اقدام نشان داد که او در مقام رئیس‌جمهور و برای نیاز واقعی مردم کشورش، حاضر است در عین حفظ عزت ایران، شخصاً وارد تعامل با مقامات کشور‌های دیگر شود و ابایی از خرج کردن خودش به نفع مردم ندارد. این رویداد، بر تصویری که منتقدان داخلی و خارجی‌اش از او ساخته بودند، خدشه وارد کرد؛ رئیسی انزوا طلب نبود و روابط خارجی ایران را به چند کشور محور مقاومت محدود نکرد. وجه مؤثر دیگر آقای رئیس‌جمهور اخلاق حکمرانی او و زبان نرم و بی‌نیش و کنایه و پرهیز از چالش‌سازی و تنش‌زایی در سخنرانی‌ها و در محافل عمومی و خصوصی بود که اثر خودش را در آرامش نسبی افکار عمومی گذاشته است و به رغم باقی ماندن بیشتر مشکلات قبلی و اضافه شدن برخی مشکلات جدید، فضای جامعه آرام‌تر و امیدوارانه‌تر است. اولین سفر خارجی رئیسی پس از آغاز به کار دولتش، به اجلاس شانگ‌های بود و با پذیرش درخواست عضویت ایران در این پیمان منطقه‌ای همراه شد. ایران دوره رئیسی با استقبال از عضویت در شانگ‌های و نیز دیدار‌ها و تماس‌های متعدد خارجی آغاز شد و نشان داد که می‌خواهد سیاست خارجی را بر مبنای تعامل با جهان پیش ببرد. این برخلاف تصویری بود که منتقدان از او ارائه می‌دادند؛ منتقدانی که کل سیاست خارجی را در برجام می‌دیدند: «متأسفانه رئیسی، حسین امیرعبداللهیان، علی باقری کنی، اصول، مبانی و نکات کلیدی و حیاتی را فراموش کردند و به برخی مسائل کم اهمیت و بی اهمیت مانند مکان مذاکره چسبیده‌اند. هنوز جای سؤال است که چرا دولت سید ابراهیم رئیسی این همه فرصت را طی هفته‌های گذشته برای از سرگیری مذاکرات از دست داده است و اکنون به جای تلاش برای احیای برجام سعی دارد مکان مذاکرات را به بروکسل ببرد؟ به واقع فرق وین با بروکسل چیست؟ چرا حضرات و آقایان شرایط حاد، بغرنج و بحرانی کشور را درک نمی‌کنند؟» بسته شدن راه‌های نفوذ غرب
حال از عمر دولت رئیسی سه ماه گذشته و تصویر سیاست خارجی دولت او، نه تنش‌زایی و هزینه‌سازی برای کشور است و نه وادادگی برابر غرب و تلاش برای اثبات کدخدا بودن امریکا. در روز‌های اخیر خبر آزادسازی ۵/۳ میلیارد دلار از اموال مسدود شده ایران منتشر شد و به عنوان یک موفقیت در دولت رئیسی ثبت شد. ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی به تحلیل این خبر پرداخته و از جمله در مورد عوامل این چنین گشایشی گفته که «مجموعه‌ای از عوامل می‌تواند در گشایش‌های اقتصادی اخیر از جمله آزاد شدن ۵/۳ میلیارد دلار از اموال بلوکه‌شده ایران در دولت سیزدهم و اتفاقات دیگر همچون تسهیل فروش نفت در ۱۰۰ روز اخیر مؤثر باشد و نمی‌توان آن را به یک موضوع خاصی نسبت داد.»
او می‌افزاید: «از یک سو می‌توان آن را به جلسه آینده وین مرتبط دانست که غربی‌ها می‌خواهند فضا را با آزاد کردن بخشی از پول‌های بلوکه‌کرده ایران تا حدودی نرم کنند و به توافق برسند، از طرف دیگر این موضوع می‌تواند به دولت جدید مرتبط باشد، چرا که دولت جدید برای غربی‌ها ناآشناست و آن‌ها تمایل دارند راهی را باز کنند که بتوانند با دولت جدید تعامل کنند.»
ایمانی نکته قابل تأملی را در ادامه طرح می‌کند: «در حال حاضر راه‌های نفوذ برای غربی‌ها که بتوانند با اختلاف بین قوا مقاصد خود را پیش ببرند، وجود ندارد و همه سازمان‌های ذی‌ربط در ایران تقریباً هماهنگ هستند و راه شکست دادن ایران از داخل برای آن‌ها کمتر شده است. بنابراین، چاره‌ای ندارند که با این دولت -هرچند در الفاظ رسانه‌ای خود آن را تندرو می‌نامند- کنار بیایند؛ لذا شاید بتوان آزاد کردن این اموال را نیز به این موضوع مرتبط دانست که آن‌ها به نوعی با دولت جدید همراهی می‌کنند تا دولت آقای رئیسی هم با آن‌ها همراهی کند.»


ایمانی سپس می‌گوید: «برخلاف آن چیزی که پیش از انتخابات تصور می‌شد، دولت آقای رئیسی در سطح جهانی تنش‌زایی نکرده است. در حالی که پیش از این تصور می‌شد اگر آقای رئیسی روی کار بیاید، ما دچار درگیری رسانه‌ای و دیپلماتیک با جهان غرب خواهیم شد، اما نه‌تن‌ها این اتفاق نیفتاد، حتی تنش‌زدایی با غرب بیش از دوره آقای روحانی صورت گرفته است. این وضعیت پیام مشخصی دارد، البته آقای رئیسی در داخل هم همین اقدامات را انجام داد و کلاً مشغول تنش‌زدایی در سیاست داخلی و سیاست خارجی کشور است.»
این تحلیل‌گر سیاسی به موضوع واکسن هم اشاره می‌کند: «مسئله واکسن در اواخر دولت گذشته هم پیگیری شد، اما این دولت حقیقتاً اهتمام جدی داشت و مردم هم کاملاً متوجه این مسئله شدند. تغییر دولت بسیار مؤثر بود و به‌محض این جابه‌جایی، سیل واکسن ظرف دو ماه به کشور آمد، تا حدی که کشور از بعد واکسن به اشباع رسیده است و این موضوعات به تغییر دولت و تغییر عملکرد آن‌ها مربوط است.»
حتی فروش نفت هم طی این چند ماه دولت رئیسی بیشتر شده است. ایمانی در این زمینه می‌گوید: «در چند ماه اخیر فروش نفت کشورمان بهتر شده که دلایل متعددی دارد؛ اولاً دستگاه‌های داخل کشور هماهنگ عمل می‌کنند، در حالی که در دولت قبل برخی از مسئولان ذی‌ربط وزارت نفت نمی‌خواستند مسئولیت این کار را بپذیرند و میزان صادرات نفت کشورمان بسیار کاهش پیدا کرد. موضوع دیگر بحث خریداران خارجی است که در این دوران عمده خریداران نفت ایران کشور‌های شرقی بودند؛ آن‌ها پیش از این دولت به دلایل سیاسی خیلی تمایل نداشتند که از ایران نفت بخرند، اما در این دولت آن مسائل سیاسی تا حدودی تعدیل شد و به همین دلیل حجم خرید نفت خود از ایران را بالا بردند.» برجام دیگر همه سیاست خارجی ایران نیست
شاید یکی از دلایلی که بهانه شد تا منتقدان رئیسی از سیاست خارجی او یک تصویر دروغین ارائه دهند، اولویت نبودن برجام برای رئیسی و دولتمردانش بود. ۱۱ آبان ماه جاری بود که یک نشریه امریکایی دلایل بی اعتمادی دولت جدید ایران به برجام را مورد بررسی قرار داد و نوشت: «ایران قصد عقب نشینی در موضوع برجام را ندارد و به نظر می‌رسد تخم‌مرغ‌هایش را از سبد برجام برداشته است.»‌رئیسی هم پیش از این‌ها تأکید کرده بود که «معیشت مردم را به برجام گره نمی‌زند.»
برجام برای دولت رئیسی وجود دارد و مذاکرات برجامی هم جدی و در سطح یک امر مهم، پیگیری می‌شود، اما اولویت دولت او تعاملی هم سطح با همه کشور‌های جهان است و همه سیاست خارجی ایران، برخلاف دوره روحانی، برجام و غرب نیست. هر چه هم که منتقدان رئیسی می‌گویند، حول برجام است و قضاوت‌ها و تحلیل‌ها و ارزشگذاری‌ها مبنایی جز برجام ندارد. این میان هم البته بخشی از اصلاح‌طلبان معطل سطح زبان انگلیسی وزیر خارجه هستند! با این حال، برای رئیسی تعامل با همه جهان اولویت است و نه مذاکرات برجامی. طبعاً کسی که همه دیپلماسی ایران را در تعامل با غرب و اروپا و امریکا خلاصه کرده، اکنون که منتقد سیاست خارجی اوست. چه آنکه رئیسی و دولتمردانش، برای برجام خودکشی نمی‌کنند، اگر شد که شد و اگر نشد هم کشور را به آن گره نزده بودند و راه خود را ادامه می‌دهند. امان از آن زبان آتشین!
زبان نرم و بعضاً بی شیله و پیله و اخلاق حکمرانی رئیس دولت سیزدهم نیز در فضای سیاست داخلی از عوامل بی‌چون و چرای تنش‌زدایی بوده است. این زبان نرم پشتوانه عملی نیز داشته است و رئیس جمهور در مواجهه با جریان‌های سیاسی و منتقدان نرم و سخت خود و نیز در مدیریت بازماندگان دولت پیشین، اجازه نداد تا کشور عرصه بگومگوی سیاسی کاذب و فضای غیر مفید و غیر سازنده سیاسی باشد. به یاد بیاورید تریبون‌های سلف او را که از هر کدام آتشی به جان جامعه فعالان سیاسی و مجازی و گروه‌های بزرگ و کوچک سیاسی می‌افتاد و هر کس به دنبال آن بود تا به نحوی به او پاسخ دهد که نتیجه آن غفلت از واقعیات و ضروریات کشور بود.