درباره دین گریزی جوانان

رحیم رضاخانی‪-‬ دوران نوجوانی و جوانی مهم‌ترین دوران زندگانی انسان محسوب می‌شود. در این دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می‌دهد. نوجوان در مرز بلوغ و نوجوانی از طفیلی بودن می‌رنجد و می‌خواهد به خود متکی گردد، نیروی عاطفی در او افزایش می‌یابد و در عالم دوستی، افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع، تا مرز انتقام پیش می‌رود.
در این سنین، افراط و تندروی، غرور، خودشناسی، تردید، اضطراب، خیالات، تهور، استدلال قوی و هوش در بالاترین درجه خود قرار دارد و استعدادها به اوج می‌رسد. از این رو،
فرصتْ یک فرصت طلایی است، گو اینکه ترقّی انسان در این سن شکل می‌گیرد و انحطاط و سقوط نیز در همین سن به وقوع خواهد پیوست.
نوجوان و جوانی که در یک خانواده نابسامان و محیطی آمیخته با اختلافات خانوادگی پرورش یافته، به سختی در مدرسه قابل تربیت خواهد بود. اگر والدین بیش از آنچه که به نیازهای مادی فرزندانشان اهمیت می‌دهند به جنبه‌های روحی آنان می‌پرداختند، مشکلات کمتری به بار می‌آمد و بزهکاری‌ها کاهش می‌یافت. بیشتر کودکان بزهکار، از حاکمیت نداشتن عاطفه در روابط خانوادگی و کمبود محبت گلایه داشته


و رنج می‌برند. شرایط حاکم بر این دوران بیانگر این است که نوجوان و جوان احتیاج به آرامش روانی بیشتر و ارتباط صمیمانه و دوستانه دارد. به عبارت دیگر، او همدم و مونسی می‌طلبد که وجودش را درک کند و همچون او، طعم ناخوشایند انتقاد، تهدید، تحقیر و روابط آمرانه را چشیده باشد. کسی را می‌خواهد که به دور از روابط آمرانه، حاکمانه و ناصحانه، با او دوستانه و صمیمانه سخن بگوید و دیگران وجودش را به گونه‌ای که هست درک کنند.
در اهمیت این دوران همین بس که طبق سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) یکی از مهم‌ترین چیزها که در قیامت قبل از برداشتن قدم از قدم مورد سوال قرار می‌گیرد، دوران جوانی است. و به همین دلیل، آن حضرت درباره آنان چنین سفارش فرموده است: برتری جوان عابدی که در جوانی خود ره بندگی پیش گرفته، بر پیری که در بزرگسالی به عبادت روی آورده؛ همچون برتری فرستادگان الهی بر دیگر مردمان است.
ورود فرهنگ‌های غربی به جامعه اسلامی بیشتر از آن چیزی که فکر می‌کنیم به ما نزدیک است به طوری که حتی در استفاده از پوشاک، خوراک و وسایل مورد نیاز باید دقت و حساسیت کافی داشته باشیم، چرا که بعضی موارد با وجود آن که اهمیت آنچنانی ندارد ولی واقعا قابل تاسف است دشمنان به دنبال نشانه‌گیری اعتقادات و ارزش‌های اسلامی ما هستند.
سرمایه‌گذاری‌های کلان و بزرگ دشمنان برای پیاده‌سازی توطئه‌ها و نقشه‌ها کاملا مشهود و آشکار است و تاکنون برای افزایش جلب توجهات و زیبا نشان دادن فرهنگ غربی به نوجوانان و جوانان کشور اقدامات و برنامه‌ریزی‌های زیادی انجام داده شده که نیاز است برای حل این مسئله به عنوان یک واقعیت تلخ در جامعه فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی مناسبی داشته باشیم.
از عوامل اصلی دین گریزی جوانان ناسازگاری میان قول و عمل کسانی است که به طرف دین دعوت می‌کنند. عوامل دیگری از جمله غفلت، جهل وعدم تفکر جوانان درباره دین، و یا تهاجم فرهنگی نیز تاثیر اساسی و فراوانی در این فرایند دارند. به هر حال، از بهترین و اصلی‌ترین راه‌ها برای جلوگیری از دین گریزی جوانان نشان دادن یک الگوی مناسب برای جوان می‌باشد و منادیان دین و کسانی که به طرف دین دعوت می‌کنند باید پیش از اینکه جامعه را تبلیغ کنند به فکر تزکیه و تهذیب نفس خود باشند تا مشمول آیه شریفه (لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ) نگردند. البته نباید از عوامل دیگر نیز غفلت کرد که هر یک به نوبه خود عامل مهمی برای دین گریزی جوانان می‌باشد.
در مسئله گرایش به فرهنگ غرب نیزعدم شناخت صحیح از فرهنگ غرب به عنوان عامل اصلی و مشکلات اقتصادی در داخل و آزادی ابتذال موجود در غرب در رتبه‌های بعدی قرار دارند.
بنابراین، با توجه به این عوامل، راهکارهایی که برای جلوگیری از این دو می‌توان بیان کرد، تقویت بینش دینی و سیاسی جوانان و زدودن فقر اقتصادی و ارائه الگوهای مناسب به جوانان می‌باشد و علت‌های دیگر در اولویت‌ها و رتبه‌های بعدی قرار دارند.
امام خامنه‌ای می‌فرمایند: «نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطرناک است؛ اما از همه مهم‌تر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است... اگرچنانچه ما بیدار باشیم، امید آن‌ها ناامید خواهد شد. آن‌ها منتظر نشسته‌اند که یک روزی ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خوابش ببرد؛ منتظر این هستند.»
ما نباید اجازه‌ی هیچ نفوذی را به سازمان‌های بین‌المللی مدافع فرهنگ غرب بدهیم؛ تا آن‌ها با خیال راحت اهداف شوم‌شان را به دست خودمان در جمهوری اسلامی ایران پیاده نمایند.